دیگر همسایهها هم به فریادهای پدرم در مقابل هزینههای درخواستی مادرم برای مخارج زندگی عادت کرده بودند.
و من به توصیههای دبیرم میاندیشیدم: برای مرور درسها و موفقیت در امتحانات، همیشه محیطی آرام را انتخاب کنید.
نرگس علیان نژاد: ندارم... چه قدر بگم ندارم... از صبح تا شب جون میکنم، بازم هشتم گرو نهمه... خسته شدم، میفهمید، ندارم...
دیگر همسایهها هم به فریادهای پدرم در مقابل هزینههای درخواستی مادرم برای مخارج زندگی عادت کرده بودند.
و من به توصیههای دبیرم میاندیشیدم: برای مرور درسها و موفقیت در امتحانات، همیشه محیطی آرام را انتخاب کنید.