وی کارگردان، نویسنده و منتقد سینما بود و به عنوان بنیانگذار نقد تحلیلی سینما در ایران شناخته میشود.
علاقه او به سینما در خردسالی پیدا شد، زمانی که فیلمها صامت بود و رادیو و تلویزیون نیز وجود نداشت. او نمایش نخستین فیلم ناطق سینمای ایران «دختر لر» را در سال ۱۳۱۲ به یاد دارد.
کاووسی دبستان و نیمی از دبیرستان را در مدرسه نظام گذراند و سپس در سال ۱۳۲۵ برای تحصیل در رشته حقوق و علوم سیاسی به فرانسه رفت. در آنجا به دلیل علاقه به سینما رشته حقوق را رها کرد و با راهنمایی یکی از دوستانش وارد رشته فیلمسازی شد و ادامه تحصیلات خود را در مدرسه عالی آموزش سینماتوگرافی ایدک از سر گرفت.
کاووسی پس از سه سال تحصیل در رشته تهیهکنندگی و فیلمسازی فارغالتحصیل شد و سپس وارد دانشکده ادبیات سوربن شد و در مقطع دکترای رشته فیلمولوژی به تحصیل پرداخت. رشتهای که به گفته خودش ربطی به تکنیک سینما نداشت.
وی زمان تحصیل در فرانسه برنامه زبان فارسی را در رادیو پاریس بنیان نهاد و پس از بازگشت به ایران فعالیت سینمایی را با کارگردانی ناتمام فیلم ماجرای زندگی در سال ۱۳۳۳ آغاز کرد.
آغار کار نقدنویسی کاووسی در مجله «روشنفکر» به صاحب امتیازی رحمت مصطفوی و سردبیری ناصر خدایار بود. نخستین نقد هوشنگ کاووسی روی فیلم «لغزش» نوشته شد.
عنوان نقد هوشنگ کاووسی بر این فیلم نیز چنین بود: «دومین لغزش کارگردان فیلم ولگرد». این نقد با استقبال خوانندگان روبهرو شد و گفته شد که یک بحث تحلیلی و فنی سینمایی همراه با طنز در حال تکوین است. این نقدنویسی به دلیل شروع کارگردانی فیلم «ماجرای زندگی» برای مدتی ادامه نیافت.
در سال ۱۳۳۳ پیشنهاد ساخت فیلم «ماجرای زندگی» از سوی موسسه «دیانا فیلم» به کاووسی داده شد. در ابتدا فیلمنامهای به کاووسی داده شد که از یک فیلم عربی برداشته شده بود. او سناریو را دگرگون کرد و پیام دیگری را در آن گنجاند. صاحبان استودیو سناریو را پذیرفتند.
اما به علت بروز مشکلات، کاووسی پس از تصویربرداری نیمی از فیلم، ناگزیر به رها کردن ادامه کار شد. پس از کارگردانی ناتمام فیلم «ماجرای زندگی»، کاووسی به کار روزنامهنگاری بازگشت و به مجله نوبنیاد فردوسی برای نوشتن نقد و تفسیر فیلم دعوت شد. مدتی بعد از سوی موسسه «عصر طلایی» به او پیشنهاد ساخت فیلم «هفده روز به اعدام» داده شد.
فیلمنامه «هفده روز به اعدام» توسط مدیر موسسه عصر طلایی از یک رمان پلیسی آمریکایی اقتباس شده بود. کاووسی تغییراتی را در فیلمنامه انجام داد و آن را جلوی دوربین برد. در هنگام ساخت این فیلم دستاندازی کمتری نسبت به فیلمهای پیشین که او شروع کرده بود، صورت گرفت و او توانست نخستین فیلم بلند خود را تا انتها کارگردانی کند. این فیلم در سال ۱۳۳۵ اکران شد.
پس از آن دو فیلمنامه دیگر از طرف پارس فیلم و عصر طلایی به کاووسی پیشنهاد شد که او هر دو را رد کرد. این سناریوها نیز در قالب فیلمهای رایج زمانۀ خود بودند و کاووسی پس از خواندن آنها به این نتیجه رسید که قابل اصلاح نیستند. هر چند که دیگران آنها را ساختند.
