گروه حوادث: ۲سارق مسلح که در جریان سرقت از یک طلافروشی دست به جنایت زده بودند، در جلسه محاکمه اتهام قتل را انکار کردند.

عصر 12فروردین سال گذشته 2سارق مسلح به یک طلافروشی در شهرستان بهارستان در غرب استان تهران حمله کردند تا دست به سرقت بزنند. دزدان پس از ریختن طلاها به کیسه‌ای که همراهشان بود قصد فرار داشتند که با فریاد«دزد، دزد» صاحب مغازه، همسایه‌ها در جریان قرار گرفتند و به تعقیب سارقان پرداختند. یکی از سارقان برای فرار از دست مردم شروع به تیراندازی کرد که در جریان این تیراندازی مرد میانسالی از اهالی محل هدف اصابت گلوله قرار گرفت و جانش را از دست داد.

همزمان دزدان که قصد فرار داشتند در محاصره مردم گرفتار شدند و به دام افتادند. آنها بعد از دستگیری در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند و با اعتراف به سرقت خونین و بازسازی صحنه جنایت، پرونده آنها با صدور کیفرخواست در اختیار شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.

صبح دیروز جلسه محاکمه سارقان جنایتکار به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد. در ابتدای جلسه، نماینده دادستان به بیان کیفرخواست پرداخت و گفت که در این پرونده اتهام محمد(متهم ردیف اول) مباشرت در قتل عمدی و مشارکت در سرقت مسلحانه و اتهام جعفر(متهم ردیف دوم) نیز معاونت در قتل و مشارکت در سرقت مسلحانه است. پس از آن اولیای دم درخواست قصاص قاتل را کردند و قاضی از متهم ردیف اول خواست با حضور در جایگاه از خودش دفاع کند.

مرد جوان گفت: من اتهام قتل عمد را قبول ندارم. چون زمینی شلیک کردم و حتما گلوله کمانه کرده و به مقتول خورده است. وی در تشریح ماجرای سرقت نیز گفت: 2‌ماه قبل از این حادثه همراه جعفر یک قبضه کلت خریدیم. تصمیم داشتیم با این اسلحه به طلافروشی دستبرد بزنیم. روز حادثه در حال پرسه‌زدن در خیابان‌ها بودیم که متوجه شدیم مرد طلافروش داخل مغازه تنهاست. من کلت واقعی همراهم بودم و جعفر یک کلت پلاستیکی داشت.

چند روز قبل از آن یک موتور سرقت کرده بودیم که آن روز همراهمان بود. موتور را در نزدیکی طلافروشی پارک کردیم و وارد آنجا شدیم. مرد طلافروش در نزدیکی در بود. لوله اسلحه را به طرفش نشانه گرفتم و خواستم که روی زمین دراز بکشد. او التماس می‌کرد که شلیک نکنم و ناگهان از دستم فرار کرد و به آنطرف خیابان دوید. من و جعفر وارد مغازه شدیم و داشتیم طلاها را جمع می‌کردیم که مردم صدای فریادهای طلافروش را شنیدند و به طرفمان آمدند. من هم برای اینکه آنها را بترسانم، به سمت زمین تیراندازی کردم که این حادثه رخ داد. پس از آن می‌خواستیم با موتور فرار کنیم که مردم دنبالمان دویدند. یکی از ما روی موتور و دیگری در انتهای کوچه گرفتار شدیم.

پس از اظهارات مرد جوان، همدست او نیز در دفاع از خودش گفت: من اتهام معاونت در قتل را قبول ندارم اما مشارکت در سرقت مسلحانه را قبول دارم. آن روز من داخل مغازه در حال جمع کردن طلاها بودم که متوجه شدم محمد به سمت مردم شلیک کرده و من هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم. قرار بود هنگام سرقت، خون از دماغ کسی نریزد اما این اتفاق افتاد. بعد از پایان دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها، قضات دادگاه وارد شور شدند و در پایان متهم ردیف اول را به قصاص و 10سال حبس و متهم ردیف دوم را به 10سال حبس محکوم کردند.

منبع: همشهری آنلاین