اسدالله افلاکی: طرح تنفس جنگل که از آن با عنوان «طرح استراحت» هم نام برده می‌شود اوایل دهه80 از سوی برخی کارشناسان مطرح و به یکی از مباحث چالش‌برانگیز محافل زیست‌محیطی تبدیل شد.

براساس این طرح، طی 10سال هرگونه برداشتی از رویشگاه‌های جنگلی متوقف می‌شود با این هدف که جنگل بتواند در این دوره زمانی توان بازسازی خود را بازیابد و از این طریق بخش‌های تخریب شده عرصه‌های جنگلی ترمیم شود. همانطور که پیش از این هم اعلام شد گروه محیط‌زیست همشهری برآن است تا با طرح دیدگاه‌های موافق و مخالف این طرح، نقاط قوت و ضعف آن را منعکس کند؛ با این رویکرد که این دیدگاه‌ها بتواند در اجرا شدن یا نشدن این طرح یاریگر مسئولان تصمیم‌گیر باشد. آنچه درپی‌می‌آید گفت‌وگویی است با دکتر احمد رحمانی، عضو هیأت علمی و پژوهشگر منابع طبیعی. وی که سال‌ها ریاست انجمن علمی اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع را برعهده داشته است در این گفت‌وگو، با تعریض به برخی مشکلاتی که امروز دامنگیر منابع طبیعی شده، طرح استراحت جنگل را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای بازسازی رویشگاه‌ها عنوان می‌کند، مشروط به آنکه همزمان با اجرای این طرح، مدیریت ویژه‌ای بر رویشگاه‌های جنگلی اعمال شود.

  • طرح تنفس جنگل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا اجرای این طرح همسو با مصالح منابع طبیعی است؟

با توجه به وضعیت بسیار نابسامان رویشگاه‌های جنگلی و تخریب‌هایی که دامنگیر این عرصه‌ها شده، اجرای این طرح ضروری است. در واقع جنگل‌ها نیاز به یک دوره استراحت 10ساله دارند اما این استراحت به‌معنای آن نیست که ما 10سال دور جنگل‌ها را خط بکشیم و آنها را رها کنیم بلکه در طول این دوره زمانی این عرصه‌ها باید به شیوه‌ای خاص مدیریت شوند. به‌عبارت دیگر، طی این 10سال باید بهره‌برداری صنعتی از جنگل‌ها به‌طور کامل قطع و ممنوع شود و این عرصه‌ها با نظارت کامل مدیریت شوند.

  • به چه شیوه‌ای باید مدیریت شود؟

رها‌کردن جنگل تحت هر عنوانی که باشد مغایر با صیانت و حفاظت است زیرا مسائلی وجود دارد که نظارت و مدیریت را اجتناب‌ناپذیر می‌کند؛ ازجمله چنانچه مدیریتی در کار نباشد آتش‌سوزی‌های احتمالی جنگل را نابود می‌کند. علاوه براین، دخالت‌های مسئولانه و مفید باعث احیا، توسعه و صیانت جنگل می‌شود. نکته‌ای که وجود دارد مدیریت چگونگی اجرای طرح استراحت جنگل و مدیریت عرصه‌ها در طول اجرای آن است.

  • کدام سازمان یا نهاد از توانایی و قابلیت لازم برای مدیریت جنگل‌ها در زمان اجرای طرح تنفس برخوردار است؟

این طرح بیشتر از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیست دنبال شده است این در حالی است که مناطقی که تحت عنوان قرق زیرنظر و تحت مدیریت این سازمان قرار دارند با وجود آنکه کسی هم در این مناطق دخالتی نمی‌کند چندان وضعیت مطلوبی ندارند. نمونه بارز آن، پارک پردیسان است که در قلب پایتخت قرار دارد اما درختان این پارک وضعیت ناگواری دارند. جنگل ابر نمونه دیگری است که وضعیت آن نشان می‌دهد سازمان حفاظت محیط‌زیست در شرایطی نیست که بتواند مدیریت جنگل‌ها را در زمان اجرای طرح استراحت به‌عهده بگیرد. سازمان جنگل‌ها و مراتع هم با توجه به وضعیت کنونی قابلیت اجرای این طرح را ندارد و نمی‌تواند آنگونه که شایسته است در زمان اجرای طرح استراحت، جنگل‌ها را مدیریت کند. اما آنچه مسلم است طرح استراحت جنگل، طرح مطلوبی است با این حال این نگرانی را نمی‌توان کتمان کرد که واقعا چه سازمانی می‌خواهد این طرح را اجرا کند و طی 10سال مدیریت عرصه‌های مورد نظر را برعهده بگیرد.

