یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۲۴
۰ نفر

همشهری دو - مریم صابری: شاید پرورش زالو -موجودی که به مکیدن خون انسان شهرت دارد- کمی عجیب باشد اما این جانور به‌عنوان یکی از درمانگرهای انسان از قرن‌ها پیش شناخته شده و حتی در کتاب قانون بوعلی سینا فصلی درباره زالو و علائم زالوهای سمی و زالوهای مفید آمده است.

پرورش زالو

حالا 8جوان ايراني براي نخستين بار در كشور به‌صورت گسترده دست به پرورش زالو زده‌اند و شركت تعاوني توليد زالوي طبي را ثبت كرده‌اند. براي پيدا كردن عليرضا تندروكه مجري طرح است بايد به گوراب زرميخ فومن برويم؛ خانه مادربزرگ پدري‌اش؛ جايي كه به بهشت شباهت دارد. عطر گل‌محمدي و آلوچه‌هاي قرمز و سبز، درخت انبه و آلو باعث مي‌شود چنددقيقه فراموش كنيم براي چه به اينجا آمده‌ايم. بعد از رد كردن يك حياط زيبا، ساختماني تازه‌ساخت و استخري كه آزولا سطح آن را پوشانده مشخص است. اينجا محل پرورش زالو است؛ جايي كه عليرضا تندروبه همراه ۳ برادر خود مهدي، مسعود و هادي، امير محمد عاشوري (پسر عمه) و 3 تن از دوستانش رضا بيات، مصطفي رفيعي‌نژاد و پوريا زارع كه متخصصان نرم‌افزار هستند براي نخستين‌بار به‌صورت اصولي به پرورش زالو پرداخته‌اند. عليرضا متولد ۱۳۶۵ و فارغ‌التحصيل مهندسي نرم‌افزار و دانشجوي ‌ارشد روانشناسي‌باليني است اما اكنون در فكر پرورش زالو براي مكيدن خون انسان است! مكيدني كه البته از خوردن انواع و اقسام داروهاي شيميايي بهتر عمل مي‌كند و از سوي ديگر پول كمتري نيز صرف درمان مي‌شود.

  • بيماري پدر، جرقه اين كار را زد

عليرضا مي‌گويد از سال ۸۳ و در گفت‌وگو با يكي از دوستان خودش به نام قاسمي اين فكر به ذهنش رسيده است. دوست او يكي از شاگردان آيت‌الله تبريزيان، از پيشگامان طب سنتي بود». عليرضا به ياد مي‌آورد: «با او درباره طب سنتي صحبت مي‌كردم و خيلي نظراتش را قبول نداشتم. اين موضوع تا سال ۸۶ ادامه داشت و مي‌ديدم كه طب سنتي در حال جواب دادن در جامعه است و زاويه‌گرفتن من از سر لجبازي است، پس وارد اين حوزه شدم و مطالعه كردم و خوشم آمد. سپس به‌صورت وسيع شروع كردم به تحقيق كردن و طبايع را شناختم و حتي به خانواده و آشنايان توصيه‌هايي مي‌كردم». اما اتفاق اصلي‌اي كه باعث شد او به سمت كار پرورش زالو برود بيماري پدرش بود. از بيماري عروق پدرش مي‌گويد و اينكه براي درمان به تمام بيمارستان‌هاي خصوصي و دولتي تهران مراجعه كردند اما هيچ‌كدام نتيجه‌اي نداشت؛ «در گيرودار دوا و درمان بوديم كه يكي از دوستان زالودرماني را توصيه كرد. اين در حالي بود كه در بيمارستان‌هاي تهران شبي تا 2ميليون تومان هم هزينه كرده‌بوديم. رفتيم سراغ زالو‌درماني و با كمترين هزينه بهترين نتيجه را هم گرفتيم. با 3 زالو و يك اصلاح تغذيه، بابا خوب شد؛ كلا با 10هزار تومان.» اين ماجرا شروعي مي‌شود براي قدم گذاشتن عليرضا و برادران و دوستانش در مسيري جديد؛‌ «ما گفتيم اگر تجهيزات طب پاتولوژي در حال پيشرفت است بخش طب سنتي هم بايد تقويت ‌شود. خيلي‌ها به سمت عرقيات و توليد داروهاي گياهي رفته‌اند ولي در زمينه زالو كه مي‌تواند مشكلات بسياري را حل كند توليدكننده نداريم.»

