تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۳

محمدرضا حیدری: روحانیون به‌دلیل امانت‌دار بودن و به واسطه دیانتی که از آنها سراغ‌ داریم در جزئی‌ترین مسائل زندگی مردم نیز مورد مشاوره هستند.

از چهره‌هاي سرشناس روحانيت كه نام و آوازه‌اي بلند يافته‌اند تا روحانيون گمنامي كه شايد در مسجد يك محله نماز را به جماعت برپا مي‌دارند براي مردم هميشه محل اطمينان و آرامش بوده‌اند. حجت الاسلام داوود اميدي يكي از روحانيون جواني است كه مدت زيادي از حضور او در لباس روحانيت نمي‌گذرد اما با دركي كه از نسبت فضاي جامعه و علماي دين كسب كرده و همينطور با جسارتي كه در جوان‌‌ترها مي‌توان سراغ گرفت توانسته است گام‌هاي بلندي در جلب اعتماد مردم، كسب تجربه‌هاي ناب و حل مشكلات مردم بردارد. او اكنون سرپرست گروهي از مشاوران خانواده است كه دغدغه اصلي آنها نجات خانواده‌ها از بحران و جدايي است. آنها در مكان‌هايي به جز دفتر و كلينيك اقدام به دادن مشاوره‌هاي رايگان به شهروندان مي‌كنند. گروه تبليغي «ره جويان صيانت از نهاد خانواده» يكي از گروه‌هاي فعال تبليغي است كه با حضور طلبه‌هايي كه در كنار حوزه، تحصيلات دانشگاهي در زمينه مشاوره خانواده و روانشناسي داشته‌اند تشكيل شده و از چند سال گذشته گام‌هاي مهمي در زمينه تحكيم خانواده‌ها برداشته‌اند. بوستان‌ها، سراهاي محله و فرهنگسراهاي تهران 2سالي است كه ميعادگاه طلبه‌هايي شده كه از قم براي فعاليت تبليغي به پايتخت مي‌آيند و با برپايي غرفه‌هاي مختلف به مردم مشاوره‌هايي در زمينه خانواده، ازدواج، فرزند، مسائل اعتقادي و احكام مي‌دهند. او مي‌گويد: دغدغه‌اي جز كار فرهنگي ندارد و به همين دليل با ترك منبر و فعاليت‌هاي مرتبط با آن، همراه با گروهي از طلبه‌هايي كه علاوه بر حوزه علميه در دانشگاه نيز تحصيل مي‌كرده‌اند براي كارهاي فرهنگي در جهت تحكيم بنيان خانواده وارد عمل شده است. اما اين همه آن تجربه كم‌نظيري نيست كه حجت‌الاسلام اميدي كسب كرده است. او از روزهايي مي‌گويد كه كمپ ترك اعتياد را در يك روستا راه‌اندازي كرد و اينكه حالا براي كارهاي فرهنگي در زمينه خانواده هر سال راهي پايتخت مي‌شود. همسرش عليرغم داشتن يك نوزاد يك‌ساله هميشه او را در اين راه همراهي كرده. حجت‌الاسلام اميدي هم‌اكنون مسئوليت گروه تبليغي ره‌جويان صيانت از نهاد خانواده طلاب حوزه علميه قم را برعهده دارد.

