تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۲:۳۷

محسن پیریایی: ناکامی‌ آمریکا در خلال تحولات این روزهای منطقه و تضاد منافع خاورمیانه‌ای آن با نفوذ منطقه‌ای ایران که به اعتراف بسیاری از تحلیلگران غربی روز به روز در حال گسترش است، موجب شده تا به کرات شاهد سخن گفتن مقامات و صاحبنظران آمریکایی و اروپایی از لزوم ایجاد تغییر در سیاست‌های واشنگتن نسبت به تهران باشیم.

در همین راستا بی‌بی‌سی در تحلیلی به قلم راجر هاردی، تحلیلگر خاورمیانه خود بر این نکته تأکید می‌کند که در شرایط کنونی واشنگتن در مقابل عملکرد منعطف ایران در خاورمیانه مستأصل شده و هیأت حاکمه آمریکا با علم به اینکه دست یازیدن به عملیات نظامی در مقابل ایران بی‌فایده است، چاره‌ای جز جلوگیری از بیشتر شدن نفوذ ایران در منطقه ندارد.

در ادامه این مطلب به نقل از پیتر رادمن، از مسئولین پیشین وزارت دفاع آمریکا و از دستیاران هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه اسبق این کشور بر لزوم اتخاذ نوعی سیاست تحدید و موازنه در قبال ایران تأکید شده است.

رادمن با بیان این ادعا که «ایران، دولتی خطرناک است و ما باید در مقابل آن ایستادگی کنیم»، تأکید می‌کند که واشنگتن در حال حاضر باید موضعی را که در مقابل شوروی در زمان جنگ سرد در پیش گرفته بود، در مقابل ایران اتخاذ نماید.

در واقع او شرایط کنونی میان ایران و آمریکا را نوعی جنگ سرد می‌داند که هیچکدام از طرفین نمی‌توانند طرف مقابل را منکوب کنند و به همین دلیل باید همدیگر را تحمل و البته کنترل کنند.

جالب آنکه این مقایسه از جانب رادمن، در حقیقت نوعی اذعان به قدرت ایران در ابعاد فرامنطقه‌ای است، چرا که ایالات متحده به عنوان ابرقدرت کنونی نظام بین‌الملل، اکنون خود را در مقابل ایران مستأصل می‌بیند و باید به هر شکل ممکن برای مقابله با افزایش نفوذ ایران تلاش کند.

البته این سیاستمدار کهنه‌کار که به نوشته بی‌بی‌سی تا همین اواخر نیز در پنتاگون مشغول به کار بوده است، همانند دیگر صاحبنظران نزدیک به نومحافظه‌کاران، ایران را تهدیدی ایدئولوژیک می‌داند و چندان اعتقادی به موفقیت رویکرد دیپلماتیک در قبال ایران که بخشی از دولتمردان آمریکایی بر خلاف جریان طرفدار حمله نظامی موجود در کاخ سفید به آن معتقدند، ندارد.

پاشنه آشیل؟

تحلیلگر بی‌بی‌سی در ادامه نوشتار خود سیاست کنونی ایالات متحده در قبال ایران را امتزاجی از نوعی درگیری محدود، تلاش برای یافتن زمینه‌های مشترک برای همکاری در عراق و نگاه به افزایش فشار از طریق اعمال تحریم‌های شورای امنیت عنوان می‌کند و سپس سخنان رادمن را درباره این تحریم‌ها مدنظر قرار می‌دهد.

رادمن با حمایت از اعمال فشار از این طریق، خواستار افزایش فشارهاست. او خاطرنشان می‌کند که کشورهای مختلف نیز باید برای متوقف کردن معاملات بانکی و تجاری خود با تهران، تحت فشار قرار بگیرند و سخت‌گیری‌هایی بر عملکرد شرکت‌‌های سرمایه‌گذار در بخش‌های نفت و گاز ایران در جهت کاهش سرمایه‌گذاری آنها اعمال شود.

در حقیقت، این سیاستمدار به عنوان نماینده بخشی از تفکر نومحافظه‌کار در هیأت حاکمه آمریکا تمامی این موضع‌گیری‌ها را به دلیل محدودیت واشنگتن در برخورد با ایران تجویز می‌کند و باور دارد که حاکمان کنونی کاخ‌سفید که داعیه ابرقدرت بودن دارند، نمی‌توانند به راحتی در قبال ایران آزادانه هرگونه تصمیم را وارد مرحله عمل کنند، کما اینکه خود او به صراحت در ابتدای سخنانش بر لزوم کنار آمدن با ایران تأکید کرده بود.

در همین حال و با وجود آنکه طیف عمده سیاستمداران آمریکایی بر این باورند که اقتصاد، پاشنه آشیل ایران است و با اعمال محدودیت هرچه بیشتر بر آن، واشنگتن می‌تواند به خواسته‌های خود دست یابد، اما تحلیلگر بی‌بی‌سی به این باور آمریکایی‌ها با تردید می‌نگرد و در مقابل این ادعا علامت سؤال قرار می‌دهد.

فشارهای ناکارآمد

علت این نگاه نیز آن‌ است که مایکل هرش، از تحلیلگران برجسته نشریه آمریکایی نیوزویک که به تازگی در جریان سفر به تهران با برخی مقامات ایرانی نیز گفت‌وگو کرد، معتقد است امیدهای کاخ‌سفید برای مقابله با تهران واهی است و فشارهای اقتصادی نمی‌تواند ایران را وادار به کنارگذاشتن برنامه هسته‌ای خود کند.

همچنین توماس پیکرینگ، از دیپلمات‌های کهنه‌کار و باتجربه آمریکا در خاورمیانه نیز معتقد است تنها اعمال فشار از جانب واشنگتن برای دستیابی آمریکا به اهدافش در قبال ایران کافی نیست.

وی با تصریح به اینکه اعمال فشار و محدودیت بدون در نظر گرفتن راه‌هایی برای کاهش اثرات آن، رویکرد صحیحی نیست، در حقیقت به این نکته اذعان دارد که ایالات متحده در قبال ایران، نمی‌تواند رویکرد یک هژمون را داشته باشد و باید برای دستیابی به اهداف خود، از برخی مواضع خود کوتاه بیاید؛ همان نگاهی که در ابتدای نوشتار بی‌بی‌سی نیز مورد تأکید قرار گرفته و بر این نکته تصریح شده بود که تنها راه چاره دولت جورج بوش در قبال ایران، اتخاذ سیاست کژ‌دار و مریز است.

تضاد عملکرد

اما راجر هاردی‌، تحلیلگر بی‌بی‌سی‌ با وجود آنکه در ابتدای نوشتار خود بر بی‌فایده بودن حمله نظامی به ایران تأکید کرده است، در پایان، باز هم موضوع احتمال حمله نظامی را پیش می‌کشد. در همین زمینه، جیمز دابینز، از مقامات پیشین وزارت امور خارجه آمریکا معتقد است با توجه به نفوذ ایران در عراق، ایجاد ثبات در این کشور با ایجاد بی‌ثباتی در ایران در تضاد است.

نگارنده تأکید می‌کند با وجود آنکه بسیاری از تحلیلگران در واشنگتن معتقدند در صورت شکست راه‌حل‌های دیپلماتیک در قبال ایران باید به حمله نظامی متوسل شد، اما در عین حال به این حقیقت نیز باور دارند که عواقب چنین عملکردی می‌تواند برای واشنگتن بسیار ناگوار باشد و موقعیت ایالات متحده در خاورمیانه را با مخاطرات فراوانی مواجه سازد.

برچسب‌ها