دکتر ابراهیم متقی: پیروزی عبدالله گل در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه را می‌‌توان نقطه عطف جدیدی برای اجرایی‌سازی هنجارهای دین‌گرا در فرایندهای سیاسی و سیاست خارجی ترکیه دانست.

  در این شرایط، امکان «تغییر و تداوم» در سیاست خارجی ترکیه اجتناب‌ناپذیر است.  از یک‌سو، ضرورت‌‌های جدیدی وجود دارد که رهبران سیاسی ترکیه را وادار به انجام ابتکارات جدید و اقدامات نوظهور خواهد کرد و  از سوی دیگر، برخی سنت‌های ترکیه، ماهیت غیرقابل تغییر داشته و به عنوان نشانه‌ای از تداوم ساختاری محسوب می‌شوند.

در فضای موجود، آمریکا اصلی‌‌ترین پشتوانه اقتصادی و راهبردی دوران عبدالله گل محسوب می‌شود. آمریکایی‌‌ها می‌توانند ژنرال‌های تندروی ترکیه را متعادل و کنترل کنند.

از سوی دیگر حمایت‌های سیاسی آمریکا از دولت ترکیه به عنوان پشتوانه موثری برای موفقیت‌های آینده حزب عدالت و توسعه به حساب می‌آید.

به هر میزان که چنین فرایندی تداوم بیشتری داشته باشد، وابستگی گروه‌های اسلام‌گرا به نهادهای راهبردی و امنیتی آمریکا نیز افزایش خواهد یافت.

هم‌اکنون، مهم‌ترین مسئله آمریکا در ترکیه را می‌‌توان فرایند انتقال نیروهای نظامی‌به عراق دانست. اگرچه بخشی از نیروهای فرماندهی مرکزی از حوزه خلیج فارس جابه‌جا می‌شوند اما ضرورت‌های راهبردی ایجاب می‌کند که تحرک نیروهای دفاعی از چندین منطقه انجام پذیرد. بنابراین عبدالله گل از آمادگی لازم برای ایجاد تسهیلات در روند تأمین نیازها و ضرورت‌‌های آمریکا در منطقه برخوردار خواهد بود.

به هر میزان، آمریکا با مخاطرات امنیتی بیشتری روبه‌‌رو شود، طبیعی است که نیاز آن کشور به مساعدت دولت ترکیه افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد.  بنابراین یکی از اصلی‌ترین مطلوبیت‌های منطقه‌ای آمریکا در خاورمیانه را دوران عبدالله گل تشکیل می‌‌‌دهد.

در عصری که اسلام‌گرایی به عنوان گفتمان غالب خاورمیانه تلقی می‌شود، طبیعی است که مدل ترکیه می‌تواند مطلوبیت‌های ویژه‌ای را برای عبور از بحران در برابر زمامداران آمریکا ایجاد کند.

در فضای گسترش اصولگرایی اسلامی‌در خاورمیانه، قدرت یابی اسلام‌گرایان در ترکیه می‌تواند مدل جدیدی از اسلام با رویکرد عمل‌گرا را ایجاد کند و زمینه‌های لازم برای حداکثر سازی همکاری مشترک را به وجود آورد.

ترکیه در حوزه منافع راهبردی آمریکا قرار دارد، بنابراین تغییر در دولت‌های سیاسی را نمی‌‌توان مانعی در جهت کاهش همکاری یا تغییر در الگوهای رفتار ترکیه ـ آمریکا به حساب آورد. از سوی دیگر، آمریکایی‌ها می‌کوشند تا مدل اسلام‌ عمل‌گرا را در مقابل اسلام اصولگرا قرار دهند.

طبعا آنان تمایل بیشتری به الگوی ترکیه در مقایسه با شکل حکومتی کشورهای خاورمیانه عربی نشان می‌دهند. در شرایطی که آمریکا آمادگی خود را برای همکاری با کشورهای منطقه که از الگوی اسلام اقتدارگرا برخوردارند، اعلام داشته است، طبیعی به نظر می‌رسد که همکاری تصاعدیابنده‌ای با مدل اسلام عمل‌گرای ترکیه به نمایش خواهد گذاشت.

