جسد این نوزاد، سال گذشته در میان زباله های یک مرکز بهزیستی در منطقه فرمانیه تهران پیدا شده بود.
14 شهریور سال گذشته با پیدا شدن جسد مثله شده نوزادی در یک سطل زباله حوالی مرکز بهزیستی فرمانیه، مادر 27 ساله این نوزاد که در مرکز نگهداری میشد به اتهام این جنایت بازداشت شده و تحت بازجویی قرار گرفت.
این زن که 10 سال پیش از خانهاشان در یکی از شهرستانهای غربی کشور گریخته و در این مدت با پرسه زدن در پارکها و خیابانهای تهران زندگیاش را گذرانده بود در بازجوییهای پلیسی اعتراف کرد که کودکش را به قتل رسانده و جسدش را در میان زباله ها رها کرده است.
پس از اظهارات این زن در حالی که احتمال میرفت وی به بیماری روانی مبتلا باشد، بازپرس پرونده دستور انتقال او به پزشکی قانونی را صادر کرد اما کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند که وی هنگام ارتکاب جنایت در سلامت روانی بوده است.
به این ترتیب از آنجا که پدر نوزاد 5 ساله ناشناس مانده بود، دادستان تهران برای متهم تقاضای قصاص کرده و پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
می خواستم از همه انتقام بگیرم
جلسه محاکمه مادر سنگدل در حضور قاضی عزیز محمدی و 4 مستشار دادگاه برگزار شد و پس از بیان کیفرخواست از سوی قاضی دلداری - نماینده دادستان - متهم به دفاع از خود پرداخت.زن جوان در توضیح انگیزه خود از این جنایت وحشتناک گفت:
وقتی 16 سال بیشتر نداشتم برای ازدواج با مرد جوانی از خانه فرار کردم، فکر میکردم میتوانم با این فرار یک زندگی جدید را آغاز کنم و خوشبخت شوم، اما 4 سال بعد وقتی که او در یک تصادف جان باخت یکباره همه رویاهایم بر باد رفت.
من که تمام پلهای پشت سرم را خراب کرده بودم، دیگر روی بازگشت به خانه را نداشتم، بنابراین بار دیگر مرتکب اشتباه شده و برای خوشبخت شدن به تهران آمدم، اما از همان زمان دربهدری و آوارگی من شروع شد و کم کم تبدیل به یک زن بیخانمان و خیابانی شدم.
در این مدت سختی های زیادی کشیدم اما همه بدون آنکه شرایط مرا بفهمند با من رفتار خشن و بدی داشتند، همه اینها باعث شد تا سنگدل شوم و به تدریج تصمیم گرفتم تا خصوصا از مردانی که مرا مورد آزار قرار داده بودند انتقام بگیرم، اما قدرت کشتن آنها را نداشتم.
بنابراین وقتی که کودکم در بیمارستان به دنیا آمد تصمیم به قتل نوزادم گرفتم تا از این طریق شجاعت کشتن را به دست آورم و از کسانی که مرا در این سالها آزار کرده بودند انتقام بگیرم، اما حالا دیگر از این زندگی خسته شده ام من زندگی بدی داشتم و برای همین میخواهم هر چه زودتر مرا اعدام کنید.
پس از اظهارات این زن ختم جلسه اعلام و قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.