  • اهل مشورت هستم

مي‌گويد آدم مستقلي است و همين نكته هم باعث شده تا اما و اگر‌هاي اول كار و حتي كنايه و مسخره‌كردن برخي از اطرافيان نتواند او را از مسيري كه انتخاب كرده، برگرداند؛ «به‌شدت اهل مشورت گرفتن به‌خصوص با پدرم هستم. مشورت را با اهلش انجام مي‌دهم. اما اگر كسي بخواهد در كارم دخالت كند، به‌خصوص اگر تخصصي هم نداشته باشد اجازه نمي‌دهم. من به ايده‌ام اعتماد داشتم و خوب بررسي كرده بودم.» اما اعتراف مي‌كند كه فكر نمي‌كرده به اين زودي موفق شود؛ «مجري طرح خودم هستم. ۷ نفر ديگر هم هركدام بخشي از كار را انجام مي‌دهند. چندتا از بچه‌هاي دانشگاه كه به زبان مسلط هستند كار ترجمه را انجام مي‌دهند. چندنفر هم به‌صورت پروژه‌اي يا پاره‌وقت با ما كار مي‌كنند.» خودش توضيح مي‌دهد كه چطور زالو مي‌تواند مشكل نيز ايجاد كند؛ «زالو با خون سر وكار دارد. اين زالوها از مزارع و آب‌بندان‌ها جمع و در چرخه درماني استفاده مي‌شوند. ما نمي‌دانيم اين زالو‌ها از چه خوني تغذيه كرده‌اند و ممكن است ناقل يك بيماري باشند، به همين دليل روي اين كار تحقيق كرديم. زالو اگر در همه بيماري‌ها درمان قاطع نداشته باشد بي‌تأثير هم نيست. سينوزيت، ميگرن،گل‌مژه، عفونت لثه، قلب و عروق و اسپاسم عضلاني و ديابت با زالو درمان مي‌شوند.»

  • به‌خاطر سنگ‌اندازي‌ها مصمم شدم

«تقريبا 2سال زمان صرف مطالعه و نگهداري خانگي و تحقيق كرديم. از سال ۹۱ به‌صورت جدي شروع كرديم. ابتدا در كرج خواستيم با دريافت مجوز كار را پيش ببريم. در اتاق مدير را باز كرديم و گفتيم كه مي‌خواهيم اين كار را انجام بدهيم. اما عملا چيزي كه به ما گفته شد بيشتر شبيه سنگ‌هاي بزرگي بود در سر راه.» مي‌‌پرسم: «جهادكشاورزي؟» مي‌گويد: «ترجيح مي‌دهم نام سازمان را نگويم». داشته‌هاي برادران تندرو آنقدر نبوده تا بتوانند شرايطي را كه مدير مربوط مي‌خواسته فراهم كنند. عليرضا مي‌گويد: «ناراحت از سنگ‌اندازي‌هايي كه در اين مسير بود، تصميم گرفتيم در زميني كه در شمال داشتيم شروع كنيم. زمين پشت خانه مادربزرگ بود. وسعت زمين مناسب بود اما حالت باتلاقي داشت و زمان و هزينه زيادي براي تغيير زمين و آماده‌سازي‌ آن صرف كرديم». كار برادران و دوستانش را جهادي مي‌داند و مي‌گويد: «در گيلان هم با استقبال خوبي مواجه نبوديم و چندان ما را جدي نگرفتند. سرمايه ما وام 10ميليوني با سود ۲۴ درصد بود كه مي‌توانست به راحتي ما را نابود كند». در حين آماده‌سازي‌ زمين و احداث ساختمان، عليرضا و همكارانش كار پرورش را در سالني كه براي عموي عليرضا بود انجام مي‌دادند. او از‌ آن دوران مي‌گويد: «خريد و فروش داشتيم ولي نفعش هنوز به بچه‌ها نمي‌رسيد و صرف آماده‌سازي‌ كارگاه مي‌شد. فقط هزينه بيل مكانيكي كه چندبار براي آماده‌سازي‌ زمين آمده بود چيزي در حدود ۲۰ ميليون تومان شد. تا وسط‌هاي راه رفته بوديم و تقريبا نقدينگي نداشتيم و بچه‌ها خسته شده بودند تا اينكه سپاه فومن ما را پيدا كرد».

  • حامياني كه دلگرم‌مان كردند

عليرضا از حمايت سپاه فومن بسيار راضي است. اين جوان كارآفرين ادامه مي‌دهد: «طرح را براي بسيج سازندگي ناحيه سپاه توجيه كرديم و آنها بسيار استقبال كردند. سپاه 10ميليون تومان به طرح ما كمك كرد. شايد الان 10ميليون خيلي زياد نباشد ولي حمايت معنوي سپاه بسيار تأثيرگذار بود. الان هم لوگوي سپاه در سايت ما هست. درواقع اسم و سايه‌اش در كنار ماست».
عليرضا كمي از مديراني كه بايد توجه بيشتري به طرح مي‌كردند شكايت مي‌كند. او با اشاره به همايش 2 روزه كارگاهشان در فومن مي‌گويد: «در اين همايش وقتي رئيس محيط‌زيست آمد، تا آخر نشست و سؤالات علمي مطرح ‌كرد. فرمانده سپاه منطقه پيام داد كه كار شما براي من خيلي ارزش دارد. اما متولي اين كار در همايش حضور پيدا نمي‌كند درحالي‌كه در زمان افتتاح طرح حضور داشت».
وي ديگر نهاد حمايتي را صندوق كارآفريني اميد معرفي مي‌كند و مي‌گويد: «صندوق كارآفريني اميد هم در كار تأثير داشت. هرچند در ابتدا به طرح خيلي اعتماد نداشتند و خيلي تلاش كرديم تا طرح را توجيه كنيم. ولي الان ما را به‌عنوان پشتيبان طرح در گيلان مي‌شناسند و ما در تلاش هستيم تا به‌عنوان پشتيبان طرح در كل كشور شناخته شويم».

  • فعلا بدون رقيب هستيم

از شرايط پرورش زالو در ديگر استان‌ها هم باخبر است و توليدكننده‌هاي زالو را به 2 دسته تقسيم مي‌كند. عليرضا با بيان اينكه برخي از فروشنده‌هاي زالو به راحتي در اينترنت پيدا مي‌شوند، مي‌گويد: «خيلي‌ از اين افراد حتي ۵۰۰زالو را از نزديك نديده‌اند و با وقت و پول مردم بازي مي‌كنند. دسته ديگر توليد مي‌كنند اما چون نمي‌توانند مجوز بگيرند نمي‌توانند پررنگ شوند و ما درگاه امني براي آنها شده‌ايم. با ما براي خريد و فروش هم در ارتباط هستند. اما توليدكننده جدي در ايران نداريم و شايد همين بدون رقيب بودن ما باعث شده كه خيلي رشد كنيم». شركت تعاوني توليد زالوي طبي گيلان هنوز به صادرات نرسيده اما ۲۰ ارديبهشت براي شركت در جشنواره‌اي كه مي‌تواند مقدمات صادرات را فراهم كند عازم مسكو شد. از جملات عليرضا تندرو مي‌توان خواست و تلاش‌شان را براي كاهش درد مردم هنگام درمان درك كرد. از خبر انحلال معاونت طب سنتي در وزارت بهداشت راضي نيست و آن را خبر خوبي نمي‌داند. مي‌گويد كه بايد كمي نگاه‌مان را عميق‌تر كنيم. به‌نظرش مافيايي بر بخش اعظم ساخت و پخش داروي جهان حضور دارد؛ «اگر خاك‌ها را كنار بزنيم مي‌بينيم مافياي درمان، پدر مردم را درمي آورد. خون و پول مردم را مي‌خورد اما انگار ما نمي‌بينيم.» حالا عليرضا و دوستانش براي تأثيرگذاري طب سنتي و استفاده راحت‌‌تر از آموزه‌هاي اين طب در پي ساخت نرم افزار جامع طب اسلامي هستند. نرم افزاري كه براساس ۱۱ هزار روايت و برگرفته از ديدگاه آيت‌الله تبريزيان است.

  • توكل به خدا، پشتكار و حمايت خانواده

مريم زاغه، همسر عليرضا تندرو از سختي‌هاي كار همسرش مي‌گويد

من قبل از شروع كار عليرضا با او ازدواج كردم و الان يك پسر 6ماهه داريم. با اينكه اوايل خيلي‌ها همسرم را به‌خاطر كاري كه انتخاب كرده بود مسخره مي‌كردند اما پشتكارش اجازه نداد تا حرف‌هاي منفي اطرافيان بر كارش تأثيرگذار باشد. همسرم خيلي تلاش كرد. من خودم در شهر فومن شاهد دوندگي‌ها و سنگ‌اندازي بقيه بودم. در اوايل كار شك داشتم و فكر نمي‌كردم كار خوبي باشد ولي با همت و پشتكاري كه داشت ديدم كه آينده روشني دارد. هركس جاي همسرم بود صدبار جاخالي كرده بود اما به‌خاطر همت بالايي كه دارد توانست به كارش ادامه دهد. صبر و تحمل كمترين كاري است كه مي‌توانم براي موفقيت وي انجام بدهم. برخلاف افرادي كه فكر مي‌كنند كار بايد حاضر و آماده باشد، همسرم خودش براي راه‌اندازي اين كار زحمت كشيد. در هر كاري 3اصل توكل به خدا، همت و پشتكار و حمايت خانواده سبب موفقيت مي‌شود. اگر من به جاي همراهي به او فشار وارد مي‌كردم مثلا مجبور مي‌شد كارش را‌‌ رها كند. با وجود اينكه الان من ساكن كرج هستم ولي با دوري‌اش مي‌سازم. حمايت خانواده خودم و همسرم باعث شده تا گوشه‌اي از جاي خالي او پر شود و ما احساس تنهايي نكنيم.

  • 4زالو، يك بشكه نفت

پرورش زالو مي‌تواند گامي در راه تحقق اقتصاد مقاومتي باشد

زالو چه كمكي مي‌تواند به درمان بيماري‌ها بكند؟ آيا پرورش زالو سودآور است؟ كار چه سختي‌هايي دارد؟ اين سؤالات و سؤالات بيشتري را با مسعود تندرو، برادر عليرضا مطرح كرديم. او كه در زمان تحقيقات شانه‌به شانه برادرش كار كرده، به سؤالات ما پاسخ مي‌دهد.

  • در مورد چگونگي پرورش زالو كمي توضيح دهيد؟

زالو 2 جنسه است. يعني هر زالو عضو تناسلي نر و ماده را همزمان دارد. هربار كه زالوها بارور مي‌شوند پيله مي‌زنند كه به آن كوكون گفته مي‌شود. هر زالو ۳تا ۸ كوكون مي‌زند، بستگي به تكنيك پرورش دارد و درهر كوكون ۱۰ تا ۱۲ زالو وجود دارد؛ يعني ما الان تكثير زالو را يك به 50 داريم. در بد‌ترين حالت هم يك به 10. در آخر زمستان و اوايل بهار جفت‌گيري اتفاق مي‌افتد و درتابستان كوكون‌ريزي داريم و اوايل پاييز لارو‌ها به دنيا مي‌آيند. در اينجا كار پرورش و تكثير انجام مي‌شود. زالو وقتي بالغ شد و آنزيم‌ها در بزاقش شكل گرفت، آماده درمان مي‌شود. براي درمان، زالو بايد چند ويژگي داشته باشد؛ اول اينكه آنزيم در بزاقش شكل گرفته باشد. دوم اينكه گرسنه باشد؛ يعني كيسه خونش خالي باشد.

