ساعت 7 و 20 دقیقه شنبه- دوم تیر ماه- ماموران پلیس در حال گشت زنی در حوالی کانال نفرآباد شهرری، جسد مردی را که در لای یک چادر زنانه پیچیده شده بود کشف کردند.
با گزارش موضوع به پلیس، کارآگاهان اداره دهم آگاهی - ویژه قتل - ساعتی بعد به محل کشف جسد رفتند و به این ترتیب تحقیقات پلیسی کلید خورد، کشف هویت این قربانی که مرد 50 سالهای بود نخستین گره این معمای جنایی بود.
ساعاتی از شروع تحقیقات پلیس جنایی پایتخت نگذشته بود که زنی با مراجعه به کلانتری 173 شهرری مدعی شد شوهر50 سالهاش شب گذشته بعد از خوردن شام از خانه بیرون رفته ولی دیگر بازنگشته است.
وقتی مشخصات شوهر این زن و جسد پیدا شده تطبیق داده شد این گره گشوده شد، جسد رها شده در کانال متعلق به شوهر این زن بود.
با مشخص شدن هویت مقتول، تحقیقات پلیسی وارد فاز جدیدی شد، این بار کارآگاهان پلیس به بازجویی از همسر و فرزندان مقتول دست زدند و هنگامی که دریافتند ادعاهای آنها با یکدیگر تناقض دارد احتمال اینکه جنایت یک قتل خانوادگی باشد قوت گرفت.
کارآگاهان جنایی که احتمال می دادند همسر مقتول و فرزندانش از ماجرای جنایت اطلاع داشته باشند آنها را به سرعت تحت بازجوییهای فنی و پلیسی قرار دادند و در این هنگام بود که آنها راز این جنایت سیاه خانوادگی را فاش کرده و اعتراف کردند به خاطر آنکه از بداخلاقیهای مقتول خسته شده بودند نقشه قتلش را طراحی کرده و با همدستی یکدیگر به اجرا گذاشتند.سرهنگ داوود سلطانی معاون اداره آگاهی تهران بزرگ روز گذشته با اعلام خبر افشای راز این جنایت 3 ساعت بعد از کشف جسد گفت : همسر و 3 فرزند مقتول ادعا کردهاند نیمه شب قبل از پیدا شدن جسد، آن را به داخل کانال کشانده و در آنجا رها کردهاند.
گفتگو با همسر مقتول
همسر 47 ساله مقتول روز گذشته ساعاتی پس از دستگیری در گفتگو با خبرنگار ما به بیان انگیزه خود و فرزندانش از این جنایت پرداخت.
- چند سال بود که با همسرت ازدواج کرده بودی؟
25 سال.
- در بازجویی های پلیسی به همدستی با فرزندانت برای قتل پدرشان اعتراف کردهای اما چطور بعد از 25 سال زندگی مشترک دست به جنایت زدی؟
همسرم در خانه همیشه من وفرزندانم را تحقیر می کرد و به بهانه های مختلف ما را زیر کتک میگرفت ، فرزندانم از دست رفتارهای او خسته شده بودند بنابراین نقشه قتل پدرشان را طراحی کردند.
- چرا مانع اجرای نقشه سیاه فرزندانت نشدی ؟
رابطه من هم با او دست کمی از رابطه فرزندانم نداشت، من خودم هم از دو سال قبل نقشه قتل اورا درسرداشتم ولی جرأت نمی کردم آن را اجراکنم شاید هم نگران سرنوشت فرزندانم بودم. اما 2 هفته قبل از پچپچ های فرزندانم فهمیدم که پسرم و خواهرانش نقشه قتل پدرشان را طراحی کردهاند ، وقتی دیدم که آنها هم طاقتشان تمام شده است با آنها همدست شدم
- نقشه قتل را چگونه به اجرا گذاشتید؟
طبق نقشه بعد از آنکه چند قرص خواب آور تهیه کردم، آنها را در شام مقتول ریختیم، همسرم بعد از صرف شام به خواب عمیقی رفت، وقتی که او در خواب بود پسرم به او حمله کرده و اورا از پا درآورد بعد برای اطمینان از مرگش او را با طناب خفه کردیم، پس از آن پسرم جسد را پشت وانت مقتول گذاشته و در کانال آب رها کرد.