سراغ يكي از همين خانم‌ها رفته‌ايم تا با دنياي شيرين كيك و بيسكوئيت‌هاي خانگي و مشتري‌هاي پروپا قرصش آشنا شويم. معصومه بخشي‌نژاد متولد سال 1368 است و كارشناسي رياضي كاربردي خوانده اما علاقه‌اش به قنادي باعث شده تا حالا كيك و بيسكوئيت‌هاي سفارشي رنگارنگي بپزد و به فروش برساند.
- جرقه پخت شيريني و كيك از كجا زده شد ؟ چرا به سراغ قنادي رفتيد و آيا از قبل در اين زمينه استعداد خاصي داشتيد؟
واقعيتش اغلب سرم به درس و كتاب گرم بوده، چون فكر مي‌كردم يك خانم براي اثبات خودش در جامعه حتما بايد درجه علمي بالايي داشته باشد و بسيار هم علاقه‌مند به علم نجوم بودم. تا جايي كه يادم مي‌آيد تا زمان ورود به دانشگاه حتي يك ماكاروني هم درست نكرده بودم چه برسد به كيك. حتي دوستانم هم تعجب مي‌كردند كه چطور تا اين سن حتي يك ماكاروني هم نپخته‌ام و هميشه سرزنشم مي‌كردند. البته الان همان دوست‌ها براي پرسيدن فوت و فن آشپزي به من زنگ مي‌زنند. داستان شروع پخت‌وپز كيك و شيريني خيلي اتفاقي بود. قبل از شروع جدي كار قنادي، كلاس خصوصي رياضي داشتم اما مسئله شخصي‌اي در زندگي‌ام اتفاق افتاد كه ذهنم را شديد درگير كرد. براي رهايي از اين درگيري ذهني و براي اينكه حال و هواي تازه‌اي به زندگي‌ام ببخشم تصميم گرفتم آشپزي كنم. از طرف ديگر مادرم هم با اينكه مي‌دانست من به آشپزي علاقه‌اي ندارم اما هميشه برايم مجلات آشپزي مي‌خريد. من هم از روي همين مجلات گاهي كيك و شيريني مي‌پختم تا اينكه از طريق يكي از همين مجلات با تالار گفت‌وگوي اينترنتي آن آشنا شدم. با ورود به تالار گفت‌وگو با اعضاي تالار و اساتيد قنادي به‌صورت آنلاين آشنا شدم و تشويق‌ها و كمك‌هاي اين افراد باعث شد كه انگيزه پيدا كنم و به قنادي نگاه جدي‌تري داشته باشم. در واقع جرقه اصلي كار من از همين‌جا خورد. حالا هم خيلي خوشحالم كه خدا من را به جاي نجوم و ايستگاه فضايي به سمت قنادي و آشپزخانه برد.
- الان از فروش راضي هستيد؟ چكار مي‌كنيد كه كيك‌ها و شيريني‌ها در راه خراب نشوند؟
وقتي كسي وارد حرفه و عرصه قنادي مي‌شود براي موفقيت بيشتر بايد تمرين زيادي داشته باشد. اين تمرين‌ها هزينه دارد. خدا را شكر تا الان استقبال مشتري‌هاي اينترنتي خوب بوده. از طريق اينترنت از مشتري‌ها سفارش مي‌گيرم و بعد از اينكه هزينه توسط مشتري پرداخت شد سفارش ثبت مي‌شود و يك روز براي تحويل كار مشخص مي‌شود. اغلب، مشتري براي تحويل محصول مراجعه مي‌كند اما در موارد خاص، سفارش مشتري در جعبه با آژانس فرستاده مي‌شود. من فقط در شهر خودم كار مي‌كنم و براي شهرهاي ديگر ارسال ندارم چون مي‌دانم كه حتما در شهرهاي ديگر هم افرادي هستند كه كسب و كارهاي خانگي دارند و بهتر است مشتري‌ها از كارآفرينان شهر خودشان خريد و حمايت كنند. از طرف ديگر، پست اينجور محصولات خوراكي به شهرهاي ديگر دردسرها و استرس‌هاي خاص خودش را دارد كه ترجيح مي‌دهم آنها را به جان نخرم.
- جالب‌ترين سفارش‌هايتان كدام است؟
بيشتر مشتري‌هايم دخترخانم‌ها و مادران جوان هستند و البته گاهي هم آقايان. كاپ‌كيك‌هايي كه موضوع و تم مشخصي دارند جالب‌ترين سفارش‌هايم تا به امروز بوده‌اند. موضوعيت اين كيك‌ها معمولا در مورد علاقه‌مندي‌هاي كسي است كه قرار است اين كيك‌ها را هديه بگيرد براي مثال كيك‌هايي با موضوعيت سربازي كه شامل تزييناتي مثل لباس و كفش و موارد مرتبط با سربازي مي‌شود.