در سال ۱۳۳۸ کاووسی از سوی سازمان «ری فیلم» برای ساختن فیلمی دعوت به همکاری شد. از او خواسته شد فیلمی بر پایه رمان کارمن اثر پروسپه مریمه بسازد.
مشکلات کار کردن با تهیهکنندگان آن دوره سینما باعث شد تا هوشنگ کاووسی دیگر تمایلی برای همکاری با تهیهکنندگان و فیلمسازی برای دیگران نداشته باشد.
او به این نتیجه رسیده بود که اگر خود تهیهکنندگی فیلماش را بر عهده گیرد، از مشکلاتی که برای فیلمهای گذشتهاش ایجاد شده بود رهایی مییابد. بنابراین ساخت اثر بعدیاش «خانه کنار دریا» را خود به همراه برادرش (منوچهر کاووسی) به عنوان تهیهکننده مستقل شروع کرد.
داستان فیلم سرگذشت مردی شکستخورده بود. بخش نخست فیلم در سواحل دریای خزر در زمستان میگذشت و بخش دوم در گرمای جنوب ایران. به گفته کاووسی، با وجود اینکه خود تهیهکننده و صاحب فیلم بود، به دنبال فروش بالا و به دست آوردن سرمایهای هنگفت از نمایش این فیلم نبود، وگرنه از چهرههای پولساز آن روز سینمای ایران در فیلماش استفاده میکرد.
هوشنگ کاووسی نقدنویسی و تحلیل فیلم را که از میانههای دهه ۱۳۳۰ و پس از بازگشت به ایران آغاز کرده بود، در کنار فعالیتهای فیلمسازی ادامه میداد.
او در کنار نوشتن نقدهای سینمایی در مجلات معتبر آن سالها همچون مجله فردوسی، خود نیز مجلهای را با عنوان «هنر و سینما» منتشر کرد. «هنر و سینما» تنها دربردارنده مطالب سینمایی نبود، بلکه مطالب ادبی، علمی و فنی هم در آن دیده میشد.
ظاهر مجله در میان مجلات آن روز ایران از نظر صفحهبندی و کاربرد «سفید» و کلیشه لببر نوآوریهایی داشت. نمونههای آن در کلاس روزنامهنگاری دانشکده علوم ارتباطات نشان داده میشد و از کاووسی نیز برای تدریس آشنایی با وسایل ارتباط تصویری دعوت به عمل آمد.
هوشنگ کاووسی عقیده داشت برای اینکه فیلم خوب در سینمای ایران ساخته شود، باید اول تماشاگر ایرانی را با فرهنگ سینما آشنا کرد و ذائقه او را تغییر داد. برای رسیدن به این منظور، او افزون بر نوشتن مقالات انتقادی و تفسیری، نخستین کلوب سینمایی ایران را با نام «سینه کلوب ایران» بنیان نهاد.
سینه کلوب ایران در آبان ۱۳۳۸ نخستین فستیوال بینالمللی فیلم را در ایران برگزار کرد. این جشنواره راهگشای جشنوارههای بعدی سینمایی از جمله جشنواره جهانی فیلم تهران شد که توسط وزارت فرهنگ و هنر برگزار میشد.
کاووسی پس از تعطیلی سینه کلوب ایران، به عنوان مشاور امور سینمایی به اداره کل امور سینمایی کشور دعوت شد. آن هنگام بنا بود پایه نظارت بر ساخت و نمایش فیلم که از وزارت کشور به وزارت فرهنگ و هنر منتقل شده بود، بازنگری گردد و از نو پیریزی شود.
