براي بعضي از جوانها زندگي آن سوي مرزها شبيه يك رؤياي شيرين است؛ رؤيايي كه بهزعم آنها ارزشاش را دارد كه به هر قيمتي محقق شود، براي همين خود را به هر آبوآتشي ميزنند تا ابتدا از راههاي قانوني و اگر نشد غيرقانوني، به اين مدينه فاضله در خيال خود دست يابند. در اين ميان اما جوانان بسياري نيز هستند كه نهتنها چنين آرزويي ندارند بلكه به دعوتنامههاي آميخته با چاشني پررنگ و لعاب پول و شهرت غربيها نيز پاسخ محكم «نه» ميدهند. مصطفي شاملويي نمونهاي از اين جوانهاست.
پسر ۲۸ سالهاي كه اين روزها هشتصدوشصت و چهارمين اختراع خود را به ثبت رسانده و قرار است در آيندهاي نزديك ركورد گينس را نيز به نام خود ثبت كند؛ مخترع جواني كه در سال ۲۰۱۳ توانست مدال طلاي جشنواره جهاني اختراعات آلمان را براي كشور عزيزمان به ارمغان بياورد و با اهداي اين مدال به رهبر معظم انقلاب، عشق به ولايت فقيه را ارمغان اصلي خود بداند. مصطفي آنگونه كه خودش ميگويد كاملا ناخواسته در جريان يك روكمكني دوستانه، در دوراني كه دانشآموز هنرستان بوده براي نخستين بار موفق به اختراع ميشود. وي كارشناسي ارشد هواوفضا دارد و اكنون مشاور دانشآموزان مدارس تيزهوشان تهران و مدرس دانشگاه آزاد همدان است و كارگاههاي خلاقيت و كارآفريني را در بعضي از استانهاي كشور برگزار ميكند. با او بيشتر آشنا شويد.
- چطور متوجه شديد نخستين اختراعتان را ميتوانيد ثبت كنيد؟ اصلا از كجا فهميديد يك اختراع است؟
آقاي مهندس رنجبر معلم آن موقع هنرستان و بعدها استاد دانشگاهم -كه ارتباطم با او شكل خانوادگي پيدا كرد و هنوز هم ادامه دارد- متوجه قابليت ثبت اين اختراع شد. اختراعم، يك سيستم آبياري كشاورزي بود. او در مورد نحوه ثبت آن، مرا راهنمايي كرد. اين سيستم بعد از ثبت، به توليد انبوه رسيد و ارتقا هم پيدا كرد.
- از بين بيش از 800 اختراع كدام مهمتر است؟
مهمترينش البته از اين جهت كه بيشتر ديده شد و توانست مدال طلاي ويژه جهان و 3 ديپلم افتخار را كسب كند، مبدل كليه امواج ماهوارهاي به انرژيهاي قابلمصرف با ذخيرهسازي نانوالكترونيك است. اين همان خنثيكننده بمبهاي مغناطيسي است كه در واقع احتمال اثرگذاري بمبهاي مغناطيسي را روي وسايل الكترونيكي و مكانيكي از بين ميبرد.
- و كاربرديترين آنها؟
منظور شما از كاربردي بودن اگر كاربرد براي عامه مردم است فكر ميكنم كاربرديترين آنها «ماد پاك» باشد كه يك پاككننده قوي كاملا گياهي است و به درد مكانيكها يا افرادي كه با قير كار ميكنند ميخورد. «اسپيدنت» نيز يك جرمگير دندان است كه سايشي براي دندان ايجاد نميكند و در همان ابتداي استفاده تأثير خود را نشان ميدهد.
- هزينه اين اختراعها از كجا تأمين ميشد؟
هزينه كه تماما از طرف خانواده تأمين ميشد. درآمد هم، چون من خيلي بهش فكر نميكردم، پيگيرياش را به افراد ديگر يا دوستانم واگذار كردم؛ مثلا همين سيستم آبياري كشاورزي درآمدزا شد. مدرس كلاسهاي خلاقيت و مشاوره هم هستم و قسمتي از درآمدم از اين راه كسب ميشود.
- آنگونه كه شنيدهايم اين كارگاهها را بهطور رايگان در برخي نهادهاي عامالمنفعه يا با همكاري سمنها هم برگزار ميكنيد. هدفتان چيست؟
هدفم اين است كه تجربياتم را در اختيار همه مردم بگذارم. وقتي اطرافيان شما درست فكر كنند و باعث شوند محيط زندگي شما اعم از شهر و كشور پيشرفت كند خود شما هم از آرامش برخوردار ميشويد. از آن گذشته، خوبيهاي اين جهان تمام نشدني است. هرچقدر تفكرات مثبت خود را به ديگران انتقال دهيم روزنههاي ذهن ما نورانيتر ميشود.
