2- میخواهم به یک مشکل دیگر خبرنگاران نیز در اینجا اشاره کنم؛ « مشکل مدیران گرفتار». تجربه این جانب بهعنوان سخنگوی شهرداری تهران و مسئولیت مضاعف معاونت امور اجتماعی و فرهنگی نشان داده است که بهرغم میل و علاقهای که به پاسخگویی سؤالات خبرنگاران در تمامی مواقع دارم اما متأسفانه حضور در بعضی از جلسات و مراسم اجازه پاسخگویی در همان لحظه مورد نظر را به خبرنگاران نمیدهد. این امر گاهی شاید مورد این تعبیر قرار گیرد که مدیر نمیخواهد پاسخگو باشد. من به سهم خودم و به شهادت اغلب خبرنگاران شهری سعی کردهام که در اسرع وقت پاسخگوی سؤالات تلفنی هم باشم ولی همانقدر که به خبرنگار حق میدهم و وظیفه مدیران میدانم که پاسخگو باشند به نسبت هم برای بخشی از مدیران این حق را قائل باشیم که شاید شرایط، امکان پاسخ دهی سریع را به سؤالات خبرنگاران نداشته باشد. تعامل سازنده و مناسب میان خبرنگاران و مسئولان و منابع خبری میتواند به یک همکاری صمیمانه و دوجانبه منجر شود که باعث رضایت و اعتمادسازی میان طرفین باشد. از این جهت بنده خود را واقعاً بختیار و شادمان حس میکنم و خودم را دوست و یار خبرنگاران فعال در حوزه شهری میدانم و در حد و وسع و توان در خدمتشان بودهام و البته از این جهت منتی برآنان نیست و خودم بیشترین بهره را از این تعامل و ارتباط بردهام. نگاه دقیق، موشکافانه، مسئولانه و دلسوزانه خبرنگاران یک سرمایه بزرگ برای ما در مدیریت شهری است.
3- هنر این عزیزان را اول بر شمردم تا چند نکته را نه بهعنوان عیب که بهعنوان تجربه در تعامل با خبرنگاران عزیز در این ماه مبارک رمضان مطرح کنم.
الف: نمیخواهم نصیحت کنم که در آن مقام نیستم، میخواهم درد دل کنم که عزیزان خبرنگار، خبرنگاری خبرآوردن است و این شبیه رسالت و کار انبیاست. انبیا هم از عالم غیب به عالم شهود خبر میآوردند. سلوک دینی به ما میآموزد که چون آن پیامبران و خبرنگاران الهی در انتقال خبر رعایت صداقت و امانت را بکنیم. حوزه اطلاع رسانی در دنیای امروز دچار بزرگترین ضعف از این نظراست که بهدنبال اهداف مادی و کمی خود به هرقیمتی است، درحالیکه آموزههای دینی و فرهنگی ما اینگونه اطلاع رسانی را نفی میکند. خبری که صحیح نیست و بدتر از آن مروج گناه و امر قبیح است بدون هیچگونه پرس و جو که امروزه یافتن صحت و سقم آن آسانتر از خوردن یک لیوان آب است (البته نه در روز ماه رمضان) را منتشر میکنیم. بهطوری که مصالح عالیه نظام را که داعیه طرفداری از آن را داریم هم نادیده میگیریم و بهخود میبالیم که یک مدیریت را رسوا کردیم و یا مچگیری کردیم و بعدا عواقب آن دامنگیر خودمان میشود.ب: بهعنوان اطلاعرسانی، شئون، حیثیت شخصی و خانوادگی افراد بهشدت مورد تعرض قرار میگیرد و بدون هیچگونه نگرانی از عاقبت امر به افشاگری دست میزنیم و نمیدانیم که چه تبعات سویی دارد.
4- متأسفانه خبرنگاران از امنیت شغلی و حرفهای برخوردار نیستند. کمبود تشکلهای حرفهای در موضوعات مختلف آنان را از کار تخصصی دور کرده است. بهنظر میرسد که باید این خلأ را خود خبرنگاران با تشکیل نهادهای مردمی در موضوعات خاص پر کنند. یکی از کمبودها در شهر، نبود «مرکز خبری» در شهری مانند تهران است. اختصاص یک مرکز بهعنوان «پرس سنتر» در شهر به حرفهایشدن کار خبری در کشور کمک خواهد کرد. مدیریت شهری در این زمینه آمادگی دارد که همکاری نماید.
5-خبرنگاران و هنرمندان از اقشار آسیب پذیر جامعه هستند و ما در مدیریت فرهنگی شهر قائل به نقش حمایتی از خبرنگاران هستیم و در تلاشیم که کمیت و کیفیت اینگونه خدمات را افزایش دهیم.
*معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران