داستان رمان فريدون حيدري ملك ميان در يك روستاي خيالي ميگذرد كه مردم آن هنوز داراي عقايد خرافي و كمي متمايل به علوم خفيه، مانند پيشگويي هستند. نثر اين كتاب آنقدر جذاب است كه خواننده را تا آخر كار مجذوب خود ميكند. ملك ميان بهخوبي موفق به تصويرسازي و ايجاد تعليق در اين كار شده است. او از آن دست نويسندگاني است كه تا بهحال ثابت كرده تا حرف درخوري نداشته باشد داستاني نمينويسد. پس اگر اهل انديشه و مكاشفه هستيد از اين رمان كه نشر افق آن را منتشر كرده سراغي بگيريد.
پيشنهاد ميكنيم مدت زمانيكه در ترافيك شهري بهسر ميبريد را به خواندن اين رمان اختصاص دهيد و زمان مرده اينچنيني را به بهترين شكل ممكن پر كنيد. هم سرگرم ميشويد و هم از اينكه در راهبندان گرهخورده گير كردهايد كلافه نخواهيد شد.
نظر شما