جسد خدیجه آریایی پور اوایل خردادماه در حالی که در یک چمدان جاسازی شده بود در خانهاش در شهرک غرب پیدا شد.
بعدازظهر سوم خردادماه زمانی که دختر خدیجه آریایی پور برای سر زدن به مادرش به خانه او در شهرک غرب رفت، هر چه زنگ زد، جوابی نشنید.
او وقتی از همسایهها شنید ساعاتی قبل نظافتچی جوانی در خانه مادرش دیده شده است، بلافاصله با کلانتری 134 شهرک غرب تماس گرفت و دقایقی بعد تیمی از ماموران عازم خانه این زن میانسال شدند.
کارآگاهان پلیس پس از شکستن قفل در ورودی پا به داخل خانه گذاشتند و به جستوجوی اتاقها پرداختند. بهمریختگی فضای داخل خانه، مفقود شدن مقداری اثاثیه از حادثهای تلخ برای زن 60 ساله حکایت داشت.
ماموران پس از آغاز جستوجو وقتی به چمدانی در پذیرایی مظنون شدند به سراغ آن رفتند و آن هنگام بود که با جسد زن صاحبخانه که بعد از مثله شدن در داخل چمدان جاسازی شده بود مواجه شدند.
بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که مقتول بر اثر خفگی به قتل رسیده و پس از مرگش عامل یا عاملان جنایت سعی داشتهاند با مثله کردن وی، جسدش را در چمدان مخفی کنند.
در جستجوی راز یک جنایت
با گزارش ماجرای این جنایت وحشتناک بهروز هنرمند- بازپرس ویژه قتل تهران- به همراه تیمی از کارآگاهان اداره 10 آگاهی – ویژه قتل – به صحنه جنایت رفته و تحقیقات برای یافتن راز مرگ این زن 60 ساله آغاز شد.
در نخستین بررسی ها مشخص شد که مقتول کارمند دانشگاه تهران بوده که بیشتر وقت خود را صرف امور فرهنگی خیرخواهانه برای کودکان و نوجوانان بزهکار در کانون اصلاح و تربیت میکرد.
با مشخص شدن این موضوع، کارآگاهان جنایی به شناسایی کودکان و نوجوانانی پرداختند که با این زن رابطهای نزدیک داشتند و به اتهامات مختلف در کانون به سر می بردند، در این میان آنها به نوجوان بزهکاری که سابقه 3 قتل در پروندهاش به چشم میخورد مظنون شدند.
بر اساس اطلاعات به دست آمده از سوی پلیس، مقتول کمکهای بسیار زیادی به این نوجوان در کانون اصلاح و تربیت کرده بود، اما مدتی بعد در حالی که بررسیها نشان میداد، جوان مظنون در این جنایت نقشی نداشته، کارآگاهان در این پرونده با بن بست مواجه شدند.
جستجوی قاتل در خانه
در حالی که بررسی بر روی نخستین مظنون به بن بست رسیده بود، کارآگاهان پلیس به سرنخهایی از مرد جوانی که به عنوان نظافتچی به خانه زن نیکوکار میآمد رسیدند.
تحقیقات درباره این جوان نشان داد که وی از مدتها قبل در یک فروشگاه کتاب مشغول به کار بود و زمانی که زن نیکوکار برای خرید کتاب برای نوجوانان کانون اصلاح وتربیت به این فروشگاه رفته بود با وی آشنا شده و از همان زمان بود که پسر جوان گاهی وقتها به خانه مقتول میرفت و کار نظافت خانه او را انجام میداد.
به این ترتیب کارآگاهان در آخرین روز هفته گذشته عازم خانه جوان نظافتچی در جاده ساوه شدند، در جریان بازجویی ها مرد جوان که احساس می کرد پلیس به سرنخهایی از دخالت وی در جنایت رسیده است با اعتراف به قتل زن 60 ساله گفت: از مدتی پیش برای مقتول کار میکردم ، او برای نظافت خانهاش با تلفن همراهم تماس میگرفت و بعد به خانه او میرفتم. روز حادثه نیز پس از تماس به خانه او رفتم ، میدانستم وضع مالی خوبی دارد بنابراین تصمیم گرفته بودم اموالش را به سرقت ببرم.
ساعت 8 صبح بود که وارد خانه مقتول شدم، او از من خواست برای جمع آوری لباسهای زمستانیاش چمدانی از انباری به پذیرایی بیاورم ناگهان فکری به ذهنم رسید، سیم برقی را برداشتم، در فرصتی مناسب آن را دور گردن مقتول انداختم.
پس از آنکه مطمئن شدم او دیگر نفس نمیکشد، چمدان را از انباری به پذیرایی آوردم و سعی کردم با مثله کردن مقتول، جسدش را در چمدان مخفی کنم.
پس از آن هم به سراغ برادر همسرم که راننده وانت است رفتم و با این بهانه که کارفرمایم قصد دارد لوازم خانه خود را به من بدهد، از او خواستم همراهم به خانه مقتول بیاید.
ساعاتی بعد در حالی که برادر همسرم از ماجرا خبر نداشت، مقداری از اثاثیه منزل از جمله تلویزیون، مایکروفر، جارو برقی و کمدهای او را به وانت منتقل کردم اما هر چه گشتم از پول و طلاها اثری پیدا نکردم. برای همین پس از سرقت لوازم خانه پا به فرار گذاشتم تا اینکه توسط ماموران بازداشت شدم.
پس از اظهارات متهم، بازپرس هنرمند برای او قرار بازداشت صادر کرد و وی راهی بازداشتگاه پلیس شد.