دلایل اخلاق گریزی را باید جستوجو کرد و مهمتر اینکه چگونه جامعه و افرادی در عین علم قطعی به ضرورت رفتار اخلاقی در مواردی از جاده هنجارهای اخلاقی خارج میشوند جای کنکاش جدی دارد. میگویند فرض محال، محال نیست حال اگر فرض کنیم که از نظر مباحث اخلاقی دچار فقر باشیم ولی نمیتوان انکار کرد که به لحاظ ساختار انسانی از وجدان برخورداریم. در این هفته خبر رهاسازی 2 بیمار در بیابانهای اطراف تهران توسط یک آمبولانس نمونه خوبی برای ارزیابی وجدان فردی و جمعی است.
2 بیمار یکی با پای شکسته و دیگری با علائم و نشانههای سوختگی که از آن رنج میبرند به یک بیمارستان دولتی مراجعه میکنند. این بیماران قادر به پرداخت هزینه درمان نیستند یا حداقل در آن برهه چنین توانی را نداشتند. کدام معیار انسانی به این عوامل دست اندرکار این واقعه اجازه میدهد که دست به چنین اقدامی بزنند؟ حال آنکه اگر خود دست اندرکاران طراحی و اجرای این تراژدی غیراخلاقی توان مالی لازم را برای ادای دین و هزینههای آنان نداشتند، که به گفته مسئولان بهداشتی کشور بیمارستانها دارای بودجه لازم برای این امر هستند، میتوانستند از دیگران و مراجعان در بیمارستان کمک بگیرند. ولی آنان شاید به یک معنا آسانترین راه را برگزیدند راهی که هزینه آن به ظاهر ناچیز بود ولی توجه نداشتند که مفاهیمی چون وجدان، محبت و نوعدوستی را هزینه کردند.
2ـ بزرگترین، عمیقترین و با معناترین عبارت اخلاقی که برای همه دورانها و اعصار و آدمیان کاربرد دارد «آنچه برخود نمیپسندی بر دیگران مپسند» است. این عبارت چنان شمول و کلیتی دارد که میتوان به عبارت جهانشمول از آن تعبیر کرد. مطمئن باشید اگر فقط و فقط همین عبارت را سرلوحه رفتار اخلاقی خود قرار دهیم در 2عرصه اخلاق فردی و جمعی به یک جامعه در طراز انسان آرمانی دست خواهیم یافت.
این عبارت شاه کلید هرگونه عمل اخلاقی است که هم به لحاظ مفهومی و هم به لحاظ عملی گره گشای مشکل اساسی مناسبات و روابط شهروندان جوامع است. باز به نمونهای دیگر از بزهکاری منجر به خروج از هنجارهای اخلاق توجه کنیم. ناپدری، فرزند همسر خود را تا حد مرگ شکنجه میکند، خبر مربوط به هانیه دختری است که پدر خود را از دست داده است و مادرش با ناپدری او زندگی میکند. این ناپدری در پاسخ سؤال بازپرس در مورد سوختگی بدن هانیه میگوید: من بدنش را با سیخ کباب داغ گذاشتم.قاضی: خودت تحمل سوختگی با یک کبریت را داری؟
متهم: من هرگز طاقت سوختگی با جسم داغ را ندارم.
امروز ما بهطور جدی نیاز داریم که اخلاق گریزی در جامعه را با بیان امور ملموس و عملی مهار کنیم. اگر حتی در معیارهای اخلاقی بهدنبال فایده گرایی باشیم با این عبارت و مفهوم عمومی ـ جهانی که از انسان شناسی ناب نشأت میگیرد، میتوان افراد را به تأمل در اعمال اخلاقی و عمل اخلاقی وادار کرد.
مهار اخلاق گریزی نیازمند مفاهمه و بیدار کردن وجدان عمومی با مشارکت همه شهروندان است و باید از همه ابزارهای اندیشیده شد، در این مسیر استفاده کرد. نهادهای مسئول فرهنگ عمومی باید با همکاری نهادهای مردمی، مساجد و ائمه جماعات در یک برنامه دراز مدت به دور از شعارگرایی در تلقین این عبارت گوهرین اقدام کنند تا جایی که دادگاه وجدان در سرشت و عمق جان مردم نهادینه شود. نهادینه کردن مفاهیم دینی، اخلاقی احتیاج به تأمل، تدبیر و زمان در اجرا دارد. شاید یک نسل لازم باشد تا یک رفتار غیراخلاقی اصلاح و یک رفتار به هنجار و اخلاقی تبدیل شود که آنچه را بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند.
3ـ ایجاد بستر و زمینه عمومیت بخشی رفتارهای اخلاقی و اخلاق شهروندی را باید از پایینترین پایگاههای ارتباطی آغاز کرد. ولی باید اذعان کرد در حال حاضر به اینگونه امور و روشهای آموزشی از سوی طیفی از جامعه به دیده تردید نگریسته میشود. نوعی یأس و سردرگمی در تحلیل مسائل اخلاقی به چشم میخورد که ریشه در فایده گرایی سطحی دارد، درحالیکه «ارزشهای اخلاقی به اندازه منافع و مصالح انسان، مشروط و وابسته به موقعیت و ساخته و پرداخته روابط اجتماعیاند. به عبارت دیگر تفاوتی کیفی میان اخلاق و منافع و مصالح شخصی و اجتماعی یک جامعه وجود ندارد. اخلاق و ترویج رفتارهای اخلاقی متضمن منافع و مصالح افراد و جامعه نیز است.
اگر ما رفتارهای اخلاق خارج از عرف و سنتها را نداشته باشیم به نسبت چشمگیری از بزهکاری، جرم و جنایت کاسته میشود. کاهش درصد قابل توجهی از این بزهکاریها و جرم و جنایت مصالح و منافع اجتماعی و فردی را بهدنبال دارد که از جنبه مالی و منافع و مصالحی که برای جامعه و افراد دارد همه از آن منتفع میشویم.آمارهای نگرانکننده بزهکاری، اعتیاد، آسیبهای اجتماعی که بخشی مهم از منافع مالی و انسانی مدیریت شهری را بهخود اختصاص داده است، ناشی از رفتارهای غیراخلاقی افراد اخلاق گریز و گرایش رو به ازدیاد آن در جامعه است که درصورت کاهش و یا درصورت آرمانی حذف کامل آن، حجم قابل توجهی از این منابع مالی را میتوان صرف بهبود شاخصههای زندگی شهری کرد که شهروندان از آن بهرهمند میشوند. بنابراین با تردید افکنی در به سامان رسیدن تغییر رفتارهای اخلاقی جامعه و ناامیدی و یأس از گام برداشتن در این زمینه کاری از پیش نخواهد رفت. بنابراین آنچه را بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند را باید شعار و سرلوحه کار آموزشی، تبلیغی و ترویجی خود در حوزه اصلاح رفتارهای اخلاقی و شهروندی قرار دهیم.