وحیدرضا نعیمی: بررسی زمینه‌های شکل‌گیری جنبش ضد وال استریت در آمریکا موضوع گفت‌وگوی ما با آقای دکتر عباس ملکی، استاد سیاستگذاری انرژی دانشگاه صنعتی شریف است که اکنون فرصت مطالعاتی خود را در دانشگاه ‌ام‌ای تی بوستون می‌گذراند.

وی معتقد است که این جنبش بر روال کاری نظام سرمایه‌داری تأثیر خواهد گذاشت.

  • زمینه‌های اقتصادی و سیاسی شکل‌گیری حرکت اعتراضی «وال‌استریت را اشغال‌کنید» یا «ما 99درصد هستیم»چیست؟

به‌نظر می‌رسد که جامعه آمریکا در دوره زمامداری جورج بوش و به خصوص در سال‌های 2007 و 2008، رکود سنگینی را پشت سر گذاشت که مشابه آن را فقط در رکود بزرگ سال 1929 می‌توان جست که البته پیامدهای عجیبی هم داشت. پس از آن بود که آلمان از فرصت استفاده کرد و با تدارک یک نظام اقتصادی، سیاسی و ملی توانست رشد کند و با مددگیری از فاشیسم به قدرت جهانی‌‌ای تبدیل شود که جنگ جهانی دوم را شروع کرد. پس‌لرزه‌های رکود 2008 به گونه‌ای است که برخی معتقدند بدون آثار سیاسی نخواهد بود. حالا معلوم نیست چه کشوری خواهد توانست به خوبی از این رکود آمریکا استفاده کند؛ شاید چین باشد، شاید هند و شاید چین، هند و برزیل با هم . با آمدن آقای اوباما همه امیدوار بودند که وضع بهتر شود اما از سال 2010، این اتفاق نیفتاد و بر عکس، هزینه‌های دولت بیشتر شد؛ به خصوص هزینه جنگ در عراق و افغانستان که به گفته عده‌ای به یک تریلیون دلار می‌رسد. مسئله بیکاری کمتر نشد و اکنون از 10درصد هم فراتر رفته است. بیکاری در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها 20درصد هم گزارش شده است. نرخ پایین رشد اقتصادی و نرخ بالای بیکاری 2 مشکل اقتصاد آمریکاست. به علاوه آنچه من ملاحظه می‌کنم، فرسودگی زیربناهای اقتصادی آمریکاست. قبلا این زیربناها هر از چندی نوسازی می‌شدند یا زیربناهای جدیدی ساخته می‌شد اما حالا سال‌هاست که این روند مختل شده است. الان وضع معیشتی مردم در آمریکا مانند گذشته روال مناسبی ندارد اما ظاهرا طی این مدت عده‌ای پولدارتر شده‌اند و مثلا ضریب جینی افزایش یافته است.

  • معترضان ضدوال ‌استر یت چه کسانی و از چه طبقه‌ای هستند؟

2نگاه در این زمینه وجود دارد؛ نگاه خوشبینانه این است که این افراد عمدتا جویای کار و به‌طور آرمانی در پی عدالت هستند؛ یعنی همان چیزی که در نظام سرمایه‌داری غیرممکن و بی‌معنی است. اگر کسی در نظام سرمایه‌داری در پی عدالت اقتصادی باشد، بدون تردید هیچ‌گونه رشدی در بخش‌های مختلف اقتصادی این نظام نخواهد بود. نگاه بدبینانه هم این است که این حرکت اعتراضی توسط خود نظام سرمایه‌داری راه افتاده است. برخی افراد عنوان می‌کنند شماری از نهادهای سرمایه‌داری مانند بنیادهایی که سرمایه‌داران و بورس‌بازان بزرگ به آنها بودجه می‌دهند، پشت این تظاهرات هستند. به‌نظر من، شاید درصدی از این افراد باشند، اما اکثریت به صورت جدی و با انگیزه به این حرکت وارد شده‌اند.

