اگر بشنويد يك نفر از خونآشامها پول درميآورد حتما تعجب ميكنيد و با خودتان ميگوييد اين يك شوخي است اما اين ماجرا واقعي است و در همين كشور خودمان چند پسر جوان با پرورش خونآشامها و فروش اين جانوران اتفاقا پول خوبي هم در ميآورند.
آنها چند سالي است كه وارد حرفهي پرورش زالو شدهاند و اين خونآشامهاي پرورشيشان را براي مصارف پزشكي ميفروشند. داستان ورود اين كارآفرينان جوان به دنياي پرورش زالو جالب و شنيدني است.
آنها زماني وارد اين كار شدند كه به ندرت كسي در كشور پيدا ميشد كه دستي بر آتش اين كار داشته باشد و به قول قديميها خاك اين كار را خورده باشد.
- زالوهاي درماني
براي اينكه درجريان داستان زندگي اين چند پسر جوان قرار بگيريم و از كار وكاسبيشان سر دربياوريم سراغ عليرضا تندرو جوان 30 ساله كرجي رفتيم؛ كسي كه ايدهي اوليهي اين كار به ذهنش خطور كرد.
او فارغالتحصيل كارشناسي ارشد روانشناسي باليني است و تقريبا 4 سال پيش بود كه فكر راهاندازي مركز پرورش زالوهاي درماني به ذهنش خطور كرد.
خيلي دوست داريم بدانيم اين ايده چطور به ذهن عليرضا رسيد. او در پاسخ به اين سوال ميگويد:«ماجراي آشنايي من با زالو و خاصيتهاي درمانياي كه اين حيوان كوچك دارد، برميگردد به زماني كه پدرم به خاطر مشكلات عروقي، پاهايش دچار ورم شديدي شد.
براي درمان اين عارضه به پزشكان زيادي مراجعه كرديم اما هيچ فايدهاي نداشت تا اينكه يكي از اقواممان پيشنهاد كرد براي درمان ورم پاهاي پدرم، بهتر است از زالو استفاده كنيم.
اين پيشنهاد باعث شد تا براي پيدا كردن زالو دست به كار شويم، اما پيدا كردن زالو به همين راحتي نبود و تقريبا همه جاي كرج را زير پا گذاشتيم تا اينكه توانستيم در يكي از عطاريها اين حيوان را پيدا كنيم.
آن زمان هر زالو را دانهاي 3 هزار تومان خريديم و مشكلي كه پدرم داشت با استفاده از آنها براي هميشه از بين رفت.
البته بعدها فهميديم آن نوع زالويي كه ما خريداري كرديم خاصيت زيادي نداشته اما بعد از اين ماجراها بود كه با خودم گفتم اگر كسي دنبال پرورش زالو برود، به نتيجهي خوبي خواهد رسيد و سود مناسبي به جيب خواهد زد. به همين دليل تصميم گرفتم بروم دنبال اين كار.»
جرقهي كار از اينجا زده شد و او به دنبال پيدا كردن راهي براي ورود به كسب و كاري جديد رفت؛ كاري كه تا به آن روز كمتر كسي به سراغش رفته بود.
- اطلاعات جمعآوري كردم
هميشه براي آغاز هركاري اولين قدم، جمعآوري اطلاعات است درست مثل همان كاري كه عليرضا انجام داد. او ميگويد: «ليسانسم نرم افزار رايانه بود به همين خاطر شروع كردم به جست و جو در اينترنت و كسب اطلاعات دربارهي پرورش زالو.
هر چند مطالبي كه به دست آوردم كامل نبود و نواقص زيادي داشت اما باز براي من كه قصد داشتم وارد اين كار شوم، بد نبود.
وقتي آدم دنبال كاري باشد راههاي زيادي جلوي پايش قرار ميگيرد مثلا براي خودم اين اتفاق افتاد و از طريق يكي از دوستان تايلنديام كه در ايران مشغول تحصيل دروس حوزوي بود با يك شركت تايلندي در بانكوك آشنا شدم كه كارشان پرورش زالو البته براي مصارف غذايي بود.
اين شركت اطلاعات خوبي به من داد و وقتي حس كردم با اطلاعاتي كه آنها به من دادهاند براي شروع كار آمادهام، ارديبهشت ماه 92 استارت كارم را زدم و اولين خريد زالو را انجام دادم.
- خريد و فروش پر دردسر
تازهكار كه باشي با مشكلات زيادي روبهرو ميشوي اما مهم اين است كه كم نياوري و براي ادامه كارت مصمم باشي. عليرضاي جوان هم از اين قاعده مستثني نبود و در ابتداي كارش با مشكلات زيادي روبهرو شد.
او در اين باره ميگويد: «موضوع پرورش زالو را با چند نفر از دوستانم در ميان گذاشتم وقتي آنها هم موافقتشان را اعلام كردند دست به كار شديم و استارت كار را زديم.
اصل كار ما زماني بود كه تصميم گرفتيم زالو خريداري كنيم اما از كجا و چطوري، هيچ چيزي نميدانستيم تا اينكه بعد از كلي جستوجو، فردي را در بابلسر به ما معرفي كردند كه شكارچي زالو بود.
او با محل طبيعي زندگي زالوها آشنا بود و آنها را شكار ميكرد. با آن فرد ارتباط برقرار كرديم و حدود 5 هزار زالو را به قيمت 3 ميليون و 500 هزار تومان خريداري كرديم. زالوها را به خانه آورديم و در حياط خانهمان نگه داشتيم.كار سختي پيش رويمان بود چون ما براي انجام اين كار خام بوديم.
تابستان بود و ما هم دربارهي شرايط نگهداري زالو چيزي نميدانستيم به همين خاطر حدود 1200 تا از آنها يك جا مردند.
خيلي ناراحت بوديم و با خودمان گفتيم پولمان هدر رفت از آن طرف هر كسي از ماجراي خريد زالو باخبر ميشد كلي ما را سرزنش ميكرد كه چرا وارد اين كار شدهايم.
اما من و دوستانم با اينكه استرس زيادي داشتيم دلمان نميخواست اميدمان را از دست بدهيم به همين خاطر شروع كرديم به بازاريابي.
خوب به خاطر دارم كه 10 تا 10 تا زالو ميفروختيم. تقريبا به همهي عطاريها و كلينيكها مراجعه كرديم تا اينكه سرانجام توانستيم همهي زالوهايي كه خريده بوديم را بفروشيم.
- كار بايد اصولي باشد
براي موفقيت در كار، اگر اصول را رعايت نكني به هيچ كجا نميرسي. حكايت همان اولين خشت است كه «گر نهد معمار كج، تا ثريا ميرود ديوار كج». عليرضا و دوستانش هم براي ادامهي كار تصميم گرفتند اصولي راه را ادامه بدهند.
او ميگويد: «اواخر خردادماه 92 به فكر گرفتن مجوز افتاديم اما معلوم نبود متولي اين كار چه ارگاني است.
خيلي جست و جو كرديم تا اينكه بالاخره متوجه شديم بايد مجوز اين كار را از جهاد كشاورزي بگيريم، اما كار به اين آسانيها هم نبود چرا كه جهاد كشاورزي استان البرز با اين مساله خيلي سختگيرانه برخورد كرد و براي دادن مجوز شرايط سختي را جلوي پايمان قرار داد.
وضعيت طوري بود كه امكان شروع كار و گرفتن مجوز را نداشتيم براي همين فكري به ذهنم رسيد.پدرم و عمويم در گيلان زمين داشتند و ميتوانستم از آنجا براي شروع كار استفاده كنم.
به دوستانم پيشنهاد دادم همراه هم به گيلان برويم.آنجا درخواست مجوز داديم و همزمان باجلو رفتن كار دريافت مجوز، در زمين عمويم كار پرورش زالو را راه انداختيم و مشغول ساختن چند استخر و مكان مناسب براي كار در زمين پدرم شديم.كار برايمان خيلي سخت بود اما از پا نيفتاديم و خوشبختانه تلاشهايمان نتيجه داد.
پس از يك سال نه تنها مجوز گرفتيم بلكه توانستيم زمين پدريام را با چند استخر و تجهيزات مناسب، به شيوهاي مدرن راه اندازي كنيم.»
- ما و بسيج سازندگي
وقتي شما يك كار جديد را آغاز ميكنيد اگر مشوق خوبي داشته باشيد زودتر به نتيجه دلخواهتان ميرسيد.
عليرضا تندرو ميگويد:« با كمك بسيج سازندگي كشور كه انصافا مشوق خيلي خوبي براي ما بودند و به ادامه كار اميدوارمان كردند، پرورش زالو را استارت زديم و از همان موقع تا الان به شكل جدي مشغول به كار هستيم.»
منبع:همشهري سرنخ