به عبارت دیگر، جهت‌گیری دولت عبدالله گل به گونه‌ای خواهد بود که مطلوبیت‌های آمریکا را در منطقه افزایش داده و قابلیت لازم را برای کمک به آن کشور در شرایط بحرانی خواهد داشت.  یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های آمریکا در شرایط موجود را می‌توان درگیری نظامی‌آمریکا در عراق دانست.

بحران عراق تأثیر خود را در خاورمیانه و ترکیه به جا خواهد گذاشت. به هر میزان که آمریکا از آمادگی بیشتری برای نقش‌آفرینی در خاورمیانه برخوردار باشد، طبیعی است که چنین فرایندی با کمک ترکیه به نتایج موثرتری خواهد رسید.

تداوم سیاست‌های همکاری‌جویانه دفاعی و امنیتی آمریکا ـ ترکیه نشان می‌دهد که تغییر در زمامداران ترکیه نمی‌تواند تأثیر تعیین‌کننده‌‌ای بر شکل‌بندی‌های امنیت منطقه‌ای به جا گذارد.
 بنابراین طبیعی است که مانورهای نظامی‌ترکیه با آمریکا و اسرائیل در دریای مدیترانه تداوم یابد.

از سوی دیگر، استقرار نیروهای آمریکا در پایگاه‌های نظامی‌ترکیه در وضعیت مشارکت‌جویانه تداوم خواهد داشت. این امر را می‌توان انعکاس شرایط و فضایی دانست که نیاز امنیتی آمریکا را با قابلیت‌های درون‌ساختی ترکیه هماهنگ خواهد ساخت.

در فرهنگ سیاسی ترکیه نیز همکاری با آمریکا به عنوان موضوع مخاطره‌آفرین تلقی نمی‌شود. شهروندان ترکیه به  این امر واقف‌اند که یکی از دلایل رشد اقتصادی ترکیه در دهه1980 به همکاری آمریکا با آن کشور مربوط می‌شود.

به عبارت دیگر، فضای جدید ترکیه و تحول در ساختار اجتماعی – اقتصادی آن کشور به میزان قابل توجهی تحت تاثیر همکاری‌های راهبردی آمریکا با ترکیه بوده است. این امر هنجارهای لازم برای تداوم چنین همکاری‌هایی را فراهم خواهد آورد.

جهت‌گیری در برابر کشورهای اروپایی

پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات مجلس ملی ترکیه با تفسیر نسبتا منفی از سوی کشورهای اروپایی روبه‌رو شده است. آنان قالب‌های ایدئولوژیک و باورهای سیاسی خود را در برابر شکل‌گیری چنین فرایندی به نمایش گذاشته‌اند.

به عبارت دیگر، مقامات اقتصادی و سیاسی اروپا اعلام داشته‌اند که ناپایداری‌های ترکیه، به گونه‌ای است که همکاری با آن کشور را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. از سوی دیگر، آنان اعلام داشته‌اند که این موضوع، پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را به تاخیر خواهند انداخت.

با وجود  اتخاذ چنین مواضعی، مقامات دولت ترکیه به تلاش‌های خود برای حداکثرسازی روند اعتمادسازی با اروپا ادامه خواهند داد. دولت عبدالله گل، هیچ‌گونه تغییری در اهداف راهبردی آن کشور برای عضویت در مجموعه کشورهای اروپایی انجام نمی‌دهد، بنابراین ابتکار حکومت‌‌های ترکیه برای تغییر نگرش کشورهای اروپایی ادامه خواهد یافت.

واحدهای اروپایی برای مقابله مؤثرتر با ترکیه تلاش دارند تا از گروه‌های ترکیه و عراق حمایت بیشتری انجام دهند که  این امر را  نیز می‌توان زمینه‌ساز برخی دیگر از اختلافات اروپا – ترکیه دانست.

در این رابطه، عبدالله گل اعلام کرده است که در صورت تداوم تحرک کردهای ترکیه  در عراق اقدامات لازم برای بازدارندگی از چنین روندی را انجام خواهد داد. این امر به مفهوم مواضع کاملا متفاوتی است که روابط ترکیه با کشورهای اروپایی را در شرایط مخاطره‌آمیز و محدودیت قرار خواهد داد.

