تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۱۵:۳۸

نرگس علیان‌نژاد: همیشه سعی می‌کرد تا هیچ کس از دستش نرنجد

اما آن روز نفهمید چه طور یک باره از کوره در رفت و صدایش به فریاد تبدیل شد، فریادی از سر درد و دردی که از رنج فرو رفتن خنجر در قلب دردناک‌تر بود.

همکاران اداره دور او و ارباب رجوع‌اش حلقه زدند.

در نهایت ارباب رجوع تحویل حراست اداره شد. او فقط پیشنهاد رشوه داده بود.