- طرح‌هاي جالب روي كيك‌ها و بيسكوئيت‌ها از كجا مي‌آيد؟
طرح‌هاي كيك و بيسكوئيت‌ها از ديدن و الهام گرفتن از آثار مختلف به‌وجود مي‌آيد و گاهي هم كل كار، طراحي و ايده‌هاي خودم است. مشتري‌ها معمولا با روال كار من آشنا هستند. وقتي مشتري سفارشي دارد من با او مشورت مي‌كنم و سؤالات لازم را مي‌پرسم و بعد كار را طراحي مي‌كنم. براي مثال همين كاپ‌كيك‌هاي سربازي كه اشاره كردم، مشتري از من نظر خواست و استقبال كردم و بعد كار را طراحي كردم و اجراي آن هم همانطور كه من و مشتري انتظار داشتيم انجام شد و بعد هم با استقبال عمومي روبه‌رو شد. اگر هم مشتري ايده خاصي نداشته باشد من سؤال مي‌پرسم تا به سفارش، مسير بدهم. مثلا مي‌پرسم دوست داريد موضوع كارها در رابطه با شغل باشد يا فضايي عاشقانه داشته باشد تا كليات كار با سفارش مشتري هماهنگ باشد. بعد هم خدا را شكر، مشتري به من اعتماد مي‌كند و بقيه مراحل مثل طراحي، انتخاب رنگ، نوع چيدمان و جزئيات ديگر را به‌خودم مي‌سپارند.
- توصيه‌هاي شما چيست؟
1- براي موفقيت در هر كاري به‌ويژه قنادي بايد به آن كار عشق ورزيد تا هيچ مشكلي نتواند شما را از مسير خارج كند. ضمن اينكه نبايد عجله كنيد، پله پله جلو برويد و تجربه كسب كنيد.
2- لازم نيست براي شروع كار زياد هزينه و همه ابزار و لوازم را تهيه كنيد. من خودم از يك قالب كيك معمولي و يك ليوان به‌عنوان پيمانه شروع كردم و با هر كاري كه نتيجه موفقي داشت يك ابزار جديد به‌خودم هديه دادم. كار را از صفر شروع كنيد و با پيشرفت خودتان ابزارتان را هم پيشرفته‌تر كنيد.
3- لازم نيست حتما براي شروع به كلاس خاصي برويد و با طي كردن آهسته مسير و كسب تجربه مي‌توانيد همه‌‌چيز را ياد بگيريد. البته يادتان باشد دنياي قنادي بي‌نهايت است و هر روز بايد چيزهاي جديدي به دانسته‌ها اضافه كنيد و به روز باشيد.
4- دقت و خلاقيت را فراموش نكنيد. مشتري‌ها اين روزها باهوش هستند و كاري را انتخاب مي‌كنند كه دقت و خلاقيت بيشتر، كيفيت بهتر و طعم مطلوب‌تري داشته باشد.
5- قنادي و آشپزي هنر دلنشين و بزرگي است كه با ظرافت‌هاي زنانه هم بي‌نهايت هماهنگ و سازگار است. پس اگر به اين كار علاقه داريد براي ورود به آن شك نكنيد.
- چقدر از درآمدتان سهم خرج مواداوليه مي‌شود و چقدر آن سود است؟
من اين كار را فقط و فقط براي جنبه اقتصادي و درآمدزايي شروع نكردم و قنادي برايم بيشتر تفريح و سرگرمي است و دركنار اين سرگرمي درآمدي هم دارم. تا امروز سود و زيان كار را محاسبه نكرده‌ام. كلا در پي حساب و كتاب نبوده‌ام چون در خانه هم كار مي‌كنم، توجه نكردن به اين مسائل تا امروز مشكلي برايم به‌وجود نياورده. در كل در محدوده كار در خانه سرمايه آنچناني لازم نيست. به‌نظرم بحث سرمايه وقتي به ميان مي‌آيد كه قرار است در محيط كارگاه كار كنيم. مواداوليه كار براي قنادي كه مشخص است و شامل موادي مثل آرد، شكر، كره، پودر قند و ... مي‌شود كه براي مصرف خانگي چون خريد جزئي است هزينه آنها با هزينه‌هاي روزانه و معمولي هر خانه‌اي تفاوت چنداني ندارد. علاوه بر مواد، به ابزاري هم نياز داريم كه چون بيشتر ابزار حرفه‌اي گران قيمت هستند بيشترين مقدار هزينه در اين زمينه‌ها صرف خواهد شد.
- سختي‌هاي كار قنادي در خانه چيست؟
كار در محيط خانه سختي‌هاي خاص خودش را دارد. براي استفاده از وسايل برقي پرسر و صدا بايد زماني را انتخاب كنم كه وقت استراحت خانواده نباشد. البته گاهي هم به‌خاطر سفارش‌هاي فشرده نمي‌توان كاملا اين قضيه را كنترل كرد. ميانگين وقتي كه براي كار صرف مي‌كنم هم بستگي به تعداد و فشرده بودن يا نبودن سفارش‌ها و نوع سفارش دارد. گاهي يك كيك كوچك شلوغ از كيك بزرگ ساده بيشتر وقت مي‌برد چون ريزه‌كاري‌هاي خاصي دارد كه زمانبر است. گاهي تقريبا از 8صبح كار را شروع مي‌كنم و تا شب ادامه دارد و در اين بين فقط يك وقت محدودي براي صرف ناهار و شام دارم. چون به جزئيات اهميت مي‌دهم طبعا وقت زيادي براي كار مي‌گذارم. خواهرم نخستين استاد و مشوق من در اين زمينه بود و برعكس من از نوجواني آشپزي مي‌كرد.