تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۵:۴۸

آرش دهشور: خواست بدود و ضریح مبارکش را ببوسد، اما نه توانایی رفتن داشت نه تاب ماندن.

وقتی خبر رحلتش را به گوش ساکنان اردوگاه رساندند حتی اجازه عزاداری هم نداشتند. و حال بعد از چند سال، روبروی مرقدش بود.

تمام افکارش در اشک‌هایش غرق شد وقتی کسی از پشت سر گفت: برادر، می‌خواهی ویلچرت را حرکت دهم؟!