  • تغيير مسير زندگي

سال 1360در بجنورد به دنيا آمدم و با توجه به اينكه تحصيل علم در خانواده ما از اهميت زيادي برخوردار بود رشته رياضي را براي تحصيل انتخاب كردم. از كودكي علاقه داشتم تا واقعيت‌هاي اطرافم را با استدلال علمي بپذيرم و هميشه تا علت واقعي پديده‌اي را به‌دست نمي‌آوردم آن را نمي‌پذيرفتم. خانواده و اطرافيان علاقه زيادي داشتند در رشته مهندسي تحصيل كنم تا آرزوهاي آنها برآورده شود. وقتي تحصيلات دبيرستان را به پايان رساندم خودم را براي كنكور رياضي آماده كردم. سال 1380بود كه مسير زندگي‌ام تغيير كرد و به جاي دانشگاه راهي حوزه علميه شدم. آن روزها با‌هدف مصاحبه براي انتخاب رشته دانشگاه به قم آمده بودم كه با آيت‌الله فقيه سبزواري آشنا شدم. اين آشنايي زندگي‌ام را تغيير داد و دريچه جديدي به روي من باز كرد. ايشان وقتي متوجه شدند مي‌خواهم به دانشگاه بروم از من خواستند تا به جاي دانشگاه در حوزه علميه تحصيل كنم. حرف‌هاي ايشان اثر زيادي بر من داشت و خود آيت‌الله مرا در حوزه علميه ثبت نام كردند.

هيچ‌گاه روزهاي ابتدايي‌اي كه وارد حوزه علميه شدم را فراموش نمي‌كنم. حس غريبي داشتم و تا 3سال فضاي حوزه علميه براي من قابل پذيرش نبود. احساس مي‌كردم متعلق به آنجا نيستم. بارها از خودم مي‌پرسيدم اينجا چه مي‌كنم؟ اين فضا با سبك زندگي ما در شهرمان خيلي فرق داشت. سؤالات زيادي ذهنم را به‌خود مشغول كرده بود تا اينكه پاي درس علامه حسن‌زاده آملي متحول شدم. در درس‌هاي ايشان بود كه پاسخ بسياري از سؤالاتي كه ذهنم را درگير كرده بود يافتم و با واقعيت حوزه علميه آشنا شدم. ايشان بسياري از سؤالات را بر مبناي علم و منطق پاسخ مي‌دادند و به اين ترتيب بود كه به حوزه و طلبگي علاقه بسياري پيدا كردم. پس از علاقه زيادي كه به دروس حوزوي پيدا كردم به‌دنبال آرامش گمشده‌ام بودم و اين آرامش و روح معنوي را در آشنايي با آيت‌الله بهجت و نمازهاي ايشان پيدا كردم.

  • يك همت عالي

تبليغ يكي از فعاليت‌هاي مهم طلبه‌هاي حوزه‌هاي علميه است. بسياري از طلبه‌ها در ماه‌هاي محرم و رمضان با عزيمت به شهرها و روستاهاي دور و نزديك ضمن تشريح احكام در زمينه تبليغ و كارهاي فرهنگي فعاليت مي‌كنند. روستايي دورافتاده در استان خراسان، نزديكي مرز افغانستان جايي بود كه حجت‌الاسلام اميدي براي تبليغ و فعاليت‌هاي فرهنگي انتخاب كرد. او كه سال‌ها در خراسان شمالي زندگي كرده بود و به خوبي با مشكلات اين استان و روستاهاي آن آشنا بود وقتي پا در يكي از روستاهاي دورافتاده گذاشت با ديدن مردمي كه زندگي‌شان در آتش مواد‌مخدر به خاكستر تبديل شده بود بهترين فعاليت تبليغي و فرهنگي را در نجات اهالي روستا از اين بلاي خانمانسوز ديد. او از روزي كه وارد اين روستا شد مي‌گويد: وقتي به‌عنوان مبلغ براي تبليغ دين وارد اين روستا شدم متوجه شدم اعتياد در زندگي بسياري از اهالي اين روستا ريشه كرده است و حرف‌هاي من اثري در آنها ندارد. در اين روستا با داشتن 4ساعت فاصله تا مرز افغانستان، 700خانوار زندگي مي‌كردند. فعاليت تبليغي خودم را در مسجد اين روستا آغاز كردم اما بعد از چند روز متوجه شدم كار تبليغي فايده‌اي ندارد زيرا در اين روستا مواد‌مخدر به‌طور گسترده خريد و فروش مي‌شد. همچنين اعتياد در بسياري از خانواده‌ها ريشه كرده بود و نيمي از جمعيت روستا در دام اعتياد گرفتار بودند. با خود فكر كردم در مرحله اول نجات اهالي اين روستا از دام اعتياد به‌مراتب مهم‌تر از كار‌هاي فرهنگي براي آنهاست و بايد ابتدا آنها را از مواد افيوني كه گرفتار آن شده‌اند پاك كنم و بتوانم آنها را از خماري نجات دهم. با توكل بر خدا، اهالي را در مسجد جمع كردم و از آنها خواستم من را در اين راه ياري كنند. سخنان من با استقبال اهالي مواجه شد و گويا آنها منتظر جرقه‌اي بودند تا بساط اعتياد از ميان خانواده‌هايشان جمع شود.

