احمد میر عابدینی *: خبر خاموشی استاد، دکتر کاظم معتمدنژاد با ناباوری همراه است. این احساس حتی برای نزدیکانی که شاهد مقاومت انسانی او در برابر حمله‌های بیماری فرساینده‌اش بودند، به چشم می‌خورد.

این احساس ناباوری شاید می‌خواهد ما را یاری دهد خود را برای پذیرش و تحمل ضربه‌های سنگین خاموشی‌اش آماده‌سازیم.

انکار خاموشی اما در وجود ما حضور دارد. واکنش‌ها برای رفتن او کم‌کم‌ جای خود را به شناخت و پذیرش واقعیت و چاره‌جویی برای پر کردن جایگاه عالی‌اش می‌سپارد و همزمان، با گذشت زمان و در عمل تاثیر و تفاوت بود و نبودش آشکارتر می‌شود. وجودی که تعالی‌بخش و تعادل‌ساز بوده است و خود را در آثار و رفتار او و در دیگران و شاگردانش متکثر و متلبور ساخته است و در بسیاری نهادهای اجتماعی تجسم بخشیده است.

استاد به چگونگی و ادامه راه اندیشیده است و چاره‌سازی‌ها و ترمیم‌پذیری‌ها را نیز پیشنهاد کرده است. آنها که شاهد بودند می‌توانند خود را برای پیگیری راه‌های پیشنهادی‌اش آماده سازند. او سال‌ها با توزیع مناسب، وظایف، مسوولیت‌ها مقابله با فشارها و سنگینی‌ها را نیز تا حد امکان هموار ساخته است، اما برای غایبان دشوار است چرا که باید سنگینی آوارهایی ناشناخته را تجربه کنند! و این احساس و حالی است که مشابه تهی شدن ناگهانی وجودمان از هوای پاک مقاوم، امنیت‌بخش و نیروزا در برابر فشارهای بیرونی که می‌تواند هر دو جامعه را در خود مچاله کند. بود و نبود او اشتیاقی سراسری و فراتر از تصوری است که او فروتنانه بر جای نهاده است.

رویدادی که همزمان با خاموشی نلسون ماندلا رهبر آزادی ترسیم کرد، نشانی از همزادی استاد و ماندلا بود. نمادی که نقاط روشنایی‌ها را در جهان فراگیر می‌سازند. تقارن این دو خاموشی پیوند واقعی میان این چهره‌های ماندگار را در جهان ما نشان می‌دهد. جهانی که به یاری ارتباط و رسانه‌ها کوچک شده‌اند. واپسین مشایعت استاد تنها نمادی است که از همراهی با مردی که تلاش کرد گسترش علم و عقلانیت را با رفتار و اخلاق انسانی گسترده سازد و از این راه، روشنایی‌بخش نقاط پرشماری از ایران و جهان باشد.

* استاد دانشگاه و از نزدیکان دکتر عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی

منبع: روزنامه اعتماد

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها