مردم ساكت شدند و 24 هزار قلم و دوات آماده شد تا حديث امام را بنويسند؛ «رسولالله، از قول جبرئيل، گفته است كه خداوند فرمود: كلمه توحيد (لاالهالاالله) دژ و حصار محكم من است» و هر كس داخل قلعه و حصار من شود، از عذاب من در امان است». در اين هنگام كجاوه امام به راه افتاد. ولي امام اشاره كردند كجاوه را نگه دارند و ندا كردند: «بشرطها و انا من شروطها».
اين حديث قدسي آنقدر دلنشين و زيبا بود كه بر سردر خانهها ثبت و طاق نصرت خانههاي شيعيان شد.
شهادت امامي كه كلام پرنورش هر روز چشم شيعيان را نوازش ميكند شايد فرصتي باشد براي تامل و درنگ در اين حديث نوراني.
اگر ميخواهيم وارد اين دژ محكم شويم، طبيعتا نخستين لازمهاش، ايمان كامل به دين خداست. تا ايماني نباشد توحيدي شكل نميگيرد.
ثانيا اگر درون اين دژ ميخواهيم از وفور نعمت و بركت زميني و آسماني بهرهمند شويم، تبعيت از شريعت پيامبر خوبيها را ميخواهد. اينگونه است كه خير و بركت و رحمت نعمت از در و ديوار بر سر ملت توحيدي ميريزد؛«ولو أن أهل القري آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض...؛ و اگر مردمان آبادي ها و شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند،
قطعا درهاي خير و بركت از آسمان و زمين به رويشان ميگشوديم...» (الاعراف96).
در مقابل گاهي يك جامعه توحيدي از آيينهاي الهي و سنتها و قوانين الهي روي برميگردانند. اينجاست كه شرايط فرق ميكند و قانون ديگري از جانب خدا برجامعه حاكم مي شود؛ «و هر كس از ياد من (خدا) دل بگرداند، در حقيقت، زندگي تنگ و سختي خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور ميكنيم» (طه/ ۱۲۴).
آيين الهي را چگونه ميتوان پيدا كرد؟ ولايت و امامت ابزاري است كه هم راه را همچون فانوسي در كوره راههاي صعب العبور نشان ميدهد و هم اگر در بين راه جامانديم دست انسان را ميگيرند و به مقصد ميرسانند و اين همان «انا من شروطها»ي حديث امام مهرباني است . حالا از اين به بعد از زير طاق نصرت رضوي، توحيديتر قدم ميزنيم.