او ادامه مي‌دهد: ترك اعتياد بيش از 1500نفر از اهالي اين روستا كه سال‌ها گرفتار اعتياد بودند بسيار مشكل بود و با مبلغ 8ميليون توماني كه از منابع خيريه جمع كرده بودم متادون درماني را آغاز كردم اما اين طرح با شكست مواجه شد چون براي خريد شربت ترك اعتياد بايد ماهي 80هزار تومان هزينه مي‌شد و فرد معتاد تا 6‌ماه بايد اين شربت را مصرف مي‌كرد. همين امر باعث شد تا مطالعات زيادي در اين زمينه انجام بدهم و با افراد مختلفي مشورت كنم. بررسي‌هاي علمي نشان داده است نجات يك معتاد از دام اعتياد بيشتر از مسائل پزشكي به درمان‌هاي رواني و تقويت اراده او بستگي دارد و در اين راه بايد سختي‌هاي فراواني را تحمل كرد. سرانجام به اين نتيجه رسيديم كه موسسه خيريه‌اي به نام رهجويان را در اسفراين تأسيس كنيم.

  • كمپ ترك اعتياد مبلغ دين

كمپ ترك اعتياد روستايي با كمك افراد خير و تلاش حجت‌الاسلام اميدي راه‌اندازي شد تا معتادان با بستري شدن در اين مركز، اعتياد خود را ترك كنند. جلسات روانشناسي ديني و مشاوره تأثير شگفت‌انگيزي برجا گذاشت و بسياري از معتاداني كه در اين كمپ بستري مي‌شدند با ترك اعتياد به آغوش خانواده بازمي‌گشتند. شهرت اين كمپ در شهرها و استان‌هاي مختلف باعث شد كه از شهرهاي دور و نزديك معتادان زيادي براي ترك اعتياد به اين كمپ مراجعه كنند. حجت‌الاسلام اميدي درباره راه‌اندازي اين كمپ و گام‌هايي كه براي ترك اعتياد برداشته شد مي‌‌گويد: با مبلغ 15ميليون تومان كمپي را در يك خانه مخروبه در روستا راه‌اندازي و آنجا را تجهيز كرديم. از بلندگوي مسجد از كساني كه علاقه‌مند به ترك اعتياد بودند خواستم تا به كمپ مراجعه كنند. به اين ترتيب كمپ ترك اعتياد با ظرفيت 30نفر شروع به‌كار كرد. معتادين قبل از ورود به كمپ توسط پزشك معاينه مي‌شدند و پس از آن در 3روز نخست با صحبت كردن و جلسات مشاوره و روانشناسي، اميد و انگيزه در آنها براي ترك اعتياد تقويت و پس از آن مرحله اصلي آغاز مي‌شد.