- انگيزه شما از اهداي مدال طلاي جهاني خود به رهبر معظم انقلاب چه بود؟ آيا پاسخي از دفتر معظمله دريافت كرديد؟
اختراع خنثيكننده بمب مغناطيسي در آلمان سبب شد پيشنهاد مالي بزرگي از طرف اين كشور دريافت كنم اما چون كشور خودم برايم مهمتر بود و ميخواستم اين تكنولوژي وارد كشور خودم شود و عليه آن استفاده نشود، به وطن بازگشتم. حين ارتباطم با دانشجويان خارجي متوجه تفكر اشتباه آنها درخصوص زندگي مردم در ايران و ميزان علاقه آنها به رهبر معظم انقلاب شده بودم. بنابراين تصميم گرفتم در بدو ورود به كشور بهترين دستاورد علميام را بهوجود نازنين حضرت آقا هديه كنم تا آنها بفهمند موضوع ولايت چقدر براي ما جوانهاي ايراني مهم است. مهمترين پاسخ براي من همين بود كه بيگانگان بدانند يك نفر با تيپ شخصيتي متفاوت مثل من، چقدر علاقه به جايگاه ولايتفقيه دارد و اين مسئله چقدر اهميت دارد. اين اتفاق علاوه بر اين، پيامدهاي خوب ديگري نيز داشت. خيلي از جوانها كه در دانشگاههاي ايران با من همراه بودند تشويق شدند به سمتي بروند كه بدانند همهچيز پول و شهرت نيست و معنويات خيلي مهمتر است.
- از زندگي شما فيلم مستندي هم تهيه و از برخي شبكههاي سيما پخش شده است. ماجراي اين فيلم مستند چه بود؟
مستند «سرزمين نخبگان» مجموعهاي است كه داستان زندگي نخبگان برجسته كشور در رشتههاي مختلف را به تصوير ميكشد. يك روز از شبكه افق سيما با من تماس گرفتند و پيشنهاد ساخت اين فيلم را مطرح كردند. سال 93ساخته شد و مهرماه امسال براي نخستين بار از شبكه افق روي آنتن رفت. بعد از آن هم چندبار از طريق شبكههاي مختلف سيما ازجمله جامجم، 4و... پخش شد. براي اين فيلم كه از زمان كودكي تا زمان حال من را روايت ميكرد، صداقت كامل داشتم؛ مثلا كارنامههايم كه پر از نمره 1و 2بود را نشان دادم (ميخندد) حتي به زماني كه در دوران نوجواني شير ميفروختم هم اشاره كردم. ميخواستم همه مردم ببينند كه زندگي يك مخترع با افراد عادي اصلا متفاوت نيست، تنها تفاوت در استفاده از قدرت تفكر است.
- ظاهرا قرار است ركورد ثبت اختراع را در كتاب گينس بزنيد، در اين زمينه تا كجا پيش رفتهايد؟
يكي از دوستانم در شهر اروميه اين پيشنهاد را داد. مكاتبات لازم انجام شد تا با حضور نمايندگان گينس، در هر ساعت 3اختراع جديد داشته باشم به شرط اينكه اين اختراعها در google patent هم درج نشده باشند. تنها مانع اين اقدام در حال حاضر، مسئله مالي است؛ چرا كه حدود 30ميليون تومان هزينه دارد. اگر خواست خدا باشد به محض تأمين هزينه، اين ركورد را براي كشور عزيزمان ثبت خواهم كرد. فقط اميدوارم تا قبل از خردادماه 95 اين اتفاق بيفتد چرا كه دعوتنامهاي از دانشگاه پنسيلوانياي آمريكا دارم و مدتي در اين كشور خواهم بود.
- فكر ميكنيد وقتي اين ركورد ثبت شود به آرزوهايتان رسيدهايد؟
راستش من هميشه با خودم ميگويم «مصطفي تو يك جسم نيستي، يك روح پرتوان هستي كه هرچيزي را بخواهد به آن دست مييابد». ثبت ركورد گينس تنها قسمتي از اراده پروردگار است كه در روح من متجلي ميشود. به همين دليل ثبت اين ركورد نهتنها مرا خيلي حيرتزده نخواهد كرد بلكه مطمئنم پس از ثبت آن، ايده جديدي را به مرحله اجرا خواهم گذاشت. البته هنوز در مورد اين ايده هيچ فكري نكردهام. (ميخندد)
- ارتباط يك مخترع با خدا، نوع خاصي از ارتباط است؟
اگر ارتباط با خدا وجود نداشته باشد بشر به هيچ مقصد و جايگاهي نخواهد رسيد. انسان هر كاري كه انجام ميدهد نياز به انرژي يا به تعبير ما جوانها نياز به شارژ شدن دارد و تنها منبع تمام و كمالي از انرژي كه هميشه و همه جا در دسترس است و بدون هزينه به ياري انسان خواهد رسيد ذات بيهمتاي پروردگار است. ارتباط يك مخترع با خدا نيز مثل ارتباط همه انسانها با خداست. بعضي وقتها موجوديت بعضي از خواستههاي ما به صلاح نيست و تنها قدرتي كه از اين صلاح و فساد خبر دارد خداست؛ بنابراين همه ما بايد به خداي خود اعتماد كنيم و در عين حال صبر و تحمل هم داشته باشيم.
نماز، قرآن و نهج البلاغه 3 اهرم ارتباطي من با خالق هستي هستند. اين دروغ نيست كه تفسير قرآن ما را دارند در بزرگترين دانشگاههاي آمريكا تدريس ميكنند؛ چرا كه اين كتاب مملو از كليدواژههايي است كه اساس اختراعات و ابتكارات بشري را تشكيل ميدهد. متأسفانه در كشور ما به قرائت و تلاوت قرآن بيشتر پرداخته ميشود تا مطالعه عميق ترجمه و تفسير اين كتاب آسماني و تعمق و تفكر در آيات آن. كتاب نهجالبلاغه را نيز دهها بار خواندم تا به اين سخن بزرگان رسيدم كه نهجالبلاغه دريچهاي براي درك قرآن كريم است. به همين دليل در كارگاههاي آموزشي خود فنون خلاقيت را از ديدگاه نهجالبلاغه تدريس ميكنم. كشور ما يك كشور اسلامي است و ما بايد آموزش تفكر خلاقانه را با خلاقيت ديني و اسلامي تركيب كرده و وارد اذهان همه مردم جامعه كنيم. بهنظر من حتي اگر مديريت سازماني از ديدگاه نهجالبلاغه را در ادارات و سازمانهاي خودمان بهكار بگيريم بسيار موفقتر خواهيم بود.
- بزرگترين دغدغه يا آرزوي شما چيست؟
بزرگترين دغدغه من پيشرفت مردم شهر، استان و سپس كشورم است. دلم ميخواهد كاري كنم كه تك تك افراد جامعه بيشتر متوجه جايگاه خود در جهان هستي شوند، درست فكر كنند، به رسالت خود پي ببرند و هدفمند قدم بردارند. براي همين در كنار راز خودشناسي، آموختههاي خود از تكنولوژي فكر را نيز به دانشجويان و كارآموزانم انتقال ميدهم تا به ياري آنها، محيط اطرافمان را به سمت پيشرفت و بالندگي روزافزون سوق دهيم. تصور كنيد اگر همه شهرهاي ما صنعتي ميشدند ديگر بيكاري دركشور ما معضل نبود. اگر مردم به جاي انباشت سرمايه در خودرو يا خانههاي گرانقيمت، در ساخت كارخانه يا مجتمعهاي صنعتي سرمايهگذاري ميكردند، علاوه بر اشتغالزايي مستقيم و غيرمستقيم، سطح رفاه عمومي و حتي آرامش خود را نيز بالا ميبردند.
- توصيهاي براي جوانها داريد؟
توصيه كه نه، اما ميخواهم به همه آنها بگويم تلاش كنند و اگر هم موفق نشدند باز هم تلاش كنند و نااميد نشوند؛ چرا كه پشت هر تلاشي موفقيتي نهفته است و بايد مراحل رسيدن به اين موفقيت را يك به يك پشت سر بگذاريد حتي اگر طعم گذر از يك مرحله، شكست باشد.
- اختراعي ملي
«مبدل كليه امواج ماهوارهاي به انرژي قابل مصرف نانوالكترونيك» كه ميتواند مصارف ديگري نيز مانند خنثيسازي بمبهاي مغناطيسي داشته باشد در ميان 742 طرح از كل جهان مدال طلاي نشانIENA و 2 ديپلم افتخار مسابقات سال2013 نورنبرگ آلمان را بهدست آورد.
اين دستگاه، فركانسهاي مورد نظر را از طريق يكسري سيستمهاي مركزي ارسال ميكند و در موقعيتهاي جغرافيايي مختلف بسته به نوع فرستنده، فركانس و محتوا توسط دستگاههاي مختلفي مانند تلفن همراه، جيپياس، رسيور ماهواره، شبكههاي بيسيم و غيره دريافت كرده و مورد استفاده قرار ميدهد. در سيستم طراحي شده مبدل امواج ماهوارهاي به انرژي قابل مصرف، دستگاه در موقعيت مناسبي ما بين دستگاه فرستنده و گيرنده، امواج ارسال شده و در گردش را در حوزه فركانسي كه كاربر تعيين ميكند دريافت كرده و پس از شناسايي و تطبيق با بانك اطلاعاتي امواج مورد نظر، امواج دريافتي را بهصورت فريز درآورده و در مخزنهاي تعبيه شده ذخيره كرده و براي بهرهبرداريهاي بعدي نگهداري ميكند.
حفظ و نگهداري اين امواج با تثبيت محدوده فركانسي يا پهناي باند ارسالي است كه اين مسئله در بهرهبرداري مجدد از فركانسهاي ذخيره شده تأثير بسزايي دارد. همچنين امكان ايجاد و جايگزيني فركانسهاي دلخواه با فركانسهاي ذخيره شده، يكي ديگر از مواردي است كه اين سيستم را به سيستمي بينظير و بسيار پركاربرد تبديل ميكند.
بهطور مثال اگر يك بمب مغناطيسي را درنظر بگيريم كه فعال شدن آن وابسته به برخورد فركانس خاص يا امواج به آن است، با اين دستگاه ميتوان اين امواج را دريافت، ذخيره و فريز كرده و در نتيجه بمب را خنثي و از حالت عملگري خارج كرد.
عملكرد اين دستگاه محدود به كاربردهاي نظامي و امنيتي نبوده و ميتوان از طريق اين سيستم همه امواج صوتي، تصويري و مخابراتي وارد شده يا در حال خروج از هر كشور را ذخيره و كنترل كرد و در نتيجه اجازه عبور داده يا بهصورت فريز ذخيره كرد.
- سختيهاي تحمل يك بچه هنجارشكن
خانواده مصطفي ميگويند او در چارچوب يك زندگي عادي نميگنجيد
يك جوان 28ساله و اين همه موفقيت! طبيعي است كه بايد سركي به پشت پرده اين ماجرا بزنيم؛ جايي كه يك خانواده مثل كوه از فرزندش حمايت كرده، هرچند نگرانيهاي يك خانواده ايراني نيز هيچگاه آنها را رها نكرده است.اين بهانهاي شد تا در يك عصر برفي مهمان خانواده شاملويي در همدان شده و كم و كيف زندگي در كنار يك مخترع پرآوازه اما بيحاشيه از اوان كودكي تا به امروز را از زبان آنها جويا شويم. عباس شاملويي پدر و طاهره رجبي، مادر مصطفي شاملويي، هر دو فرهنگي هستند و علاوه بر مصطفي، يك دختر 20ساله نيز دارند.
- بزرگ كردن مصطفي خيلي سخت بود؟
مادر: (ميخندد) خيلي. مصطفي تقريبا هميشه برخلاف جريان آب شنا ميكرد و براي همين هميشه در نگراني بودم. ضمن اينكه از پس كارهاي خودش برميآمد و به چيزهاي بزرگي فكر ميكرد. بارها پيش آمده بود كه درباره ايرادهاي نحوه كلاسداري معلمهايش يا نحوه مديريت مدرسه نظر ميداد و اينها نگراني مرا صدچندان ميكرد.
پدر: من مقداري نسبت به رفتارهايش خوشبينتر بودم. فكر ميكردم سنش كه بالاتر برود خودبهخود آرام ميشود اما ته دلم از اينكه مسائل اجتماع به نوعي برايش مهم بود خوشحال ميشدم.
- نمرات درسياش چطور بود؟ نوع رفتارش صداي اولياي مدرسه را درآورده بود؟
مادر: تصور عامه اين است كه فرزند خوب، بايد مطيع و سربهراه باشد. تحمل بچهاي كه هنجارشكني ميكند براي اطرافيان سخت است. بارها معلمان، من و پدرش را توي مدرسه براي ارائه توضيح خواستند.
پدر: نمرات درسياش متوسط بود. باهوش بود اما معمولا زمان زيادي براي خواندن درسهاي مدرسه نميگذاشت. مشغلههاي متفرقه زيادي براي خودش دست و پا كرده بود و به همين دليل، نمرات مدرسهاش عالي نميشد.
