ندارها در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر در 6 رشته کاندیدای دریافت جایزه شد و توانست سیمرغ بلورین بهترین تدوین و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کند. این فیلم همچنین در جشنواره فیلم پلیس کاندیدای دریافت جایزه برای بهترین فیلمنامه و کارگردانی بود که در نهایت توانست جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
- فیلمنامه ندارها به چه صورت در اختیار شما قرار گرفت؟
فیلمنامه ندارها نوشته علیرضا طالبزاده است که به عقیده من از فیلمنامه نویسان خوب کشور است و پیش از این هم شاهد آثار دیگر او از جمله صاحبدلان، در پناه تو، دوران سرکشی، رقص پرواز، مدرسه پیرمردها، عشق طاهر و... بودهایم. این فیلمنامه ابتدا توسط تهیهکننده دیگری به آقای علیرضا طالبزاده سفارش داده شده بود و قرار بود کار ساخت آن را آقای کمال تبریزی انجام دهند که بعد به من ارائه شد. در سال86 من فیلمنامه ندارها را خواندم و آقای تبریزی لطف کردند و با تهیهکننده صحبت کردند و ما توانستیم نامه واگذاری را بگیریم. پس از آن فیلمنامه در اختیار ما قرار گرفت و درخواست پروانه ساخت کردیم. از آن زمان به بعد پروژه ساخت ندارها شروع شد.
- این قصه چه جذابیتی برای شما داشت که تصمیم گرفتید روی آن کار کنید؟
فیلمنامه علیرضا طالبزاده فضاسازی خیلی خوبی دارد و شخصیتهای قصههایش خیلی قویاند و در کل او برای نوشتن فیلمنامه ندارها زحمت زیادی متحمل شد. وقتی متن را خواندم خیلی با آن ارتباط برقرار کردم که امروز شما نتیجهاش را میتوانید در فیلم ببینید. زمانی که یک کارگردان بتواند با فیلمنامه ارتباط برقرار کند فیلم خوب ساخته میشود. من 3سال پیگیری کردم تا توانستم ندارها را بسازم. در حالی که در آن مدت میتوانستم 3 فیلم دیگر بسازم که ممکن بود اکران بشود یا نه. ندارها برای من باورپذیر بود و شخصیتهایش برایم ملموس بودند. این قصه فضای قابلباوری دارد و بهتر است بگویم خیلی ایرانی است. زمانی که میگویم ایرانی است یعنی یک ادبیات کهن در پشت آن نهفته است. اگر ما به سبقه ادبیاتمان ذرهای توجه کنیم در بسیاری از آثار میبینیم که ندارها پیدا و پنهان وجود دارد. فکر میکنم که همه حسنهای این کار به آقای علیرضا طالبزاده و گروه من که خیلی زحمت کشیدهاند بازمیگردد و همه ایراداتش به من.
- چه مشکلی سر راه ساخت این فیلم وجود داشت که 3سال برای ساختش دست نگه داشتید؟
این مسئله از همین جا نشأت میگیرد که شما یک فیلمنامهای را باور کردهاید و ایمان دارید که میتواند اثری متفاوت بشود و برای آن وقت و زمان میگذارید و این سه سال در واقع عمر من بوده که گذشته. اما اینکه چرا نشد یا دیر شد، باید بگویم شاید وقتش امروز بود. شاید تقدیر این فیلم این بود که در روز عید سعید فطر اکران شود. تقدیرش این بود که در سال88 فیلمبرداری و در سال90 اکران شود.