معتادان 72ساعت بحراني و سخت را پشت سر مي‌گذاشتند و در اين 72ساعت درد بسياري را تحمل مي‌كردند و زردآب و مواد افيوني از بدن آنها خارج مي‌شد. با عبور از اين مرحله، براي هر كدام از آنها يك راهنما قرار مي‌دادم تا علاوه بر اينكه با فرد پاك شده از اعتياد صحبت كند اجازه ندهد تا او دوباره به سوي مواد گرايش پيدا كند.براي رهاشدگان از دام اعتياد كلاس‌هاي مهارت زندگي برگزار مي‌شد و در اين كلاس‌ها قدرت «نه» گفتن را در بين اين افراد تقويت مي‌كردند. از آنها ‌خواسته مي‌شد از مكان‌هايي كه معتادان در آنجا مواد مصرف مي‌كنند دوري كنند و به آنها يادآوري مي‌شد اعتياد چه بلايي بر سر خانواده‌هايشان آورده است. با سپري شدن 21روز فرد معتاد، پاك از كمپ خارج مي‌شد و با بيدار شدن وجدانش آماده شنيدن و پذيرش نصيحت‌ها و موعظه‌ها بود. كمپ ترك اعتياد روستايي با آمار خيره‌كننده‌اي مواجه شد به‌طوري كه در 3‌ماه از 100معتادي كه پذيرش شدند 60معتاد پاك شده و هرگز به اعتياد بازنگشتند. 30نفر ديگر به‌دليل اينكه همسر يا دوستانشان مصرف‌كننده مواد بودند دوباره آلوده شدند و 10نفر ديگر نيز به‌دليل ضعف اراده دوباره به سوي موادمخدر كشيده شدند. اما اين پايان كار نبود و اين افراد بايد پس از خروج از كمپ هر روز ساعت 5عصر در كلاس جمع مي‌شدند و از تجربيات هم در ترك اعتياد استفاده مي‌كردند. نبودن اشتغال يكي از موانع بزرگي بود كه باعث مي‌شد اين معتادان پس از پاك شدن بازهم به سوي مصرف مواد‌مخدر گرايش پيدا كنند. به همين‌خاطر حجت‌الاسلام اميدي تلاش كرد براي آنها وام اشتغال بگيرد و تعدادي از آنها مشغول دامداري شدند. همچنين كلاس‌هاي آموزش فني و حرفه‌اي براي آنها برپا شد و تعدادي از آنها موفق به گرفتن مدرك مهارت فني و حرفه‌اي شدند.

حجت‌الاسلام اميدي مي‌گويد: «تعداد 95نفر از زنان معتاد را به درمانگاهي در مشهد اعزام كرديم و آنها پس از بستري اعتياد خود را ترك كردند و حتي در برخي موارد زوج‌هايي بودند كه باهم تصميم به ترك اعتياد مي‌گرفتند. ما موفق شديم آنها را به كانون گرم خانواده بازگردانيم».

  • سرزنش‌ها اثري نداشت

«روزي كه تصميم به راه‌اندازي كمپ ترك اعتياد در اين روستا گرفتم برخي مرا سرزنش مي‌كردند و مي‌گفتند يك روحاني نبايد با افراد معتاد معاشرت داشته باشد و بايد تنها به وظيفه‌اش كه تبليغ است عمل كند. آنها معتقد بودند كه افراد معتاد انرژي منفي دارند و اين انرژي‌ها مي‌تواند در عملكرد يك روحاني تأثير‌گذار باشد اما من به‌دنبال اهداف ديگري بودم. معتقد بودم وقتي يك مرد خانواده از چنگال اعتياد رهايي پيدا مي‌كند و به آغوش خانواده بازمي‌گردد چند انسان ديگر نيز از اعتياد و تبعات منفي آن نجات پيدا مي‌كنند و اين به من انرژي مثبت مي‌دهد.بدون توجه به سرزنش‌هاي ديگران كارم را با قدرت ادامه دادم و خوشبختانه اين كار مورد توجه مسئولان قرار گرفت و آنها بارها از كمپ ترك اعتياد ما بازديد كردند. استقبال از اين طرح به حدي بود كه معتاداني براي نجات از چنگال اعتياد از شهرهاي تهران، مشهد، گرگان و شهرهاي اطراف به اين كمپ مي‌آمدند و پس از 21روز با اراده‌اي قوي و پاك اين كمپ را ترك مي‌كردند».