  • ميزان مراقبت چگونه است؟

بستگي به حجم توليد و فصل دارد. در فصل زمستان رسيدگي كمتر مي‌خواهد و در تابستان بيشتر. به گرما بيشتر حساس است. دما و رطوبت بايد چك شود. تركيبي از آزولا و خون پستانداراني مانند گاو و اسب غذاي زالو است. اگر كسي قصد شروع كار را داشته باشد، در يك فضاي ۲در ۳ متري مي‌تواند با ۱۰۰ مولد شروع كند.

  • آقاي تندرو بازاريابي براي زالوهاي آماده چطور انجام مي‌شود؟

از سال ۷۶ نمودار استفاده مردم از طب سنتي در حال افزايش است و كسي هم نمي‌تواند جلوي اين موج را بگيرد. پزشكي نيست كه بگويد مي‌توانم ديابت يا فشار خون را درمان كنم اما در طب سنتي مردم با حداقل هزينه نتيجه‌هاي خوبي مي‌گيرند و بنابراين خودشان مي‌آيند به اين سمت. مشتري‌هاي اصلي ما پزشكاني هستند كه طب سنتي كار مي‌كنند. كسي كه مي‌خواهد زالو درماني كند ترجيح مي‌دهد از جايي كه معتبر است زالو تهيه كند. در كشور ما توليد‌كننده نداريم و بيشتر صياد هستند. در بهار و تابستان كه زالو خوب پيدا مي‌شود ما ترجيح مي‌دهيم كار نكنيم. اما در پاييز و زمستان بيشتر پاي كار هستيم. سال گذشته كل بار را در 3 قرارداد فروختيم كه يك ركورد بي‌نظير است.

ما با سرمايه‌گذاري در طب سنتي از پول دادن براي خريد اين داروها و خروج ارز جلوگيري مي‌كنيم و وقتي به صادرات دست پيدا كنيم ارز را نيز وارد كشور مي‌كنيم. در بررسي‌هايي كه در نمايشگاه انجام داديم ۶۵ درصد از مشتري‌هاي ما خانم‌هاي جوان ساكن اصفهان، كرج و تهران بودند كه از زالو براي خاصيت آرايشي استفاده مي‌كردند.

  • از لحاظ اقتصادي و درآمد وضعيت براي شما اميدواركننده است؟

اين كار ديربازده است. افرادي كه در تبليغات اين كار مي‌گويند، كار زودبازده 2تا 3ماهه، دروغ محض است. اين كار فوق‌العاده ديربازده اما با حاشيه اقتصادي خيلي بالاست. بازه زماني ۱۸ ماهه با 2‌ماه نوسان براي اين كار وجود دارد. كار تكثير و پرورش كمي ديربازده است. افرادي كه وارد اين كار مي‌شوند بايد كار قرنطينه، اطمينان از سلامت زالو، نگهداري و درنهايت خريد و فروش زالو را انجام دهند. كسي كه مي‌خواهد وارد اين كار شود بايد صبر و مداومت داشته باشد. اگر هزينه‌ها سرشكن شود شايد قيمت يك زالو براي ما ۷۰۰تا ۸۰۰‌تومان بشود اما در زمستان قيمت فروش ما براي كساني كه با آنها قرارداد نداشتيم ۱۸۰۰ تومان بود و به افرادي كه از قبل قرارداد داشتيم ۱۳۰۰ تومان فروختيم. سال به سال قرارداد سالانه ما زيادتر مي‌شود.

