مارشال مک لوهان میگوید: «کتابهای جیبی انقلابی در عادات خواندن به وجود آورد. با این انقلاب برخی از تمایزات سنتی بین روشنفکران و گروههای بی فرهنگ را از میان برداشت.(1) عبدالحسین آذرنگ (2) اعتقاد دارد: «بحث درباره این که انتشار کتاب های جیبی از چه زمانی و در کجا آغاز شد، ظاهراً به نتیجه قطعی نرسیده است. آنچه مسلم است، بعضی کتاب ها در قطع جیبی پیش از سده بیستم منتشر شده است، اما انتشار در مقیاس وسیع، شمارگان بالا، قیمت ارزان، پدیده پس از جنگ جهانی دوم در کشور های غربی است.»
به نظر میرسد که کشورهای آنگلوساکسون در این راه پیشگام بودهاند و به اعتقاد برخی موسسه انتشاراتی «پنگوئن» نخستین ناشری بود با چاپ مجموعههای عظیم و بسیار متنوع در زمینههای مختلف. ستاره درخشان انتشار کتابهای جیبی نه تنها در انگلستان، بلکه در سراسر جهان است.
کشور فرانسه نیز با انتشار مجموعه وسیع «چه میدانم؟» در قطع جیبی پس از انگلستان جایگاه در خور توجهی در انتشار کتاب های جیبی دارد. بازار نشر ایالات متحده نیز از بزرگترین ناشران کتابهای قطع جیبی در جهان است. در سال 1979 براساس آمار فقط در انگلستان 132 میلیون نسخه کتاب در قطع جیبی به فروش رفته است.(3)
کتابهای جیبی با کاغذ کاهی و جلد نرم منتشر می شود که اصطلاحاً به آن جلد کاغذی (Paperback) میگویند و به کار بردن اصطلاح «انقلاب کتابهای جلد کاغذی» در متون مربوط به علم ارتباطات به انتشار، فروش و مطالعه کتابهای جیبی اشاره دارد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم در دهه 1945 بر اثر استفاده از شیوههای سریع چاپ برای شمارگان بالای 100 هزار نسخه و تولید انبوه کاغذهای کاهی و ارزان، بعضی از ناشران که به احتمال زیاد نیازهای خوانندگان را بهتر می شناختند با انتشار کتاب های جیبی بازار محدود و محلی کتاب را به بازاری بین المللی و جهانی تبدیل کردند. در زمان ما کتابهای جیبی به سبب مشکلات اقتصادی به ارزانی و وفور دهه های قبل نیست و بازار و اقبال آن کم شده است.
فکر تولید کتابهایی در قطعی که ما امروزه به قطع جیبی میشناسیم در ایالات متحده نخستین بار در سال 1952 از سوی جیسن اپستاین هنگامی که به عنوان ویراستاری جوان در موسسه «دابل دی» کار میکرد تحت عنوان کتابهای «انکر» مطرح شد. این طرح بعدها منجر به انقلاب کتابهای جیبی با کیفیت خوب و رونق تجارت آن شد.
او خود در کتاب «کار و کسب کتاب» در باره آن می نویسد: «فکر کتابهای انکر نخستین بار... وقتی در یک کتابفروشی بودم... به نظرم رسید، بین قفسه های مرتب با نسخه های جلد مقوایی تمام آثار مربوط به پروست، کافکا، الیوت و... همراه کانت،هگل، مارکس و وبر همچنین پوشکین، چخوف، داستایوسکی و تولستوی قدم میزدم اما حقوقی که از دابل دی میگرفتم 45 دلار در هفته بود و قیمت آن کتابها بیش از آن بود که امکان خریدن آنها را داشته باشم.»(4)
این حسرت اپستاین منجر به این میشود که به صاحبان کتابفروشی پیشنهاد دهد نمونه کتابهای جلد مقوایی که با قیمت ارزان تولید میشود برای کارمندهایی که از حقوق بالایی برخوردار نیستند بسیار مناسب است. با این ایده بررسی امکان نشر تجدید چاپ رمان های معروف با جلدهای مقوایی محکم که بر روی کاغذهای خوب و ماندگار چاپ شوند، میسر شد. ناگفته پیداست که پیش از این تجربه کتابهای جیبی در ایالات متحده وجود داشته است.
در دراگ استورها کتابهایی با جلد کاغذی و با کاغذهای کاهی به چای میرسید و از طریق دکههای مطبوعات توزیع میشد و هر هفته هم سری جدیدی از آنها وارد بازار میشد؛ به جز این «پنگوئن» هم تجارت کتابهای خود را به خاک آمریکا گسترش داده بود.
براساس محاسبه «اپستاین» سرمایه گذاری اولیه این طرح نیاز به رقمی در حدود 25 هزار دلار داشت؛ او نخست فهرستی از کتابهایی که قرار بود به این شکل منتشر شود را تهیه می کند و سرگرم برنامه ریزی برای آنها می شود و کار خود را در سال 1952 آغاز می کند و در کمتر از یک دهه بعد به سرمایه گذاری پرسودی در صنعت چاپ و نشر تبدیل میشود که به عنوان یک الگوی موفق مورد تقلید دیگر ناشران از جمله انتشارات «رندوم هاوس» و البته زیر نظر خود اپستاین قرار میگیرد و در مدت کمتر از یک دهه تبدیل به یکی از پرسودترین فعالیتهای اقتصادی در ایالات متحده میشود که هم اکنون هم به راه خود ادامه میدهد.
پی نوشت:
1 - پیام یونسکو بهمن 1350 ، 16
2 - آذرنگ، مبانی نشر کتاب، 1384 تهران، سمت 76 -77
3 - کتاب جیبی در جهان نشر دانش، خرداد و تیر 1363
4 - اپستاین، کسب و کار کتاب، 1382 تهران، قدیانی 67 -68 -75