سال 1385، اتفاقي براي محمدي رخ ميدهد كه مسير زندگياش را تغيير ميدهد؛ مسيري كه البته پر از چالش است. در آن سال، دختر محمدي كه 3ساله بود، به نوع خاصي از حساسيت فصلي مبتلا شود؛ حساسيت شديدي كه باعث ميشد دختر خردسال او از زماني كه به رختخواب ميرفت دچار سرفههاي شديد، تهوع و البته تب شود. محمدي و همسرش براي درمان دختر خردسالشان به پزشكان زيادي مراجعه ميكنند و درمانهاي دارويي زيادي را هم انجام ميدهند، اما عمده درمانها بينتيجه بود. تا اينكه يكي از متخصصان، درماني غيردارويي براي حل كردن مشكل دختر او تجويز ميكند. محمدي در مورد تجويز پزشك دخترش ميگويد: « ايشان به ما توصيه كرد براي درمان دخترم، بايد در اتاق خواب او تغييرات اساسياي ايجاد كنيم؛ تغييراتي كه هرنوع آلودگي در اتاق خواب فرزندمان را از بين ببرد.» محمدي به دستور پزشك دخترش، تغييرات را انجام ميدهد. پنجرهها را بهگونهاي عايقبندي ميكند تا راه را بر ورود هرگونه آلودگي ببندد. در كنار آن، او و همسرش تمام الياف موجود در اتاق كودكشان را هم تعويض ميكنند؛ يعني رختخواب، پردهها و موكت اتاق. با وجود همه اين تغييرات، هنوز مشكل تنفسي دختر خردسال محمدي به جاي خود باقي ميماند.
- آغاز يك ابتكار
هرچند تجويز پزشك براي عايقبندي پنجرهها و تعويض الياف موجود در اتاق باعث حل مشكل نميشود اما به تلاشهاي محمدي و همسرش در حل مشكل جهت ميدهد؛« پس از آن تلاش خود را صرف پيداكردن مجراهايي كردم كه از طريق آنها ممكن است آلودگي وارد اتاق دخترم شود؛ يعني مي خواستم مجراها را پيدا و سپس مشكل آنها را حل كنم چون ميدانستم هرمشكلي هست، در هواي ورودي به اتاق دخترم است.» با همه عايقبنديهايي كه او انجام داده بود، تنها يك مجرا براي ورود هوا از بيرون از اتاق باقي مانده بود؛ يعني كانال كولر آبي. دريچه كولر اتاق دختر محمدباقر، تنها جايي بود كه هنوز هوا از بيرون به داخل وارد ميشد پس ميتوانست منشأ همه مشكلات هم باشد. اما حلكردن اين مشكل، كمي سختتر است؛ چرا كه كانال كولر مانند پنجره نيست كه بتوان آن را مسدود و عايق كرد. هواي تهران در تابستان گرم است و دختر خردسال محمدباقر هم به هواي خنك نياز دارد، به همينخاطر، محمدي به اين فكر ميافتد كه مانع از ورود هواي آلوده به داخل خانهاش شود. محمدي به اين نتيجه ميرسد كه بهترين راه براي جلوگيري از ورود هواي آلوده به اتاق ، جلوگيري از ورود آن به كولر است. اينجاست كه او به سراغ فيلتر كردن كولر خانه خود ميرود؛ فيلتري كه مانع از ورود گردوغبار و البته ذرات نانومترياي شود كه چشم آنها را نميبيند، اما با ورودشان به ريه و مجاري تنفسي، مشكلات زيادي ايجاد ميكنند. محمدي سراغ فيلترهاي هوا ميرود و انواع مختلفي از آنها را براي كولر خانه خود امتحان ميكند؛ از فيلتركربن فعال گرفته تا فيلترهاي كاتاليست. پس از مطالعات و سعي و خطاي بسيار، در نهايت متوجه ميشود كه مشكل تنفسي دخترش حل شده است؛« با فيلتراسيون كولر، در نهايت دختر خردسال من پس از مدتها توانست شبها را به آرامي بخوابد. انگار آبي روي آتش ريخته بودم».
اما فيلتراسيوني كه محمدي روي كولر منزل خود انجام داده بود، يك مشكل بزرگ داشت، آن هم هزينه بالايي بود كه او براي اين كار پرداخت كرده بود. « من براي فيلتراسيون كولر خانه خودمان، نزديك به 2ميليون تومان هزينه كردم. درست است كه مشكل دختر من حل شد اما من بايد بهدنبال راهي ميبودم كه بتوانم اين كار را با قيمت بسيار پايينتري انجام دهم چون فيلتراسيون كولر، فرايندي بود كه هر سال بايد انجام ميشد؛ چرا كه ماهيت فيلترها، به اينگونه است كه آنها پس از مدتي استفاده، كارايي خود را از دست ميدهند.»
هزينه 2ميليوني براي فيلتراسيون در هر سال، هزينه زيادي است. اين انديشه، محمدي را به سمت استفاده از فيلترهاي صنعتي ميبرد؛ يعني فيلترهايي كه با حفظ همان كارايي فيلترهاي آزمايشگاهي، هزينه بسيار پايينتري دارند. او اينبار هم شروع به مطالعه و همينطور آزمون و خطا ميكند، تا اينكه به نوع خاصي از فيلترهاي صنعتي، بر پايه الياف پلياستر ميرسد؛ اليافي كه هم ميتوانند مانع از ورود آلودگي به محيط زندگي شوند و هم قيمت مناسبي دارند كه استفاده از آنها را منطقي ميكند. ذهن كارآفرينان، هميشه بهدنبال جرقههايي است كه بتوان از طريق آنها آتشي روشن كرد. محمدباقر محمدي هم پس از اتفاقاتي كه برايش رخ ميدهد، چراغي در ذهنش روشن ميشود؛ اينكه اين فيلتراسيون براي كولرهاي آبي، ميتواند چيزي باشد كه بسياري از ايرانيان به آن نيازداشته باشند؛ چرا كه از يك طرف نزديك به 70درصد مردم كشورمان، بهخاطر اقليم خشك و نيمهخشك ايران از كولر آبي استفاده ميكنند.
از طرف ديگر هم به دلايل مختلف در سالهاي اخير و ورود ريزگردها به كشورمان، تعداد افرادي كه با مشكلات مختلف بهوجود آمده از اين كولرها دست به گريبانند، روزبهروز در حال افزايش است. از طرف ديگر، نحوه نگهداري از اين وسيله در خانهها هم توجه محمدي را بهخود جلب ميكند. كولرهاي آبي با وجود استفاده زياد توسط مردم و همينطور مزيتهايي كه دارند، به بدترين وجه ممكن توسط مصرفكنندگان مورد استفاده قرار ميگيرند. عمده مصرفكنندگان كولر آبي، در دوره استفاده از آن، توجه خاصي به اين وسيله مهم ندارند. كولرها، روي پشتبامها رها ميشوند و كمتر كسي به فكر رسيدگي دورهاي و نگهداري مناسب از آنهاست. اين بيتوجهي، باعث اتلاف منابع مهمي مانند آب و برق و همينطور ايجاد آلودگيهاي مختلف ميشود. همه اين مسائل، دست بهدست هم دادند كه من تلاش خودم را براي اصلاح اين وضعيت بهكار ببندم. محمدي تصميم خود را ميگيرد؛ اينكه با استفاده از تجربهخود در زمينه صرفهجويي مصرف انرژي و همينطور بهرهبردن از تجربه اتفاقي كه اخيرا براي او رخ داده بود، به توليد انبوه اين فيلترها بپردازد.
فيلتر كولر آبي، قبل از نصب، نياز به طي مقدماتي دارد كه رعايت آنها به تنهايي ميتواند راندمان كولر را بالا ببرد. پيش از نصب، بايدكولر تراز شده و ايرادات احتمالي آن برطرف شود.
محمدي ميگويد: در مناطق مركزي تهران، بعد از 2هفته فيلتر آنقدر سياه ميشود كه به سختي ميتوان اين مقدار آلودگي را در آنجا باور كرد.
محمدي فيلتر را بهگونهاي طراحي كرده كه به راحتي روي كولر نصب شود. او همچنين از قابليت شستوشوي چندباره فيلتر ميگويد.
فيلتر طراحي شده آقاي محمدي، ذرات 2/5 تا 10ميكرون را بهخود جذب ميكند. بهخاطر جنس پلياسترياش هم به هيچوجه جاي خوبي براي رشد ميكروبها، باكتريها و قارچها نيست.
داستان يك محصول
- هواي تازه از كجا ميآيد؟
توليد فيلتر كولر آبي مانند توليد محصولات ديگر، فرايند پرچالشي است كه توليدكننده بايد آن را بپيمايد؛ از پژوهش براي توليد و انجام آزمايشهاي ابتدايي پيش از توليد گرفته تا توليد محصول و در نهايت بازاريابي و فروش محصول. محمدي هم به واسطه علاقهاش به توليد اين محصول، قدم در راه توليد ميگذارد؛ راهي كه ابتداي آن با آزمايشهاي ويژگيهاي محصول شروع ميشود. « در ابتداي كار، بايد تأثير فيلتر را بر تمامي اجزاي كولر مورد آزمايش قرار ميدادم؛ اينكه فيلتر چه تأثيري روي سيستم الكتريكي و سيستم مكانيكي كولر ميگذارد.» محمدي بايد به سؤالات زيادي پاسخ ميداد. اينكه آيا استفاده از فيلتر، ميتواند باعث تأثير روي عملكرد كولر شود؟ چراكه در نگاه اول، فيلتر روي هواي ورودي بر كولر تأثير ميگذارد. مورد ديگري كه بايد بررسي ميكرد، اين بود كه آيا فيلتر ميتواند روي مصرف برق آن تأثيرگذار باشد؟ جوابهايي كه او به آنها رسيد، جالب بود. استفاده از فيلتر براي كولر، نهتنها تأثير بدي روي عملكرد كولر ندارد كه عملكرد آن را بهبود هم ميبخشد. محمدي در بررسيهاي خود به اين نتيجه رسيد كه فيلترهايي كه او طراحي ميكند هم مانع از ورود گردوغبار ميشوند و هم مانع از ورود ريزگردهايي كه در هوا وجود دارند و چشم غيرمسلح قادر به ديدن آنها نيستند و اين ذرات پس از ورود، روي قطعات مختلف كولرهاي آبي مينشينند.
از طرفي موجب تخريب تدريجي پوشالهاي كولر ميشوند. وقتي پوشالها كارايي خود را از دست ميدهند، كولر هم قدرت خنككنندگي خود را از دست ميدهد. از طرف ديگر گردوغبار و ذرات ريز، روي قطعات مختلف موتور كولر ميچسبند و مانع از فعاليت درست آنها ميشوند. تصور كنيد روي قطعاتي كه در طول شبانهروز بهطور مداوم در حال چرخيدن هستند، ذرات چسبندهاي قرار بگيرد. بهطور مسلم اين ذرات مانع از عملكرد مناسب آنها ميشوند. ذرات معلق در هوا، ويژگي ديگري هم دارند؛ اينكه آنها هم حامل گرما هستند و وقتي وارد آب درون كولر ميشوند، باعث بالا رفتن دماي آب كولر، افزايش تبخير آن و استفاده بيشتر از كولر ميشوند. همه اين موارد، باعث شد تا فيلتر توليد محمدي، باعث كاهش مصرف برق و همينطور آب شود؛ مواردي كه محمدي بهخاطر آنها توانسته محصول خود را به ثبت اختراع هم برساند، آن هم با اين عنوان:«تثبيتكننده راندمان كولر از طريق فيلتراسيون». از طرفي، فيلترهاي توليدي او بهخاطر كاهش مصرف برق و آب، موفق به دريافت گواهينامه از طرف وزارت نيرو هم ميشوند. كاهش مصرف برق و آب، تنها ويژگي فيلترهاي طراحي و توليد شده نيستند.
فيلترهاي توليدي او، ويژگي مهمتري هم دارند كه اصولا بهخاطر آن ويژگي توليد شدهاند؛ جلوگيري از ورود ذرات بيماريزا به منازل؛ ذراتي مانند باكتريها، قارچها، ويروسها و ميكروبها. فيلترهاي طراحي و توليد شده توسط او، اين قابليت را دارند كه باعث جذب و چسبيدن اين ذرات بيماريزا بهخود شده و مانع از ورود آنها به داخل هواي خانه شوند. اين ويژگي فيلترها هم بهخاطر وجود بار الكتريكي روي آنهاست؛ باري كه باعث ميشود تا ذرات بيماريزا، هنگام ورود به درون كولر، از پوشالها و فيلتر عبور نكرده و همانجا روي فيلتر باقي بمانند. البته آنچه محمدي ميگويد، تنها ادعاي خودش نيست. حرف او را، وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي هم تأييد كرده است، آنهم با گواهينامهاي كه براي اين منظور به محصول او داده است.
- كودكي پرماجراي آقاي كارآفرين
زندگي بيشتر كارآفرينها، يك فصل مشترك دارد؛ آنهم نشانههايي است كه در دوران كودكي در زندگي آنها ديده ميشود. در داستان زندگي بيشتر كارآفرينان، ميتوان مقاطعي يافت كه در كودكيشان، دست به كارهايي ميزدهاند كه چندان با دورهاي كه در آن به سر ميبردهاند سازگا نبوده.
در كودكي محمدباقر محمدي هم ميتوان نشانههايي مانند اين را يافت؛ «از همان دوران كودكي، هميشه دوست داشتم وسيلهاي با دستان خودم بسازم در آن دوران و بهخاطر تأثيراتي كه از فضاي دوران جنگ گرفته بودم، بهدنبال اين بودم كه از تركيب مواد شيميايي مختلف، مواد منفجره بسازم. يا اينكه يكبار با قراردادن يك آرميچر روي سطح فلزي يك اتوي برقي قديمي، يك مدل كوچك از يك قايق تندرو ساخته بودم.» بهخاطر همين علاقه هم محمدي تصميم خود را ميگيرد و از همان ابتدا مسيرش را مشخص ميكند. براي تحصيل در رشته برق، به هنرستان ميرود و بعدها در دانشگاه هم همين رشته را ادامه ميدهد. هدفش هنوز هم ساختن وسيلهاي جديد بود، اينبار وسيلهاي پيشرفتهتر؛ يك موتور هيبريدي. اما به مرور زمان، در مييابد كه آنچه در ذهن خود پرورانده است، بيشتر به يكرؤيا شبيه است تا هر چيز ديگر. خودش در اينباره ميگويد: «با گذشت زمان و به مرور دريافتم كه انتخاب چنين هدفي براي ادامه تحصيلات، روياپردازانه بوده.»
پس از اين دوره، محمدي به موضوع صرفهجويي در انرژي علاقهمند ميشود. از آنجايي هم كه عمده اتلاف انرژي، از طريق سرمايش و گرمايش صورت ميگيرد، توانش را روي عايقهاي برودتي و حرارتي معطوف ميكند؛ يعني دقيقا همان چيزي كه ميتواند مانع از اتلاف انرژي شود. پس از ازدواج در سال 1380، همراه با همسرش كه او هم در زمينه مشابه فعاليت ميكرده، تمام توان و تلاشاش را در اين زمينه معطوف ميكند؛ يعني طراحي و اجراي پروژههاي عايقكاري و ساخت سردخانه. محمدي و همسرش در اين دوره، در كنار فعاليت اجرايي، به واحدهاي صنعتي مختلف خدمات مشاورهاي هم ارائه ميدهند؛ خدمات مشاروهاي در زمينه عايقهاي حرارتي و برودتي.
نظر شما