این طرح هرچند مدتی مسکوت ماند اما برخی منابع آگاه از پیگیری این طرح از سوی برخی مسئولان خبر میدهند. از همین رو، همانطور که پیش از این هم مطرح شد گروه محیطزیست روزنامه همشهری تلاش میکند دیدگاههای کارشناسان مختلف را در این زمینه منعکس کند با این هدف که این دیدگاهها در تصمیمگیری مسئولان ذیربط کارساز باشد. رئیس انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در واکنش به این طرح میگوید: «مادامی که جلوی تخریبها گرفته نشود هیچ طرحی برای صیانت و حفاظت از جنگلها نمیتواند کارساز باشد.»
حجم برداشتها مبهم است
مهندس مصطفی خوشنویس در گفتوگو با همشهری افزود: «طرح استراحت جنگل با یک نگاه زیربنایی مطرح شده است. از نظر علم جنگلشناسی، پایداری جنگل در گرو رعایت اصل مستمر است با این توضیح که ما باید با جنگل بهگونهای رفتار کنیم که سرمایه جنگل از بین نرود. یعنی اگر موجودی چوب کل جنگلهای شمال کشور عدد ایکس است باید برداشت از جنگل سبب کاهش این موجودی نشود و حجم موجودی جنگل پایدار بماند. در واقع ما باید به اندازهای که جنگل تولید میکند از آن برداشت کنیم این در حالی است که همواره از جنگل به شیوههای مختلف برداشت شده؛ شیوههایی که اغلب مشخص نیست و در نتیجه میزان واقعی برداشتها در هالهای از ابهام قرار دارد.»
وی تصریح کرد: «برداشت از جنگلهای شمال عدد مشخص ایکس به اضافه یک عدد مبهم است که این عدد مبهم شامل برداشتهای روستائیان، رانش زمین، ساخت مسیرهای دسترسی نامتعارف و تبدیل عرصههای جنگلی به اراضی کشاورزی است. به همین دلیل سطح جنگلهای ما مرتب سیر نزولی طی کرده و موجودی جنگلها کاهش یافته است.»
خوشنویس افزود: «وقتی محدوده جنگلها بهویژه جنگلهای غرب را روی نقشه یکپنجاههزارم بررسی میکنیم میبینیم براساس نقشه از سطح جنگلها چندان کاسته نشده است اما نکتهای که وجود دارد این است که دراین رویشگاهها، جنگلهای درجه یک به درجه دو و درجه دو به درجه سه و الی آخر تبدیل شده که نشاندهنده سیر قهقراست. با همین رویکرد است که طرح استراحت جنگل مطرح میشود با این توجیه که بخشهای ازدسترفته جنگل ترمیم و احیا شود.»
این پژوهشگر منابع طبیعی، مساحت جنگلهای تولیدی کشور را یک میلیون و 200 هزار هکتار عنوان کرد و گفت: «برخی مساحت جنگلهای تولید را بالغ بر یک میلیون و 800هزار هکتار اعلام کردهاند اما آنچه مسلم است بخش عمدهای از این جنگلها در شمار جنگلهای حفاظتی قرار دارد که نباید از آنها برداشت شود. اگر ما مساحت رویشگاههای جنگلهای تولید کشور را همان عدد یک میلیون و 200هزار هکتار درنظر بگیریم حق نداریم از این رویشگاهها سه الی چهار میلیون مترمکعب چوب برداشت کنیم زیرا این جنگلها آنقدر ضعیف شدهاند که امکان رعایت اصل مستمر در این جنگلها وجود ندارد. در چنین شرایطی اجرای طرح استراحت سبب میشود درختان جوان، نیمهجوان و مسن به سطحی برسند که بتوان از این درختان برداشت کرد.»
راههای تخریب جنگل را ببندید
به گفته وی«استراحت جنگل باعث میشود ما بتوانیم بخشهای ازدسترفته جنگل را که تاکنون مبهم بوده و نتوانستهایم در محاسبات بیاوریم احیا کنیم مشروط به اینکه اصول زیستمحیطی و اصول مدیریتی و حفاظتی رعایت شود. طرح استراحت جنگل نباید باعث توقف طرحهای منابع طبیعی شود. اجرای این طرح باید مانع جریانات پشتپرده مانند احداث جاده، تبدیل و تغییر کاربری اراضی جنگلی و قاچاق چوب شود. باید جلوی همه این مسائل گرفته شود ضمن آنکه سوخت جایگزین برای حاشیهنشینان جنگل تأمین شود. آنچه مسلم است طرح استراحت با متوقف کردن طرحهای جنگلداری و بهرهبرداری به جایی نمیرسد.»
خوشنویس بستن در جنگلها را مردود دانست و گفت: «با بستن درجنگل گرچه ممکن است بخشهایی روبه احیا برود اما با توجه به شرایط موجود جنگلها امکان سیرقهقرا هم وجود دارد. براساس علم جنگلشناسی همه درختان به سن دیرزیستی میرسند. سن دیرزیستی در گونههای مختلف متفاوت است ولی در این سن، پوسیدگی درختان آغاز میشود و درخت از درون شروع به پوسیدن میکند و این پوسیدگی به سمت جداره و درنهایت به پوشش بیرونی میرسد در چنین شرایطی هر چند چوبزایی ادامه دارد ولی سرعت پوسیدگی درون درخت بیشتر از چوبزایی است بهطوری که این پوسیدگی به نازک شدن دیواره چوبی منجر میشود تا آنجا که درخت براثر وزش باد یا برف سنگین خرد میشود و فرومیریزد. اگر این اتفاق نمیافتاد در بسیاری از رویشگاهها ما شاهد درختان 20الی 30هزار ساله بودیم.
با افتادن یک درخت تنومند، نهالها و درختان جوان اطراف آن بهشدت آسیب میبینند به همین دلیل با مدیریت صحیح باید درختانی که به سن دیرزیستی رسیدهاند از جنگل خارج شوند تا مجال رشد نهالها و درختان جوان فراهم شود.» وی در پایان تأکید کرد: «مدیریت جنگل زمانی کارساز است که بتوانیم راههای تخریب را ببندیم. وقتی راه تخریب باز باشد هیچ توصیهای نمیتواند کارساز باشد حتی بستن در جنگل هم نمیتواند مانع تخریبها شود.»