- آنطور كه شنيدهايم مصطفي مدتي را در كشور آلمان سر كرده است. حس شما به اين سفر چه بود؟
مادر: يادم ميآيد روزي كه ميخواستم به بهانه بدرقه پسرم از مدير مدرسه مرخصي بگيرم اشك ميريختم و همه معلمان مدرسه شروع كردند به دلداري دادنم. نگران بودم كه نكند اين سفر موقت، دائمي شود و مصطفي ديگر به ايران بازنگردد. اما خدا را شكر درسش كه تمام شد به وطن بازگشت. پدرش هم خيلي نگران بود و ميگفت تازه ميفهمم دلتنگي يعني چه.
- به اين فكر نكرديد كه رفتن او، فتح بابي براي مهاجرت خانواده به خارج از كشور شود؟ وسوسه نشديد؟
مادر: اصلا. حتي يك لحظه. خودمان كه اهل هجرت نبوديم ضمن اينكه ته دلمان ميخواست مصطفي هم برگردد و به كشور خودش خدمت كند، هيچوقت او را به برگشتن مجبور نكرديم. به او گفتيم هرطور خودت صلاح ميداني؛ اگر فكر ميكني آنجا به موفقيت نزديكتري، بمان اما اگر دغدغه خدمت به مردم كشور خودت را داري خدمت كردن در خاك وطن حسن و لطف ديگري دارد.
پدر: وسوسه كه هرگز، حتي وقتي كه با ثبت اختراع «خنثيكننده بمب مغناطيسي» از طرف آلمان و آمريكا پيشنهادهايي به مصطفي شد، به او گفتم كه اين اختراع وقتي رضايت خدا را در پي دارد كه در دست ملت مسلمان باشد و نبايد در دسترس كشورهاي بيگانه قرار بگيرد.
- دوست داريد در آيندهاش چه اتفاقي بيفتد؟
مادر: اتفاقهاي خيلي خوب را برايش آرزو ميكنم؛ اول، خدا از او راضي باشد و بعد به مردم كشورش تا جايي كه ميتواند خدمت كند.
- ويژگي ممتاز مصطفي را درچه ميدانيد؟
خواهر(زهرا شاملويي): برادرم الگوي خيلي خوبي است و من سعي ميكنم از كارهايش پيروي كنم. مصطفي خيلي ريسكپذير است و اين ريسكپذيري ممكن است خطرهايي برايش به همراه داشته باشد اما باعث شده كه با وجود جواني، تجربههاي ارزشمندي كسب كند. زياد نگران شكست نيست و اگر بهنظرش بيايد كه كاري درست است حتما آن را انجام ميدهد و اين بهنظر من بارزترين ويژگي برادرم است. وقتي پودر سفيدكننده دندان را اختراع كرده بود و به خانه آورد تا تست كنيم، بدون آنكه ذرهاي به نتيجه كارش شك داشته باشم فوري امتحانش كردم و خيلي هم خوب بود. (ميخندد)
- چه توصيهاي داريد براي پدر و مادرهايي كه فرزندي مثل مصطفي دارند؟
مادر: من اگر خيلي نگرانش نبودم و از سر نگراني محدوديتهايي برايش قائل نميشدم شايد مصطفي در موفقيتهايش جلوتر بود. براي همين به مادرها توصيه ميكنم كه عرصه را براي بچههايشان باز بگذارند و در عملي كردن آنچه در ذهن بچههاست با آنها همراه باشند.
پدر: قرار نيست همه بچهها مثل هم باشند. نبايد آنها را فقط براي نمره 20گرفتن در مدرسه تشويق كنيم تا احساس كنيم فرزندان موفقي داريم. گاهي وقتها توجه به همين تفاوتها عامل موفقيت آنهاست. پدر و مادرها اجازه بدهند بچهها در فضاي بازتر و وسيعتري خلاقيت و استعداد ذاتي خود را پرورش دهند.
- و اگر بخواهيد حرف آخري بزنيد، چه ميگوييد؟
مادر: تابهحال هر اختراعي كه مصطفي ثبت كرده از طرف خانواده يا خودش تأمين مالي شده و اين هزينهاي سنگين است. حمايت خانواده بيشتر جنبه معنوي دارد و لازم است اما كافي نيست. برداشتن چنين قدمهاي بزرگي براي پيشرفت تكنولوژي در كشور، به حمايت و پشتيباني مسئولين هم نياز دارد كه اميدواريم محقق شود.
پدر: انتظارم از مسئولين اين است كه نه فقط از پسر من بلكه از همه جوانهايي كه مثل مصطفي ميتوانند به جامعه بشريت خدمات بزرگي ارائه دهند بيشتر حمايت كنند تا شاهد پديده فرار مغزها نباشيم.