  • شما چطور در اين مسير قرار گرفتيد؟ چه نگاهي در شما وجود داشته كه مي‌تواند نوعي توصيه براي ديگران باشد؟

من مهندسي نرم‌افزار را ادامه ندادم چون رياضي من بد بود. تصميم گرفتم نقاط قوت خودم را پرورش بدهم. دوست داشتم نوآور باشم. ما دست به كاري زديم كه اشباع نمي‌شود. اگر كل مردم گيلان هم روي اين كار برنامه‌ريزي كنند باز هم جا دارد؛ مثل ورمي كمپوست كه پايان ندارد. اگر بازار داخل اشباع بشود به سمت صادرات مي‌رويم. اكنون صحبت‌هاي اوليه را با دانشگاه علوم پزشكي انجام داده‌ايم تا روي بحث داروسازي كار كنيم. پشتكار بسيار مهم است. به‌نظرم هيچ وقت دري به روي من بسته نماند و هميشه راهي بود تا در باز شود. حتي در يكي از ادارات من را انداختند بيرون ولي من ايستادم و سختي‌ها را تحمل كردم. ايده خوب، پشتكار و شناخت ضعف يك بحث مهم براي شروع كار است. جوانان بايد در حوزه‌اي وارد شوند كه نياز داريم. مسئولان هم بايد حمايت كنند چون ميز و اعتبار در اختيار آنهاست.

  • به‌نظر مي‌رسد در حوزه اقتصاد مقاومتي حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشته باشيد.

بله، مي‌توانيم از خروج ارز جلوگيري كنيم و به فكر وارد‌كردن ارز باشيم. هر ۴زالو با قيمت جهاني، مساوي با يك بشكه نفت اوپك مي‌شود. بايد باور كنيم يك‌جاهايي اشتباه كرده‌ايم. نگوييم اگر روي سكوهاي نفتي سرمايه‌گذاري كرده‌ايم پس بايد همه توان و توجه را به آن سمت ببريم. چرا تايلند و تركيه صنعت توريسم خودشان را تقويت مي‌كنند؟ نبايد اينقدر به سكوي نفت تكيه كنيم. ما عملا مي‌گوييم اهل‌بيت خوبند ولي علمشان خوب نيست و بايد در ويترين بماند و اين باعث ضربه خوردن ما مي‌شود، اين اشتباه است. بايد در كارهاي ما جسارت وجود داشته باشد.

  • نگاه مذهبي شما چقدر در اين كار دخيل بوده است؟

من نمي‌توانم علوم غربي را بپذيرم و بعد با لذت گوشي را دستم بگيرم. نظريه داروين را بپذيرم و بعد بگويم مرگ بر آمريكا. نمي‌شود بگذاريم صهيونيسم كل دنيا را بگيرد و بعد شعار بدهيم مرگ بر اسرائيل. در عمل بايد كاري كنيم. متأسفانه زياد شعار زده شده‌ايم. بايد تغييري در سيستم آموزش و درمان خودمان داشته باشيم. مدرسه، دانشگاه، بيمارستان و هرچيزي كه از غرب گرفته‌ايم هنوز كاملا در اختيار اهداف اسلامي-‌ايراني ما نيست. روايت داريم كه از شومي زن، داشتن مهريه زياد است، ما آمديم گفتيم مهريه زياد پشتوانه زن است! از آن طرف طلاق زياد شد. بايد بازنگري اساسي داشته باشيم. اگر كاري بايد انجام بدهيم بايد از همين پايين انجام بدهيم. اميرمومنين(ع) مي‌فرمايند: استمرار در كار از شروع آن سخت‌تر است. ما خيلي از كار‌ها را شروع مي‌كنيم ولي با كمي سختي به سرعت رها مي‌كنيم. يك كار ديربازده در شرايط اقتصادي فعلي عزم خيلي راسخي مي‌خواهد.

کد خبر 335914

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha