داستان كوتاه خود به مقتضاي زمانه خود به كوتاهي و ايجاز رسيده بود اما داستانك حتي كار را از آن هم كوتاهتر كرد. مسئله اين است كه حتي در اين شكل بسيار كوتاه هم همه عناصر و جوهرههاي داستاني و روايي باقي است و عملا نهتنها چيزي از ساخت داستان در اين فرم كوتاه نشده كه قابليتها و شكلهاي روايي جديد و البته نگريستني درخور زندگي امروزي به آن مزيد شده است.
تجربه روايت خاطرات كودكي و نوجواني در قالب داستانك عمده شكل روايي كتاب «پرواز با فانوسها»، را تشكيل ميدهد. داستانها عمدتا با مضاميني اخلاقي و نگاهي احساسي و عاطفي به موضوعات و اتفاقاتي كه ممكن است در سنين كودكي و نوجواني با آنها دست به گريبان باشيم شرح داده شده است. در برخي داستانها پيام اخلاقي نيز البته بسيار پررنگتر از بخشهاي ديگر است اما طنز نهفته در اين داستانها نوعي بازيگوشي و بامزگي را در دل داستانها جا داده كه همين امر داستانها را خواندني كرده است. در اين داستانها ردپاي نويسندهاي را ميتوان دنبال كرد كه از دل روايت خاطرات زندگي سعي در كشف زندگي و البته بازنگري دوباره به خويش را دارد.