  • حــرکت اعتــراضی ضدوال استریت با سرعت زیادی نه فقط به سراسر آمریکا بلکه به اقصی نقاط جهان گسترش یافته است. دلیل این امر چیست؟

این اعتراض‌ها عمدتا در کشورهای دارای نظام سرمایه‌داری‌ای رخ داده است که وضعیت طبقه متوسط به پایین خوب نیست؛ مانند انگلیس، استرالیا و... در بیرون از آمریکا، این نهضت بیشتر با استقبال روبه‌رو شده است. در داخل آمریکا تظاهرات هست اما شمار معترضان به نسبت یک جامعه 300 میلیون نفری زیاد نیست. نکته دیگر هم این است که دولت آمریکا می‌کوشد این حرکت را کم اهمیت جلوه داده یا آن را تحت‌الشعاع اقدامات دیگر قرار دهد.

چند روز پیش یادمان مارتین لوترکینگ افتتاح شد. مخاطبین این ابتکار کسانی هستند که باید در اعتراض ضد وال‌استریت شرکت کنند اما دولت کوشید با گرد آوردن کسانی که منتقد گذشته این کشور هستند، به نوعی این حرکت اعتراضی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

  • جامعه آمریکا چه نگاهی به این حرکت اعتراضی دارد؟

پاسخ به این سؤال سخت است. با اینکه در همین بوستون تظاهرات اعتراضی برگزار شد اما این امر موضوع صحبت مردم نیست و روال زندگی عادی ادامه دارد. اینگونه نیست که کل شهر تحت‌تأثیر این حرکت قرار گرفته باشد.

آگاهی از نظر مردم نسبت به این حرکت نیازمند یک کار جامعه‌شناختی وسیع و نظرسنجی است. در نظام سرمایه‌داری، ممکن است مردم به راحتی نظریات و مکنونات قلبی خود را بر زبان نیاورند و این هم دلایل مختلفی مانند ترس و نگرانی از آینده دارد.

  • آیا به‌نظر شما این حرکت اعتراضی می‌تواند تغییر ماهیت دهد و به یک نیروی تأثیرگذار سیاسی همچون تی پارتی بدل شود؟

تــی پــارتی طیـف رادیـــکال ‌جمهوری‌خواهان محسوب می‌شود و خاستگاه آن همان ثروتمندانی است که در داخل جامعه آمریکا دارای پول، نفوذ، اعتبار و موقعیت هستند. به‌نظر می‌آید که جنبش وال استریت نقطه مقابل تی پارتی و هدف آن مقابله با نظام سرمایه‌داری است. ظهور این حرکت اعتراضی مسلما بدون پیامد نیست. یکی از نویسندگان غربی می‌گوید بزرگ‌ترین خدمت را مارکس به جهان سرمایه‌داری کرد؛ مارکس با انذارها و افشاگری‌هایی که درباره استثمار طبقه کارگر کرد، کارفرمایان را هوشیار کرد که نسبت به طبقه کارگر بی‌اعتنا نباشند و دست به یک رشته اصلاحات بزنند. به هر حال، دست کم این حرکت اعتراضی شاید باعث تغییر رویه سرمایه‌داری شود و در برخی جاها نسبت به موضوع نیازهای مردم کارهایی صورت گیرد. شاید بهداشت و درمان نمونه خوبی برای این امر باشد؛ در آمریکا اگر کسی پول نداشته باشد، رفتن به پزشک بسیار دشوار می‌شود. بیمه درمانی هم در آمریکا جزو گران‌ترین بیمه‌های درمانی در جهان و بخشی از نظام سرمایه‌داری است. اوباما قصد داشت این مشکل را حل کند که این امر با دخالت کنگره محقق نشد.

  • با تــوجه به خیزش تی پارتی و اکنون جنبش ضد وال استریت، آیا جامعه سیاسی آمریکا به‌سوی چند قطبی شدن پیش می‌رود؟

بدون هیچ تردیدی بله. اکنون معلوم شده است که برخی مسائل راه‌حل‌های آسان ندارند؛ مانند همین مشکل رفاه اجتماعی و بیمه یا موضوع سرمایه‌گذاری مالی. برخی از معترضان کسانی هستند که پول‌های دوران بازنشستگی خود را در برخی بانک‌ها و صندوق‌ها گذاشته‌اند و حالا با ورشکستگی آنها، تمام دارایی خود را از دست داده‌اند. به‌نظرم، جامعه آمریکا دو قطبی یا چند قطبی و هر کدام نیز افراطی خواهد شد. ‌

برچسب‌ها