بر اساس این بخشنامه -از زمان صدور بخشنامه- مدیران کل منابع طبیعی استان باید با تأیید و هماهنگی ادارات جهاد استان انتخاب شوند بهویژه آنکه در این بخشنامه تأکید شده بود در حکم انتصاب، درج تأیید و هماهنگی با اداره جهاد استان ضروری است.
در پی صدور این بخشنامه، حدود 15 مدیرکل منصوب شدند. این در حالی بود که برخی کارشناسان این بخشنامه را فاقد پشتوانه کار کارشناسی عنوان کردند چرا که معتقد بودند یکی از ضعفهای اساسی سازمان جنگلها و مراتع، کمبود مدیران متخصص و فنی در بدنه این نهاد است و از همین رو، اجرای چنین بخشنامهای، این ضعف را دوچندان خواهد کرد.
با این همه، کمتر کارشناسی تصور میکرد که یک سال پس از صدور این بخشنامه، ادغام ادارات کل منابع طبیعی در ادارات جهاد کشاورزی مطرح شود، طرحی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بر روند تخریب منابع طبیعی کشور دامن میزند. اما بهراستی این طرح با چه اهدافی دنبال میشود؟
نخستین موضوعی که به ذهن تداعی میشود اینکه به نظر میرسد یکی از اهداف طراحان ادغام منابع طبیعی در ادارات جهاد کشاورزی استفاده از اعتبارات آبخیزداری برای جبران کاستیها و ضعفهای اعتباری جهاد باشد چرا که اعتبارات آبخیزداری 4 الی 5 برابر سایر بخشهای کشاورزی است و این ادغام موقعیت مناسبی برای صرف این اعتبارات در بخشهای دیگر جهاد کشاورزی استانها فراهم میآورد.
بحث زمین
بسیاری از کارشناسان، بحث زمین و واگذاری اراضی را مهمترین انگیزه برای ادغام منابع طبیعی در ادارات جهاد کشاورزی میدانند و معتقدند این بزرگترین خطری است که صیانت از میراث طبیعی کشور را تهدید میکند؛ چرا که در حال حاضر، بر اساس قانون، در هر استانی، استاندار رئیس کمیسیون ماده 32 یعنی واگذاری اراضی است و کل اختیار واگذاری زمین از سوی وزیر جهاد کشاورزی به مدیرکل منابع طبیعی استان تفویض شده، این اهرم قانونی- بهرغم همه ضعفهایی که در اجرای قوانین و بدنه فنی و اجرایی سازمان جنگلها و مراتع وجود دارد- مانع از واگذاری بیحد و حصر اراضی به هر عذر و بهانه میشود به باور این کارشناسان تفویض اختیار واگذاری به هر بخش یا نهادی که ماهیتی متفاوت با دید منابع طبیعی داشته باشد آثار زیانبار و جبرانناپذیری به بار خواهد آورد که در نهایت به نابودی کامل منابع طبیعی میانجامد.
از همین روست که باید مدیران انتصابی در رأس ادارات کل منابع طبیعی رویکردی مبتنی بر حفظ و صیانت از منابع طبیعی داشته باشند. در نتیجه انتصاب مدیران خارج از بدنه منابع طبیعی بهویژه مدیرانی که دیدی مبتنی بر تولید داشته باشند باعث تشدید تخریب منابع طبیعی میشود.
نکته آخر: منابع طبیعی در طول 85 سال مدیریت، همواره دستخوش تغییر و تحول بوده است، تحولاتی که اغلب ضعف منابع طبیعی را در پی داشته است.
با این همه طی این سالها، کارکنان و مدیرانی برخاسته از این نهاد با چنگ و دندان از عرصههای طبیعی کشور دفاع کردهاند، جوانمردی و پایمردی شهید ناصر پیروی، رئیس اداره منابع طبیعی ماسال، نمونه درخشان مدیریت با عرق منابع طبیعی است که بر تارک سازمان جنگلها و مراتع کشور همواره خواهد درخشید.
همچنانکه بسیاری از جنگلبانان و محیطبانان در گمنامی کامل و با کمترین امکانات با چنگ و دندان از میراث طبیعی و حیات وحش کشور دفاع میکنند و گاه همچون شهید رشید غفاری و شهید یحیی شاکو محلی، پروانه یک عمر خدمت صادقانه و جوانمردانهشان با ریختن خونشان درهم پیچیده میشود.
بر این اساس، باور کنیم یا نکنیم، عرصههای منابع طبیعی، عرصههای مقدسی است که به نسلهای آینده نیز تعلق دارد، از همین رو صیانت از آن ضرورتی اجتنابناپذیر است؛ نگذارید بیش از این منابع طبیعی تخریب شود!