همچنين ميدانيم اختلافات فرهنگي و طبقاتي ميتواند در ازدواج و زندگي مشترك مشكلاتي را بهوجود بياورد اما اين بدان معني نيست كه مثلا 2نفري كه از 2فرهنگ متفاوت در محيط دانشگاه با هم آشنا شدهاند و به واسطه حضور چند ساله در دانشگاه به شناختي نسبي از يكديگر رسيدهاند و قصد ازدواج دارند بهخاطر وجود اين تفاوتها نتوانند زندگي مشترك دلچسبي را تجربه كنند. فقط كافي است با داشتن آگاهي كافي اين تفاوتها و تضادها را بشناسند و با بهكارگيري مهارتهاي لازم سعي كنند آنها را تعديل كنند و به حداقل برسانند. در اين مطلب سعي داريم با ارائه توصيهها و راهكارهايي اين مهارتها را به شما بياموزيم.دكتر سيد آرش تقوي، روانشناس حوزه سلامت شما را در اين مسير راهنمايي ميكند.
وضعيت مطلوبي را برايش ايجاد كنيد
تحمل متقابل يكي از شروط لازم براي دوام ازدواج است؛ تحمل بهمعناي رسيدن از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب. فراهم نبودن شرايط مطلوب حس اجبار را در فرد بهوجود ميآورد. اما اگر فرد به اين باور رسيده باشد كه در ازاي دوري از ديار و اقوام در كنار فرد ارزشمندي بهعنوان همسر كانون خانواده را حفظ ميكند بهتر خود را با شرايط وفق ميدهد و احساس رضايت ميكند. تلاش كنيد امتيازات مثبتي را برايش فراهم كنيد. هرچه شرايط فردي كه مهاجرت كرده در آن مكان مطلوبتر باشد توجيهات منطقي و عاطفي بيشتري براي ايجاد تطابق و سازگاري خواهد داشت.
زمان لازم را به او بدهيد
وقتي با فردي از شهر و قوميت ديگري ازدواج ميكنيد و او براي ادامه زندگي مشترك به شهر شما مهاجرت ميكند چون آن شهر مقر و آشيانه شماست بايد تا مدتها از او بهعنوان مهمان ميزباني كنيد. براي ايجاد سازگاري زمان لازم را به او بدهيد و اجازه دهيد فرايند سازگاري طي زمان اتفاق بيفتد. رفاقت و صميميت بيشتري در رابطه با او ايجاد كنيد. در سالهاي اول بايد هر زماني كه همسرتان نياز دارد خانواده خود را ملاقات كند امكان رفتوآمد و ارتباط با خانواده را برايش فراهم كنيد.
جاي خالي خانواده را برايش پر كنيد
تلاش كنيد بهعنوان همسر جاي خالي ساير اعضاي خانواده را برايش پر كنيد. گاهي در چنين موقعيتهايي افراد گلايه ميكنند كه علاوه بر نقش همسر بايد جاي خالي مادر، پدر و... را هم براي همسرشان پر كنند. به قضيه اينگونه نگاه كنيد كه بنا بر مقتضيات و براي داشتن او در كنار خود، او را از بافت اصلي و خانوادهاش كه بعد از شما مهمترين افراد زندگياش هستند جدا كردهايد پس وظيفه داريد اين بار اضافه را به دوش بكشيد و جاي خالي آنها را برايش پر كنيد.
رفيق نيمهراه نباشيد
بعضي افراد بعد از گذشت چندماه يا چند سال نميتوانند شرايط جديد و دوري از خانواده را تحمل كنند و تصميم ميگيرند به شهر خودشان برگردند. اين را درنظر داشته باشيد كه پيشگيري، هميشه آسانتر از درمان است. وقتي با وجود اختلافات فرهنگي ازدواج ميكنيد و طرف مقابلتان براي اينكه در كنار شما باشد خانواده و شهر و ديار خودش را ترك ميكند بايد تبعات آن را درنظر بگيريد و از نظر عاطفي حمايتهاي لازم را از او بكنيد. از طريق مطالعه و مشاوره آگاهيهاي لازم را در اين زمينه كسب كنيد. براي جلوگيري از اين خستگي و عدمتحمل به فردي كه مهاجرت كرده توصيه ميشود به مسيري كه آمده نگاه كند، سختيهايي كه در روزها و سالهاي اول دوري متحمل شده را درنظر بگيرد و به قول معروف آنچه كاشته است را به راحتي درو نكند و اجازه دهد ميوههاي آن به سرانجام برسد. با صبوري سعي كند شرايط و اوضاع را بهبود بخشد. راهحل ديگر اين است كه درصورت امكان و نبود محدوديتهاي اقتصادي، شغلي و... بهطور موقت يا دائم مهاجرت معكوس صورت بگيرد.
آداب و رسوم
اگر 2نفر از 2فرهنگ متفاوت قرار است با هم ازدواج كنند بهتر است اختلاف نظراتي كه ناشي از آداب و رسوم متفاوت بين 2فرهنگ است مثل نوع برگزاري مراسم، نوع پوشش، ميزان تجملات و... قبل از ازدواج بررسي شود چون تعارض در اين زمينه نارضايتيهاي مادامالعمري را ايجاد ميكند. تعديل اين ناهماهنگيهاي فرهنگي از آنجا كه ريشه در باورها و اعتقادات افراد دارد كار آساني نيست مگر اينكه بهطورمنطقي توافق نظري بين 2نفر حاصل شود. نخستين اصل اين است كه قبل از ازدواج درباره مسائلي از اين دست بهطور جدي، واضح و منصفانه صحبت كنيد. لازم نيست ادعا كنيد تن به انجام كاري خواهيد داد كه به آن باور نداريد و از عهده آن برنخواهيد آمد. قرار نيست با ازدواج كردن در خود يا در طرف مقابل تغيير اساسي ايجادكنيد بلكه بايد تلاش كنيد با ايجاد تعديل به سازگاري برسيد. اگر بعد از ازدواج درباره مسائلي از اين دست مشكلاتي پيش آمده بايد باتوجه به عرف جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيد و خانوادهاي كه در آن وارد شدهايد آداب و رسوم خاصي را در حيطه بايد و نبايدهاي همسر در حد ايجاد رضايت نسبي رعايت كنيد. كمك گرفتن از يك نفر سوم ميتواند بسيار مفيد باشد اما بهعلت سوگيرياي كه ممكن است اعضاي خانواده هر يك از طرفين داشته باشند بهتر است در چنين مواردي از افراد مورد اعتماد طرفين يا يك مشاور متخصص كمك بگيريد.
ارزشهاي او را شناسايي كنيد
اگر بهعنوان 2نفري كه با وجود اختلافات فرهنگي زندگي مشترك را آغاز كردهايد به ازاي هر يك روز كه از ارتباطتان ميگذرد به يك نكته مورد علاقه و ارزشمند از نظر همسرتان توجه كنيد و در روابط بين فردي به آنها اهميت بدهيد و احترام بگذاريد نهتنها دچار سوءتفاهم نميشويد بلكه از توجه دريافتشده حس خوشايندي را تجربه خواهيد كرد و در طول زمان روابطتان مستحكمتر خواهد شد.
الگوهاي اقتصادي
تفاوت در الگوهاي اقتصادي مثل پسانداز، درآمدزايي، ميزان خرج كردن و... بيشتر بايد در الگوي خانواده و براساس الگوهاي تربيتي اقتصادي بررسي بشود نه در الگوي شهري و براساس احكام نسبتا متداول بين عوام. نبايد صرفا بهخاطر قوميت، شهر و مذهبي خاص درباره اين الگوها قضاوت كرده و حكم كلي دهيد. عدهاي تصور ميكنند مسائلي از اين دست اهميت چنداني ندارد و قبل از ازدواج آنطور كه بايد به آن نميپردازند. اگر الگوي مصرف اقتصادي، توانايي اقتصادي و ميزان استفاده از اين توانايي بين 2نفر خيلي تفاوت داشته باشد مثلا در زندگي مشترك يك طرف خيلي نگران آينده باشد و طرف ديگر مدام به فكر لذتهاي لحظه حال باشد تنش و به تبع آن نارضايتيهايي ايجاد ميشود كه در طولانيمدت ميتواند بسيار آسيبرسان باشد. بنابراين بهتر است قبل از ازدواج بررسي و توافقات لازمه حاصل بشود. اگر قبل از ازدواج 2نفر به توافق نرسيدهاند و بر سر مسائل اقتصادي اختلاف نظر و مشكلات جدي دارند بايد به كمك يك مشاور متخصص مسئله را بهطور خاص و با توجه به شرايط و امكانات موجود بررسي و تغييرات و تعديلات لازمه را ايجاد كنند.
تفاوت در ذائقه و عادات غذايي
مديريت اينكه ذائقه و عادات غذايي هر دو نفر در اجراي برنامه غذايي روزانه درنظر گرفته شود به اين مسئله برميگردد كه چقدر در كانون خانواده بهنظر تعديلشده همه افراد احترام گذاشته ميشود؛ مثلا اگر يكي از طرفين يك طعم و نفر ديگر طعم ديگري را دوست دارد درصورتي كه فراهم كردن تنوع غذايي امكانپذير است بهتر است اجازه دهيد هر كسي غذاي دلخواهش را بخورد. ميتوانيد پيشنهاد امتحان كردن غذا و طعم مورد علاقهتان را به او بدهيد اما فشار زيادي به او وارد نكنيد و به سلايق همديگر احترام بگذاريد. اگر امكان ايجاد تنوع غذايي وجود ندارد بهترين راهحل اين است كه به شكل نوبتي سليقه غذايي افراد را درنظر بگيريد. در اين صورت اگرچه يك نفر بهطوركامل راضي نميشود اما طرف ديگر هم ناراضي نخواهد بود. بهطور كلي تعديل و انصاف بينفردي را رعايت كنيد چون نارضايتيهاي كوچك در درازمدت سبب ميشود مسائل و مشكلات بيشتر به چشم افراد بيايد.
با به كارگيري راهكارهاي زير ميتوانيد با وجود تفاوتهاي فرهنگي موجود به طرز فكر، ديدگاه و سلايق مشتركي با همسرتان برسيد:
1- مشاوره بهويژه در تصميمگيري اوليه ازدواج و همچنين در ادامه زندگي مشترك براي حل مسائل و مشكلات در همه جاي دنيا جايگاه تأييد شده و علمي دارد. يك مشاور متخصص و ماهر بهعنوان مشاهدهگر و راوي از منظر قضاوت به مشكلات نگاه نميكند. او با مشاهده به توصيف و تحليل مسائل ميپردازد و براساس آنها پيشنهادات و راهكارهاي لازم را براي حل مشكل ارائه ميكند. او با دانش، تجربه و تخصص خود ميداند كه حدود و مرز مسائلي كه بايد بررسي شود كجاست و مهمتر از همه ميداند براساس تضادها و تفاوتهاي موجود براي آگاه كردن طرفين چه پيشبينيهايي را انجام بدهد. اطلاعات لازم را درباره حسنها و عيبهاي موجود به افراد ميدهد و آنها را از مشكلات احتمالي مطلع ميكند. از اينرو اگر تفاوتها و تضادهاي فرهنگي بين 2نفري كه قصد ازدواج با يكديگر را دارند زياد و مشهود است توصيه اكيد ميشود حتما از مشاوره قبل از ازدواج كمك بگيرند.
2- اگر تفاوتهاي فرهنگي موجود بعد از ازدواج مشكلات جدياي را در زندگي مشترك ايجاد كرده توصيه ميشود حتيالامكان افراد غير متخصص خانوادهها را در جريان اين مسائل قرار ندهيد چون معمولا اين افراد هركدام از طرفين خود را در منافع فرزندش شريك ميداند و ناخودآگاه دچار سوگيري ميشود و نميتواند كاملا بيطرفانه مسائل را بررسي كند.
تفاوت فرهنگي
تفاوتهاي فرهنگي علاوه بر عوامل اقتصادي، اجتماعي و همچنين تفاوتهاي سطح تحصيلي و سني ازجمله عواملي است كه در ازدواج نقش مؤثري دارد. تفاوتهاي جدي فرهنگي نشاندهنده نوع خاصي از تفكر و جهانبيني و وجود تفاوت در مجموعه هنجارها و بايدها و نبايدهاست. وجود تفاوت، تضاد و تعارض بين بايد و نبايدهاي زن و شوهر در درازمدت سبب نارضايتي، مشاجره و مجادله شده و ضريب سازگاري طرفين را در خانواده پايين ميآورد. وجود تفاوتهاي فرهنگي بين زوجين عوامل زيادي را تحتتأثير قرار ميدهد.
محل سكونت
در ازدواجهاي دانشجويي بعد از اتمام تحصيل، احتمالا يكي از طرفين يا هر دو بايد در محلي غير از محل زندگي و سكونت قبلي خود به زندگي مشترك ادامه دهند. اين مسئله ممكن است مشكلاتي را ايجاد كند مثلا فردي كه به واسطه ازدواج مهاجرت كرده ممكن است دچار محروميت از حمايتهاي عاطفي، مالي و اجتماعي والدين و اقوام بشود. حتي اگر خود فرد هم در دوران دانشجويي با محل زندگي جديد اندكي سازگاري پيدا كرده باشد خانواده و اقوام او به چنين تطابق و سازگارياي نرسيدهاند؛ يعني هنگامي كه با همسرش در خانواده و قوميت خود حضور پيدا ميكند انتظار ميرود كه رفتارهاي مورد قبول همان قوميت را نشان بدهد.
مشكلات مهاجرت
بهدليل بافت داخلي و يكنواخت شهرهاي كوچك، معمولا مهاجرت از شهرهاي بزرگ به شهرهاي كوچك، منجر به نارضايتي مهاجرين و كاهش ضريب سازگاري ميشود. معمولا روابط خانوادگي در شهرهاي كوچك گستردهتر است و ممكن است سازگاري با اين گستردگي روابط براي فرد تازهوارد مشكل باشد. در شهرهاي كوچك، متناسب با افزايش توجه و حمايت از طرف خانوادهها، ميزان مداخلات هم افزايش يافته و به همان نسبت، حق انتخاب و تصميمگيري آزاد و مستقل زوجين جوان كمتر ميشود. عدمسازگاري لازم در طول زمان ميتواند مشكلاتي را بهوجود بياورد و در مواردي مشاهده شده كه حتي بعد از گذشت چند سال فرد نتوانسته تطابق لازم را پيدا كند و به زادگاه خود بازگشته است اما وقتي مهاجرت از شهرهاي كوچك به شهرهاي بزرگ صورت ميگيرد سطح زندگي سختتر اما ضريب سازگاري بالاتر خواهد بود. يعني زندگي در شهرهاي بزرگ از زندگي در شهرهاي كوچك سختتر و پيچيدهتر است اما بهعلت تنوع و حق انتخاب بالا انگيزه سازگاري بالاتري وجود دارد.