بازیگران این اثر همگی عرب و از کشورهای سوریه و لبنان هستند و این اتفاق نیز خود عاملی میشود که «33روز» به نوعی متمایز از دیگر آثار ساخته شده در این حوزه میسازد. اما اینکه پروسه تولید این فیلم به چه شکل طی میشود و با توجه به شرایط ویژهای که داشته، چگونه مراحل ساخت را در لبنان پشت سر میگذارد، از جمله موضوعاتی است که جمال شورجه در موردشان با همشهری صحبت کرده است.
- چه شد که تصمیم به ساخت 33 روز گرفتید؛ با توجه به اینکه این فیلم بر اساس فیلمنامهای است که جواد شمقدری در ابتدا آن را به نگارش درآورده است؟
موضوع لبنان و آن جنگ 33روزه و هجمه بسیار گستردهای که ارتش صهیونیستی به این شهر داشت و مقاومتهایی که مردم در آنجا با گوشت و پوست خود دربرابر دشمن تا بن دندان مسلح انجام دادند و آنها را مجبور به عقبنشینی کردند و همچنین به خاطر سلحشوریهایی که مردم لبنان در آن دوران از خود نشان داده بودند، باعث شد یکی از دغدغههای من در زندگی این باشد که بتوانم از حوادث آن روزها فیلمی بسازم. البته دوستان دیگری نیز در این زمینه کارهای متعددی انجام دادهاند و حتی فیلمهای مستند، تله فیلم و فیلمهای کوتاه بسیاری در این زمینه ساختهاند اما انجام این کار یکی از آرزوهایم بود تا به این شکل من هم توانسته باشم کار جدی سینماییای در این زمینه انجام داده باشم. تا اینکه فیلمنامه آقای شمقدری(البته با عنوان دیگری) به من پیشنهاد شد و با مطالعه آن دیدم ظرفیتها و زمینههایی که مدنظر من است در این فیلمنامه وجود دارد، بنابراین اقدام به بازنویسی فیلمنامه کردیم و از علی دادرس که از نویسندگان جوان ماست نیز دعوت به همکاری کردیم. دادرس کار را طی 4 مرحله بازنویسی کرد و در هر مرحله فیلمنامه را میآورد و ما با شورایی که متشکل بود از بخش فرهنگی بنیاد فارابی، نیروهای مقاومت، شخص شمقدری(بهعنوان نویسنده اولیه فیلمنامه)، احمد میرعلایی و همین طور مهدی همایونفر- در سمت تهیهکننده فیلم- مشورت میکردیم و سپس اصلاحاتی را که لازم بود روی آن صورت میدادیم و مجددا فیلمنامه بازنویسی میشد تا اینکه درنهایت برای جلوی دوربین رفتن آماده شد.
- از روزهای تولید 33 روز در لبنان بگویید. با توجه به اینکه محل فیلمبرداریتان در خارج از ایران بود با مشکلاتی هم روبهرو شدید؟
نه. بهدلیل اینکه ما سعی کردیم از ابتدا با یک نگاه کاملا حرفهای کار را پیش ببریم. از همان مرحله بازنویسی یا بازنگری فیلمنامه و هماهنگ کردن آن با فرهنگ لبنان و آن هم جنوب لبنان، از یک نویسنده متبحر لبنانی که کاملا با فرهنگ و آداب و رسوم آنجا آشنا بود دعوت به همکاری کردیم. همینطور در انتخاب بازیگر، یک نفر کستینگ را برای انتخاب بازیگر در نظر گرفتیم که از اساتید لبنان بود. در بقیه مراحل نیز به همین شکل عمل کردیم.
مجری طرح ما از خود لبنان بود و کاملا نسبت به مردم آنجا و اماکن مختلفش شناخت کافی داشت. با همکاری ایشان و عواملی که آنجا بودند در کنار عوامل کاملا حرفهای که ما از اینجا با خود همراه کرده بودیم (درواقع عوامل پشت دوربین) حقیقتا در مرحله تولید مشکل خاصی نداشتیم و بهرغم اینکه بازیگران 33روز تماما از لبنان، سوریه و کشورهای عربی انتخاب شده بودند بهدلیل اینکه نگاهشان به کار کاملا حرفهای بود، به لطف خداوند در این زمینه مشکل خاصی نداشتیم و همه کارها طبق برنامه پیش رفت و فقط با چند روز کار بیشتر حین تولید توانستیم فیلمبرداری را به پایان برسانیم.
- در مورد انتخاب بازیگران فیلم کمی بیشتر توضیح دهید، اینها انتخابهای اول شما بودند یا اتفاق دیگری هنگام انتخاب بازیگران افتاد؟
در واقع ما یک بازیگردان انتخاب کرده بودیم که تمام کارهای ما را ایشان انجام میدادند؛ یعنی هم بخش انتخاب بازیگر و کستینگ را به عهده داشتند و هم بازیگردانی جلوی دوربین را. در واقع بخش تحلیل شخصیتها و بازیها از قبل صورت گرفته بود و کاملا به صورت حرفهای پیشبینیهای لازم را برای تولید این فیلم انجام داده بودیم، بازیگران هم همه حرفهای بودند و به تمام مراحل کار و فیلمنامه اشراف داشتند و کاملا حرفهای کار را دنبال میکردند.
- چرا از بازیگران ایرانی برای ایفای نقش در فیلمتان استفاده نکردید، باتوجه به اینکه میبینیم در یکی از فیلمهایی که همزمان با 33 روز اکران میشود این کار صورت گرفته و نتیجه خوبی هم داده است؟
اتفاقا من میخواستم نقش اول مرد 33 روز، یعنی شخصیت محمد سروری، ایرانی باشد و حتی ریسک بالای لهجه را به جان خریده بودم و با چند نفر از هنرمندان موردنظر هم صحبت کردیم اما به توافق نرسیدیم.
- هنگام ساخت 33 روز چقدر به گیشه فکر میکردید؟
33روز برای فروش ساخته نشده و یک اثر ملی است که رویکردی انقلابی دارد و با جهتگیریهای کلان نظام ساخته شده بنابراین مسئولان هم باید از این فیلم حمایت کنند.
- از شرایط اکران راضی هستید؟
گروه سینمایی استقلال متعلق به حوزه هنری است و یکی از بهترین گروههای اکرانی سینمای کشور بهشمار میرود که البته به تنهایی عامل موفقیت یا عدم موفقیت فیلمی نیست و تبلیغات و تیزرهای تلویزیونی و بنرهای خیابانی هم جای خود را دارند. در حالی که ما متأسفانه اطلاعرسانی خوبی نداریم. تبلیغات شهری برای فیلم ضعیف است. فیلم هم در فصل خوبی اکران نشده و فصل سرما و امتحانات است، ضمن آنکه تیزر تلویزیونی خوبی نداریم و همکاریهایی که باید از سوی صدا و سیما و شهرداری صورت میگرفت آن طور که باید انجام نشد؛ بهرغم اینکه خیلی از فیلمهای دیگر که حتی جهتگیری مناسبی هم نداشتند تبلیغاتشان بارها از تلویزیون پخش میشد.