وی برای بهبود وضع سالنهای سینما و روند فیلمسازی در ایران پیشنهادهایی داشت که به دلیل ناآگاهی مقامهای تصمیمگیرنده از سینما و فیلمسازی، نتوانست آنها را جامه عمل بپوشاند. او در این دوره فیلم کوتاهی به سفارش سازمان استاندارد صنعتی ساخت که در کنگره بینالمللی استاندارد صنعتی مسکو در سال ۱۳۴۴ جایزه دوم را از آن خود کرد.
چندی بعد کاووسی طرح تعدادی فیلم مستند پیرامون جامعهشناسی و قومشناسی که تدریس مواد آنها را در دانشکده علوم اجتماعی و تعاون وابسته به دانشگاه تهران بر عهده داشت، فراهم کرد.
او پیش از آن و در میانه دهه ۱۳۴۰ فیلم مستند «آتش و سنگ» را درباره اجرای طرح خط لوله سراسری گاز از خوزستان به آستارا و از آنجا به شوروی کارگردانی کرده بود. این مستند افزون بر گزارش احداث طرح، به زندگی مردم در حاشیه خط لوله نیز میپرداخت.
واژه «فیلمفارسی» که در ابتدای دهه 1330 به یکی از مهمترین و کلیدیترین واژههای رایج در گفتمان انتقادی فیلم در ایران تبدیل میشود، نخستین بار توسط هوشنگ کاووسی در اوایل دهه ۱۳۴۰ استفاده شد و به سرعت به پرکاربردترین اصطلاح غیر ترجمهای ادبیات سینمایی ایران بدل شد.
کاووسی برای پافشاری بر ماهیت خاص این واژه و تحمیل معنای مورد نظرش، آن را به شکل سرهم مینوشت. او با چسباندن واژه «فیلم» به واژه «فارسی» و خلق واژه ابداعی «فیلمفارسی»، به سینمایی اشاره میکرد که به زعم او نه فیلم بود و نه فارسی بلکه ملغمهای از این دو بود.
کاووسی در این باره گفته است: «اصولاً مرکبنویسی همیشه معنای ثالثی را بهوجود میآورد. مثلاً وقتی میگوییم گلاب، این کلمه هم گل است و هم آب. اما جدا نمینویسیم چون میشود گل آب. پس این ترکیب یک معنای ثالث است که هم گل است و هم آب ولی در عین حال نه گل است و نه آب. فیلمفارسی هم چنین ترکیبی است: فیلمفارسی هم فیلم بود و هم فارسی اما در عین حال نه فیلم بود و نه فارسی.»
برخی از فعالیتهای امیر همشنگ کاووسی:
- عضو فعال پیشین مجمع فرانسوی مهندسان و تکنسینهای سینما
- صاحب امتیاز و مدیر مجله هنر و سینما
- معاون پیشین اداره کل امور سینمایی و رییس اداره نمایش وزارت فرهنگ و هنر
- دبیر کل جشنواره فیلم فیلمسازان آسیا و اقیانوسیه از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷
- کارشناس رسمی سینما در وزارت دادگستری
- مدیریت خانه فرهنگ فیلم
- نماینده ایران در دومین مجمع فیلمسازان و نویسندگان سینمایی در پاریس (۱۹۵۶)
- نماینده ایران به عنوان ناظر در هیات داوران دهمین دوره جشنواره فیلم کن (۱۹۵۷)
- برگردان کتابهای داستانی، تاریخی و شعر پارسی به فرانسه
- بنیان نهادن نقد تحلیلی سینما در ایران
- تدریس در دانشگاه
برخی از آثار سینمایی امیر همشنگ کاووسی:
کارگردانی:
- ماجرای زندگی (۱۳۳۴، ناتمام)
- هفده روز به اعدام (۱۳۳۵)
- وقتی که آفتاب غروب میکند (۱۳۳۸، ناتمام)
- خانه کنار دریا (۱۳۴۸)
نویسنده فیلمنامه:
- هفده روز به اعدام (۱۳۳۵)
- وقتی که آفتاب غروب میکند (۱۳۳۸)
- خانه کنار دریا (۱۳۴۸)
بازیگری:
- تار عنکبوت (۱۳۴۲)
- بیتا (۱۳۵۱)