  • برخی کارشناسان معتقدند که اجرای طرح تنفس باعث تعطیل شدن طرح‌های جنگلداری می‌شود و به تخریب‌ها و تجاوز به عرصه‌های جنگلی دامن می‌زند؛ شما با این نظر موافقید؟

بدون شک رها کردن جنگل باعث شدت‌گرفتن تخریب‌ها می‌شود و تجاوز به عرصه‌ها و رویشگا‌های جنگلی را دو چندان می‌کند اما همانطورکه پیش از این هم گفته شد اگر همزمان با اجرای طرح، جنگل‌ها مدیریت شود و برای 10سال استراحت جنگل برنامه‌ریزی منسجم و علمی وجود داشته باشد نه‌تنها عرصه‌های جنگلی مصون می‌ماند که بخش‌های تخریب‌شده هم احیا می‌شود. برای نمونه اگر همزمان با اجرای طرح استراحت جنگل، حواشی جنگل و نقاط تخریب شده را قرق کنیم و در این مناطق درخت‌های پرستار بکاریم (درخت‌هایی که ممکن است با درختان جنگلی متفاوت باشد اما شرایط مناسب را برای برگشت جنگل به وضعیت مطلوب فراهم می‌سازد) بدیهی است این شیوه مدیریت به سود جنگل و در راستای حفاظت و توسعه این رویشگاه‌هاست.

  • ‌آیا طرح تنفس جنگل با طرح‌های جنگلداری مغایرت دارد؟

طرح‌های جنگلداری علاوه بر احیا و توسعه شامل بهره‌برداری هم می‌شود. ما معتقدیم بخش بهره‌برداری باید متوقف شود. شکی نیست که در برخی نقاط طرح‌های جنگلداری مثبت بوده اما در بسیاری از موارد هم مجری طرح به‌دنبال سودآوری و برداشت چوب صنعتی بوده و در نتیجه به تعهدات خود عمل نکرده است. در این موارد فقط از جنگل برداشت کرده‌اند اما از توسعه، احیا و جنگل‌کاری خبری نبوده است. البته نمی‌توان حکم کلی برای این مسئله صادر کرد و گفت تمام شرکت‌های بهره‌بردار بد بوده یا خوب بوده‌اند بلکه ضروری است عملکرد تک‌تک این شرکت‌ها مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود کدام شرکت بهره‌بردار به تعهدات خود عمل کرده و کدام یک عمل نکرده است. این بررسی، میزان خسارات ناشی از عملکرد بهره‌برداران غیرمتعهد را هم آشکار می‌کند.

  • برخی کارشناسان کمبود کارشناس و به‌طور کلی کمبود نیرو را یکی از معضلات اصلی سازمان جنگل‌ها ومراتع عنوان می‌کنند؛ به‌نظر شما این معضل تا چه اندازه این سازمان را با مشکل مواجه کرده است؟

در حال حاضر، بسیاری از کارشناسان بازنشسته شده و از سازمان جنگل‌ها و مراتع رفته‌اند بی‌آنکه جایگزینی برای آنها آمده باشد. این خلأ نیرو نه‌تنها دامنگیر بخش‌های اجرایی شده که به بخش تحقیقات هم آسیب جدی وارد کرده است به‌طوری که بدنه سازمان چه در بخش کارشناسی و چه در سطوح پایین دچار کمبود نیرو شده است و در نتیجه سازمان در همه بخش‌ها، از کارشناسی گرفته تا بخش حفاظت و قرقبانی با مشکل کمبود نیرو مواجه است. به همین دلیل از یک‌سو، نشانه‌گذاری‌ها و برداشت چوب از جنگل به‌صورت علمی انجام نمی‌شود و از سوی دیگر، قرقبانی معضل دارد. وقتی قرقبانان بازنشسته می‌شوند و جایگزینی برای آنها نمی‌آید نتیجه آن هجوم به ایستگاه‌ها و افزایش قاچاق چوب و تخریب جنگل می‌شود. این مشکل تقریبا در اغلب شهرستان‌ها وجود دارد و فرصت‌طلبان هم متوجه این ضعف شده‌اند. آنها وقتی می‌بینند در منطقه‌ای 10 قرقبان وجود داشته اما الان این تعداد به دو نفر رسیده بدیهی است که از فرصت سوءاستفاده می‌کنند و به رویشگاه‌های جنگلی یورش می‌برند و با قطع درختان به راحتی آنها را از جنگل خارج می‌کنند.

  • برای رفع این مشکلات چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟

یکی از راهکارها، استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته است. وقتی دولت به هر دلیلی نیروهایش را کم می‌کند و نیرویی جایگزین آنها نمی‌شود می‌تواند با امکانات پیشرفته این خلأ را برطرف کند. ما در حوزه منابع طبیعی به‌ویژه در بخش حفاظت باید به سمت استفاده‌کردن از تجهیزات مدرن برویم. اگر بتوانیم برای حفاظت، از ماهواره و سیستم‌های هشدار‌دهنده استفاده کنیم به‌خصوص در مواقع بروز آتش‌سوزی، این تجهیزات می‌تواند همان کار قرقبانان را انجام دهد و چه بسا کارسازتر هم باشد. در واقع استفاده از تکنولوژی روز می‌تواند پاسخگوی بخشی از کمبودهای موجود باشد اما متأسفانه ما با تکنولوژی روز فاصله داریم. مشکلی که وجود دارد از یک سو، داشته‌هایمان را از دست می‌دهیم و از سوی دیگر، هنوز نتوانسته‌ایم از تکنولوژی جدید استفاده کنیم این نقص بزرگی است که باید برطرف شود.

برچسب‌ها