همین رفتار را روزنامه واشنگتن پست دستمایه مقایسه آنچه در ژاپن اتفاق افتاد با بحران توفان کاترینا در آمریکا قرارداده و مینویسد: «وقتی توفان کاترینا به نیواورلئان رسید و سدها شکست، مردم آمریکا آن آمریکای دیگر را کشف کردند آمریکایی که هالیوود دربارهاش فیلمی نمیسازد و به تمیزی بورلی هیلز نیست. مردم دیدند که آدمهایی که مامور حفظ نظم و قانون هستند خودشان در حال بار زدن اجناس فروشگاهها هستند. پلیس نمیتوانست جلوی غارت را بگیرد چون کم نبودند ماموران پلیسی که به غارت مشغول بودند. واقعیت آمریکا ربطی به تصویری که از خودش داشت، نداشت. در بحران بهوجود آمده در آمریکا قتل و غارت بیداد کرد برخلاف آنچه در یک کشور آسیایی مانند ژاپن رخ داد. به نمونههایی از رفتار ژاپنیها که در خبرها آمده توجه کنیم:
الف ـ تشکیل صفوف منظم برای دریافت آب و غذا بدون سر و صدا و یا رفتار خشن.
ب ـ هیچگونه غارتگری و دزدی در این مدت گزارش نشده است.
ج ـ مردم نیازهای روزمره را به اندازه نیاز تهیه کردند.
دـ هنگامی که در یک فروشگاه برق رفت، مردم اجناس را برگرداندند و به آرامی فروشگاه را ترک کردند.
آیا این رفتارها قابل تحسین نیست؟ بیداری وجدان و رفتار مطابق آموزه و معیارهای انسانی پذیرفته شده در شرایط سخت و دشوار ناشی از بلایای طبیعی، انسانی و جنگ برای هر ملتی باعث افتخار است و آن ملت قطعا ملتی پایدار در تاریخ خواهد بود.
2ـ ماهم رفتار مردم مبادیآداب ژاپن را تحسین میکنیم ولی صرف تحسین کافی نیست. ما امروزه نیاز جدی به رفتارهای اخلاقی در چارچوب مناسبات شهروندی داریم و اینگونه رفتارها باید سرمشق ملتها قرار گیرد. در همین ژاپن در مدارس سطل زباله وجود ندارد، در خیابانها کمتر سطل زباله و زباله به چشم میخورد. حداکثر وجدان کاری وجود دارد و سرانه مطالعه بالاست. آیا این رفتارها مطابق توصیهها و آموزههای دینی ما نیست؟
گوهر همه ادیان الهی بر خداپرستی و رعایت زندگی اخلاقی است. دین اسلام بهعنوان آخرین دین آسمانی و کاملترین آنها بیشترین تاکید را برزندگی اخلاقی دارد. پیامبر اسلام، که درود خدا براو باد، اعلام میکند که من برای اتمام و کمال اخلاق مبعوث شدهام و ما بهعنوان مسلمان موظف و مکلف به رعایت سیره، سنت و شیوه زندگی و اخلاق آن بزرگوار هستیم. اما افسوس که بهدلیل بیعملی به آن توصیههای الهی تشنگان لب دریا هستیم. تمامی میراث دینی و مأثورات ما آکنده از احادیث و روایات در باب اخلاق و رفتار اخلاقی است اما چرا ما در جامعه خود تجلی و تجسم عینی این توصیهها را در رفتار خودمان نمیبینیم؟
3ـ شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه نقش بسیار تعیینکنندهای بر سبک زندگی و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی ما دارد. نمونه بارز تأثیر این امر را میتوان در فضای سالهای اولیه انقلاب اسلامی و بهخصوص در دوران دفاع مقدس دید. آیا جای حسرت و افسوس نیست؟ زمانی در جبهههای دفاع مقدس رزمندگان در ایثار جان از یکدیگر سبقت میگرفتند و دنیا به این رفتار غبطه میخورد و متعجب بود اما امروز باید رفتار ژاپنیها را تحسین کنیم!
چه فرایند و روندی به ما تحمیل شد که اکنون از بیاخلاقی و کمبود فضایل اخلاق فریاد نخبگان جامعه به ثریا رسیده است. شاید مهمترین دلیل این است که در زمینه باورها بعد از دفاع مقدس بیش از محتوا به شکل پرداختیم. باید به آن دوران باشکوه رجوع دوباره کنیم و آن روحیات و فرهنگ را تازگی بهارانه بخشیم.البته این همه قصه و چاره کارنیست ما نیازمند تأمل و تدبیر جدی در حوزه اخلاق هستیم. سؤالات جدی مانند: بیاخلاقی آدمیان از کجا نشأت میگیرد؟ آیا نیازمند واکاوی در مبانی اخلاقی نیستیم؟ زندگی اخلاقی به چه معناست؟ کدام روش و سبک زندگی اخلاقی است؟ آیا با علم اخلاق و تئوریهای اخلاقی در حوزه نظر و فلسفه اخلاق و کاوش و کندوکاو در مبانی اخلاق میتوان امید داشت که مردم را ملزم به رفتار اخلاقی کنیم و از رذیلتهای اخلاقی که ذاتاً مذمومند بکاهیم ؟ این سؤالات مهمی است و تکلیف نخبگان و مدیران را در پاسخ به آنها و عمل و رفتار اخلاق سنگین کرده است.
4- ما در جامعه دینی زندگی میکنیم و حداقل انتظارات این است که کمتر شاهد دروغ، نزاع، ریا، چاپلوسی و آسیبهای اجتماعی باشیم و البته هیچ کس نیست که از این امور دفاع کند. اما چه باید کرد وقتی از رسانه ملی در یک بازی ورزشی شاهد بدترین رفتارهای اخلاقی و ضدفرهنگی هستیم؟ کودکان و نوجوانان ما در معرض آموزش چگونه رفتاری هستند؟ در یک بازی ورزشی با قواعد مشخص و نظارت داور در اثر پرخاشگری و بیاخلاقی جنجالی برپا میشود که باعث شرمندگی است. به همین گونه رشد و توسعه روزافزون پرخاشگری و نزاعهای خیابانی به دلایل اندک چهره جامعه و رفتار و اخلاق شهروندی را زیرسوال برده است.