 

  • بنياد خانواده؛ گام بعدي تبليغ

پارك‌هاي پيروزي و بهاران در شرق و جنوب غرب تهران شب‌هاي شلوغي را سپري مي‌كنند. مردمي كه در شب‌هاي تابستان به اين پارك‌ها مي‌آيند طلبه‌هايي را مي‌بينند كه در غرفه‌هايي آماده پاسخگويي به سؤالات آنها در زمينه‌هاي مختلف و همچنين ارائه مشاوره خانواده به زوج‌هاي جوان هستند. برخي با تعجب نگاه مي‌كنند و برخي نيز از نزديك بر كار آنها نظارت مي‌كنند. 2سالي است كه طلبه‌هاي گروه تبليغي «ره جويان صيانت از نهاد خانواده» حوزه علميه قم براي صيانت از نهاد خانواده و كاهش طلاق و اختلافات زوج‌هاي جوان دست به‌كار شده‌اند و با سفر به تهران در پارك‌ها و سراي محله و فرهنگسراها اقدام به برپايي كارگاه‌هاي خانواده و همچنين مشاوره به خانواده‌ها و زوج‌هاي جوان مي‌كنند. شور و شوق را مي‌توان از نگاه آنها ديد و بهترين لحظات زندگي‌شان زماني رقم مي‌خورد كه يك زوج با اختلاف عميق به آنها مراجعه و ساعتي بعد با لبخند و دست در دست هم از آنجا خارج مي‌شوند. حجت‌الاسلام اميدي از ايده تشكيل اين گروه تبليغي و كارهايي كه در اين چند سال انجام داده‌اند اينگونه مي‌گويد: سفر مقام معظم رهبري به خراسان شمالي و سخنراني ايشان نگاهم را به زندگي‌ و خانواده بسيار جدي‌تر كرد.

ايشان در سخنراني در جمع مردم، بحث سبك زندگي را مطرح و بر بنياد خانواده تأكيد كردند. وقتي درباره صحبت‌هاي ايشان مطالعه كردم متوجه شدم ريشه بسياري از مشكلات در آسيب‌هايي است كه بنيان خانواده را هدف قرار داده است و اگر بتوانيم آن را مديريت كنيم و به نظام خانواده استحكام بدهيم بسياري از مشكلات مرتبط با خانواده حل خواهد شد. در تربيت نسل آينده كشور و سلامت اجتماعي جامعه، خانواده نقش اساسي دارد و سلامت خانواده مساوي با سلامت جامعه است. به اين ترتيب فعاليتم را روي حوزه خانواده و آسيب شناسي در آن متمركز كردم و تصميم گرفتم گروهي از طلبه‌ها را با خودم همراه كنم و به اين ترتيب گروه تبليغي ره جويان صيانت از نهاد خانوده را با همراهي 150طلبه تشكيل داديم. 60نفر از طلبه‌هايي كه انتخاب شدند علاوه بر تحصيل در حوزه علميه، تحصيلات دانشگاهي نيز در زمينه روانشناسي، مشاوره و جامعه‌شناسي داشتند. از 2سال قبل فعاليت‌مان را در تهران آغاز كرديم. اعضاي تيم به سراسر مناطق تهران اعزام مي‌شوند و در مساجد، پارك‌ها، سراي محله‌ها و فرهنگسراها كارگاه‌هاي خانواده برگزار مي‌كنند.