به هر حال ما پروانه ساخت گرفتیم و خیلی جاها رفتیم. این فیلمنامه موضوع و ماموریت بسیاری از سازمانهایی بود که نمیخواهم نامی از آنها ببرم؛ سازمانهایی که بودجه فیلمسازی هم در اختیارشان قرار داشت و هنگامی که به آنها مراجعه میکردیم برخورد خوبی هم با ما داشتند و خیلی از فیلمنامه خوششان هم میآمد و میگفتند هزینهای که برای این فیلم درنظر گرفتهاید خیلی خوب است اما بهدلیل اینکه برای سازمان ما اولویت ندارید ما نمیتوانیم کمکی به شما بکنیم؛ یعنی اینکه آن ارگانها میخواستند با کارگردانی کار کنند که اسم و رسم داشته باشد و من هم طبیعتا آدم گمنامی به دنیا آمدهام. به هر حال به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مراجعه کردیم که از فیلم دوم فیلمسازها حمایت میکرد. ما فیلمنامه را دادیم و در شوراهای مختلف خوانده شد و نظراتی روی آن دادند و در نهایت بعد از یکسالونیم که از صدور پروانه ساخت گذشت قرارداد تولید فیلم بسته شد. از آن طرف هم یکسال با قرارداد پیگیر بودیم چراکه با آن بودجه نمیشد فیلم را ساخت. در نهایت هم تهیهکننده خسته شد و یک روز پیش من آمد که ما این پیگیریها را کردیم ولی نتیجهای حاصل نشد حال چه کاری انجام دهیم؟ من خودم به او پیشنهاد دادم که انصراف بدهد ولی انتظار این را داشتم در کنارش خبری هم به ما بدهد که پروانه ساخت و قرارداد با مرکز را پس داده. به هر حال با انصراف ایشان همه چیز به نقطه صفر بازگشت! در اواخر دوره معاونت سینمایی قبلی بود که من از این اتفاق با خبر شدم و به مرکز مراجعه کردم.
مدیرعامل آنجا حرفهای ما را شنید و ابتدا تصور میکرد که ما در جریان اتفاقی که افتاده هستیم ولی بعد خیلی اظهار تأسف کرد و گفت که باز باید پروانه بگیریم تا این بار خود من صاحب قرارداد شوم اما از آن زمان تابه حال دیگر او را ندیدهام. پس از پیگیریهای فراوان در همان زمان بالاخره موفق شدم مجددا پروانه ساخت بگیرم. البته در این مدت دوستانی که در تلویزیون حضور دارند ازجمله مدیر وقت شبکهدو سیما و مدیر وقت فیلم و سریال شبکه دو از فیلمنامه ندارها خیلی استقبال کردند ولی من بر این باور بودم که نمیتوان این کار را با بودجه یک تله فیلم ساخت. تله فیلم ساختن و بهعنوان فیلم سینمایی اکران کردن فقط از عهده یکی دونفر بیشتر برنمیآید و من خوشبختانه فاقد داشتن این ادبیات هستم و حتما باید این فیلم در سینما ساخته میشد. امروز هم که فیلم اکران میشود سعی میکنیم تا جایی که میشود فیلم را با مردم ببینیم و کارهایی انجام دهیم تا با آنها بیشتر ارتباط برقرار کنیم. فیلمسازی نتیجه اعتماد متقابل است و از تمام کسانی که به من و گروهم اطمینان کردند تشکر میکنم چون که برای ساخت ندارها 3سال جواب نه شنیدم.
- در مورد انتخاب بازیگران ندارها بگویید.
انتخاب بازیگر همیشه یک مرحله خیلی سخت و دشوار است. زمانی که این اتفاق بهدرستی بیفتد باعث میشود زحمتی که برای ساخت یک فیلم میکشید به ثمر بنشیند. خوشبختانه این اتفاق در مورد ندارها هم افتاد و در نهایت به پژمان بازغی، هانیه توسلی و محسن تنابنده رسیدیم که آنها هم خیلی از فیلمنامه خوششان آمد و همکاری مان شروع شد. حقیقت این است که من برگشته از توفانی هستم که امروز وقتی رضایت افراد مختلف را از فیلم میبینم خستگی از تنم بیرون میرود.
- از فروش فیلم تا امروز راضی هستید؟
با توجه به آمار بهنظر میرسد فروش خوبی داشتهایم. با استناد به آنچه از سوی مطبوعات و منتقدان گفته میشود و همچنین آماری که از شهرستانها به ما میرسد اینطور میتوان برداشت کرد که فیلم مورد توجه مردم قرار گرفته است. ما برای شهرستانها هم برنامه گذاشتهایم و قرار است با بازیگران فیلم به شیراز هم برویم.