تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۸۶ - ۱۶:۰۸

محمد غفاری صائین: وقتی برای اولین بار با موتورسیکلتی که تازه خریده بود به پمپ بنزین رفت دید همه ماشین‌ها به سمت 2 پمپ کناری جایگاه می‌روند و یکی از پمپ‌های جلویش خالی است.

سریع رفت جلوی پمپ و در حالی که در دلش به زرنگی خود و نادانی راننده‌های دیگر که پمپ خالی را نمی‌دیدند می‌خندید، باک موتورش را پر کرد.

هر چه سعی کرد نتوانست موتورش را روشن کند. با اشاره یکی از راننده‌ها به تابلوی بالای سرش نگاه کرد. نوشته بود: پمپ گازوئیل.