چنین روندی نشان می‌دهد که ادراک امنیتی ترکیه و کشورهای اروپایی با یکدیگر متفاوت است. در حالی که آنان با بنیادگرایی اسلامی‌مخالف هستند و در برابر موج‌های ناشی از تحرک اسلام سیاسی واکنش مشابهی نشان می‌دهند  اما در برابر سایر موضوعات هویتی از جمله کردهای منطقه دارای تفاوت رویکردی خواهند بود.

به این ترتیب، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که همکاری‌های سیاسی ترکیه با اروپا به گونه‌ای ادامه پیدا خواهد کرد که تاثیر چندانی بر موضوعات امنیتی به جا نگذارد. اروپایی‌ها صرفا ترکیه را بر سایر کشورهای خاورمیانه ترجیح می‌دهند اما حافظه تاریخی و ادراک امنیتی آنان با قدرت یابی ‌ترکیه کاملا در تضاد است.

این امر به مفهوم آن است که نگرش رهبران سیاسی ترکیه نمی‌تواند تاثیر چندانی بر کاهش تضادهای اروپایی با اهداف ترکیه به جا بگذارد. علت این امر را می‌توان آینده حضور ترکیه در بلوک کشورهای اروپایی دانست.

اگر چنین امری تحقق یابد، طبیعی است که امکان شکل‌گیری فدراسیون اروپایی به تاخیر خواهد افتاد. اروپایی‌ها همواره ترکیه را به مثابه دیگری فرهنگی تلقی کرده‌اند.  این امر بیانگر آن است که اختلافات و تضادهای نهفته‌ای وجود دارد که مانع از حداکثرسازی سطح همکاری‌های راهبردی ترکیه – اروپا خواهد بود.

جهت‌گیری سیاست خارجی عبدالله گل در برابر ایران

پیروزی حزب عدالت و توسعه، می‌تواند با مظلومیت‌های هویتی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی‌ایران همخوانی و هماهنگی داشته باشد اما این امر را نمی‌توان به مفهوم حداکثرسازی سطح همکاری‌های راهبردی 2 کشور دانست.

ایران و ترکیه از قابلیت‌های لازم برای همکاری و نیز از نشانه‌های مشخص برای تداوم تعارض برخوردارند. به عبارت دیگر، عبدالله گل با تحرک هویتی – راهبردی کردهای ایران، ترکیه و عراق مخالف است و  به همین دلیل هر گونه تجزیه سرزمینی عراق را زمینه‌ای برای گسترش ناامنی برای مرزهای جغرافیایی و امنیتی ترکیه می‌داند.

طبیعی است که جمهوری اسلامی‌ایران نیز در ارتباط با چنین موضوعاتی دارای اتفاق نظر با ترکیه است.

به عبارت دیگر، ایران و ترکیه با تهدید مشترک روبه‌رو نیستند اما شکل‌گیری حوادث غیرمترقبه سیاسی و امنیتی در منطقه می‌تواند بر آینده سیاسی و امنیتی آنان تاثیرگذار باشد.

از سوی دیگر، مواضع نسبتا مشترک ایران و ترکیه مانع از تداوم اختلافات آنان در ارتباط با گروه‌های سیاسی – نظامی‌متعارض نخواهد بود.

موضوع تحرک امنیتی ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز و نیز تردد گروه‌های مسلح متعارض با ایران را می‌توان از جمله اختلافات سیاسی و امنیتی 2 کشور دانست. همکاری‌های اقتصادی ایران و ترکیه از زمان اربکان افزایش یافته است؛

اما در عین حال، اختلافات متنوعی در روابط 2 کشور ایجاد شده و این امر زمینه‌های لازم برای ظهور نشانه‌هایی از کم اعتمادی را فراهم می‌سازد.  درچنین شرایط و فضایی، ایران و ترکیه یکدیگر را به صورت دوژور مورد پذیرش قرار خواهند داد؛

هر چند اختلافات اقتصادی، سیاسی، هویتی و حتی تفاوت‌هایی در مدل ادراکات اسلامی بین رهبران 2 کشور وجود دارد. در عین حال، ایران از ظهور گونه‌های مختلفی از مدل اسلامی در کشورهای همسایه خود حمایت خواهد کرد.

همشهری دیپلماتیک
نیمه شهریور86

برچسب‌ها