در تهران در كارگاه‌هايي كه در پارك‌ها برگزار كرديم موفق شديم با 500نفر ارتباط بگيريم و اين ارتباط از طريق شبكه‌هاي اجتماعي به شكل مستمر در آمده و گاهي اوقات آنها ما را به خانه‌هايشان دعوت مي‌كنند. نكته مهم اينجاست كه اين افراد كساني بودند كه تا قبل از آن هيچ ارتباطي با مسجد و روحانيت نداشتند. در بحث خانواده كارهاي ويژه‌اي انجام داديم و در مساجد و سراي محله‌ها كارگاه‌هاي آموزش خانواده را توسط استادان حوزه و دانشگاه برگزار كرديم. استقبال از اين كارگاه‌ها به اندازه‌اي بود كه در هر كارگاه بيش از 200نفر حضور پيدا مي‌كردند. در اين كارگاه‌ها درباره تربيت فرزند، ارتباط زوجين و مشاوره‌هاي ازدواج بحث و آموزش داده مي‌شود. در‌ماه مبارك رمضان در غرفه‌هاي مشاوره خانواده كه در پارك پيروزي برپا كرديم 20زوج جوان را كه احساس مي‌كردند به انتهاي خط رسيده‌اند و تصميم جدي بر طلاق داشتند از جدايي منصرف كرديم و آنها دوباره به زندگي بازگشتند.

  • تولد دوباره

حسين، جوان 22ساله‌اي است كه از 15سالگي در دام اعتياد افتاده بود. او كراك مصرف مي‌كرد و همه درآمد كارگري‌اش را خرج كراك مي‌كرد. او كه تنها اميد مادر پيرش بود شب‌ها از خماري آواره كوچه و خيابان‌ها مي‌شد. نامزدش به‌دليل اعتياد از او جدا شد و همه زندگي‌اش را در دنياي مواد‌مخدر از دست داد. با راه‌اندازي كمپ ترك اعتياد روستايي توسط حجت‌الاسلام اميدي او از نخستين كساني بود كه داوطلبانه براي ترك اعتياد به اين كمپ آمد و پس از ترك اعتياد به‌عنوان يكي از مبلغان اين كمپ بسياري از معتادان را تشويق كرد تا براي رهايي از چنگال اعتياد به اين كمپ مراجعه كنند. حسين اين روزها در مزرعه كار مي‌كند و صاحب گاو و گوسفنداني براي كار و زندگي است. او از روزهايي كه اعتياد همه زندگي‌اش را نابود كرده بود اينگونه مي‌گويد: بسياري از اهالي روستا معتاد بودند و من هم معتاد شدم. بعد از مرگ پدر و ازدواج خواهرانم با مادرم تنها شديم. ديگر رمقي براي كشاورزي در بدنم نمانده بود. براي كارگري ساختماني هر روز به شهر مي‌رفتم و در ميدان اصلي شهر مي‌نشستم. درآمد روزانه‌ام 20هزار تومان بود كه همه آن را صرف خريد كراك مي‌كردم. زندگي‌ام تباه شده بود و همه درآمدم را براي مواد‌مخدر دود مي‌كردم. وقتي حجت‌الاسلام اميدي كمپ ترك اعتياد را راه انداختند روزهاي اول كسي از آن استقبال نكرد. با درخواست هيأت‌امناي روستا براي ترك اعتياد و رفتن به اين كمپ داوطلب شدم و با 4نفر ديگر به اين كمپ رفتيم. بعد از 25روز با راهنمايي‌هاي حاج آقا اميدي و اراده‌اي كه پيدا كرده بوديم اعتياد را كنار گذاشتيم. باور نمي‌كردم بعد از 5سال بتوانم مواد‌مخدر را كنار بگذارم. احساس مي‌كرده‌ام دوباره متولد شده‌ام. از آن روز به بعد خودم يكي از مبلغان اين كمپ شده‌ام و معتادان زيادي را تشويق كرده‌ام تا با رفتن به اين كمپ، اعتياد را ترك كنند. 2سال از آن روزها مي‌گذرد و من صاحب گاو و گوسفنداني شده‌ام و كشاورزي مي‌كنم. من سال‌ها درد و خماري را تجربه كرده‌ام و دوست دارم همه معتادان را تشويق كنم كه هرچه سريع‌تر خودشان را از چنگال اين بلاي خانمانسوز نجات دهند.