ساعت 16 شنبه 23 تیر با پیدا شدن اجساد خونآلود 3 مرد در یک مصالح فروشی قدیمی در منطقه نارمک ماجرا به قاضی محمد حسین شاملو، بازپرس ویژه قتل تهران گزارش شد و با حضور وی در محل جنایت، تحقیقات تخصصی برای کشف راز این جنایت آغاز شد.
از آنجا که مالک مصالح فروشی نخستین کسی بود که با اجساد قربانیان مواجه شده بود، بازپرس شاملو به بازجویی از وی پرداخت و این مرد در تشریح ماجرا گفت: مدتها بود که مصالح فروشی را تعطیل کرده بودم و برای آنکه خرج زندگیام را بدهم آنجا را برای زندگی به چند کارگر افغانی اجاره داده بودم.
وی ادامه داد: ساعتی قبل در حالی که قصد داشتم سری به مصالح فروشی بزنم به اینجا آمدم و وقتی دیدم در باز است وارد ساختمان شدم اما در کمال تعجب با اجساد مستاجرانم که به طرز فجیعی به قتل رسیده بودند مواجه شدم.
پس از اظهارات این مرد، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات پلیس برای شناسایی کسانی که به این محل رفتوآمد داشتند آغاز شد و ماموران متوجه شدند شب قبل از حادثه علاوه بر قربانیان 2 مرد دیگر نیز در محل جنایت حضور داشتهاند.
یکی از این افراد مردی به نام سیفالله بود که همراه قربانیان در مصالح فروشی قدیمی زندگی میکرد.
این مرد ساعتی بعد دستگیر و در بازجوییها مدعی شد که از ماجرای جنایت چیزی نمیداند اما در شب حادثه علاوه بر او و قربانیان، پسر جوانی به نام رشید نیز در مصالح فروشی حضور داشت.
به این ترتیب به دستور بازپرس شاملو تحقیقات پلیسی برای دستگیری رشید آغاز شد و ماموران با استفاده از اطلاعاتی که سیفالله در اختیار آنها قرار داده بود موفق شدند وی را در ساختمانی در منطقه افسریه دستگیر کنند.
پسر جوان پس از انتقال به کلانتری 127 نارمک، در بازجوییها مدعی شد که جنایت کار او نیست و سیفالله این قتلها را مرتکب شده است اما با پیدا شدن آثار خون بر روی لباسها و بدنش سرانجام به قتل این 3 مرد اعتراف کرد و گفت برای انتقام جویی از آنها دست به این جنایت زده است.
متهم که مدعی بود قربانیان جنایت به زور به وی تعرض کردهاند روز گذشته پس از حضور در شعبه اول بازپرسی دردادسرای جنایی تهران به بازپرس شاملو گفت: از 5 روز قبل بود که به دعوت یکی از دوستانم به نام سردار که در مصالح فروشی قدیمی زندگی میکرد شبها برای خوابیدن به این محل میرفتم تا اینکه بامداد شنبه آن اتفاق سیاه افتاد.
وی ادامه داد: هنوز هوا تاریک بود و من دراتاق سردار خوابیده بودم که با شنیدن صدایی از خواب بیدار شدم. وقتی چشمم را باز کردم سردار و 2 نفر از دوستانش را دیدم که وارد اتاق شدند و سپس با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند.
پس از آن، درحالی که آنها به خواب رفته بودند من تا صبح بیدار بودم و نقشه انتقام از آنها را طراحی میکردم.
متهم در ادامه گفت: ساعت 7 صبح بود که متوجه شدم سیفالله برای رفتن به سرکار از خواب بیدار شده است. وقتی او خانه را ترک کرد با برداشتن چکشی که در آنجا بود به سراغ سردار و دوستانش رفتم و آنها را در حالی که در خواب بودند با ضربات چکش به قتل رساندم.
پس از آن هم به ساختمانی در منطقه افسریه رفتم و با احتمال اینکه سیفالله به عنوان عامل جنایت شناخته میشود در آنجا مخفی شدم. اما ساعاتی بعد پلیس سر رسید و من دستگیر شدم.
پس از اظهارات پسر جوان بازپرس شاملو برای وی قرار بازداشت صادر کرد و متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم آگاهی تهران قرار گرفت.