وی پس از اخذ دیپلم از دبیرستان رازی برای تحصیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت، اما بر اثر آشنایی با هنر تئاتر زندگی او دگرگون شد.
او با خود عهد کرد که جز اشتغال به تئاتر به هیچ کار دیگری نپردازد. با این عشق پرشور بود که برای تحصیل تئاتر عازم آلمان شد.
زهری پس از تحصیل تئاتر در مونیخ در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و با بیشتر بنیادهای نمایشی و نهادهای هنری، هم به عنوان کارگردان و بازیگر و هم به عنوان منتقد و مدرس همکاری نزدیک برقرار کرد.
زهری مرد نمایش بود، هم در صحنه تئاتر، هم روی اکران تلویزیون و هم پشت بلندگوی رادیو. او طی همکاری ۱۲ ساله خود با بنیادهای گوناگون تئاتری دهها نمایشنامه نوشت و اجرا کرد.
ترجمههای زیبا و دقیق، مقالات تئوریک و نقدهای زهری مرتب در مجلات فرهنگی مانند نگین، تماشا و رودکی منتشر میشد.
زهری از اوایل دهه ۱۳۶۰ به آلمان مهاجرت کرد و به رغم فشارها و سختیهای زندگی، از کار و تلاش باز نایستاد، از هر فرصتی برای اجرای نمایش بهره گرفت، و در غربت بیشتر وقت خود را به کارهای پژوهشی و ترجمه متون نمایشی اختصاص داد.
از ایرج زهری چندین نمایشنامه به جا مانده است که بیشتر لحنی طنزآمیز و انتقادی دارند و بیشتر آنها در ایران یا خارج، به کارگردانی خود او یا هنرمندان دیگر، روی صحنه رفتهاند.
ایرج زهری دهها اثر نمایشی را از زبانهای آلمانی و فرانسوی به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده است. بسیاری از ترجمههای او نخست با تیراژی اندک در خارج منتشر شد، اما بعد توسط ناشران معتبر در ایران بازنشر یافت و مورد استقبال اهل تئاتر قرار گرفت.
ایرج زهری از نویسندگان پرآوازه غرب آثار فراوانی را به فارسی برگردانده است، مانند: گئورگ بوشنر، برتولت برشت، ارنست توللر، اوگوست استریندبرگ، داریو فو، کورت گوتز، هاینر مولر، کارل فالنتین، ژان تردیو و... .
زهری از اوایل دهه ۱۳۸۰ به ایران برگشت و کوشید به عنوان مربی و مشاور هنری با گروههای تئاتری، به ویژه جوانان علاقهمند به تئاتر همکاری کند.
وی خاطرات خود را در کتابی به عنوان «یادها و بودها» به یادگار گذاشته است. این کتاب تنها خاطرات شخصی نیست، بلکه به نوعی تاریخچه سرگذشت تئاتر مدرن در ایران به شمار میرود.
در این کتاب زهری با لحنی ساده و صادقانه فراز و نشیب زندگی و آزمونهای تلخ و شیرین خود را بازگو میکند و خواننده با ذهن باز، منش انسانی و ذهن کاوشگر و پویای او آشنا میشود. در گوشهای از این کتاب با بیانی ساده و دلنشین هم شیوه زندگی و هم راه و رسم هنری خود را روشن کرده است.
زهری حدود ۶ هفته قبل از مرگ برای آخرین بار به ایران سفر کرد تا هم با دوستان و خانواده دیداری کند و هم به کار نشر برخی از کتابهای خود سروسامانی دهد. او که خود میدانست این «سفر وداع» خواهد بود، سه هفته بعد به خاطر شدت بیماری (سرطان خون) به آلمان برگشت.
ایرج زهری، منتقد و کارگردان تئاتر ایران، اردیبهشت سال 1391 به علت بیماری سرطان خون در منزل خود در شهر بوخوم آلمان درگذشت.