يكي از معضلات فرهنگي و اجتماعي ساليان اخير شهرهاي بزرگ ما، نگهداري از سگها و گرداندن آنها توسط برخي مردم در خيابانها و معابر عمومي است، درحاليكه رواج اين پديده علاوه بر زيانآور بودن براي سلامت عمومي، يك معضل فرهنگي- اجتماعي و تقليدي كوركورانه از فرهنگ مبتذل غربي بهحساب ميآيد. البته پيدا شدن چند بچه شير در خيابانهاي شهر نشان داد كه همه حرف و حديثها به همين گرداندن سگها در انظار عمومي خلاصه نميشود و اين ماجراي نگهداري از جك و جانور توسط بعضي شهرنشينها ابعاد ديگري هم دارد. درباره نگهداري از حيوانات خانگي نظرات مختلفي از ديدگاه روانشناسي، فرهنگي و ديني وجود دارد كه دانستن آنها ميتواند پاسخ خوبي براي اين سؤال باشد: چرا خانههاي ما جاي نگهداري ازحيوانات خانگي نيست؟
- نگهداري حيوان با راه و رسم اسلامي
سگ از نظر فقه اسلام جزو نجاسات شمرده ميشود و خريد و فروش آن حرام است؛ البته به جز مواردي كه در فتواي مراجع معظم تقليد مجاز شمرده شده كه عموما در چهارچوبهاي زندگي شهري نميگنجد. طبق اين فتواها، خريد و فروش و نگهداري سگ شكاري، سگ گله و زراعت و سگ باغ از اين حكم مستثني است ولي نجاست آنها به قوت خود باقي است. حجتالاسلام احمد مولايي، از استادان حوزه و دانشگاه نيز در اينباره ميگويد: «سگ نجسالعين بهحساب ميآيد؛ يعني مو، آب دهان، ترشحات بيني، ادرار و مدفوع، خون و... آن نجس است و باعث نجاست محيط اطرافش ميشود. با وجود چنين شرايطي، نگهداري كردن سگ در محيط منزل و بهخصوص آپارتمان به لحاظ شرعي و طهارت، تقريبا غيرممكن است». او به حيواناتي كه خون جهنده دارند، اشاره كرده و ميگويد: «حيواناتي مثل خرگوش، گربه، همستر، ميمون و... خون، ادرار و مدفوعشان نجس است و اگر موي آنها به لباس كسي بچسبد، نماز با آن لباس باطل است و بايد لباس را از وجود آن موها پاك كرد». اما بحث طهارت و نجاست تنها بخشي از مسائل شرعي نگهداري از حيوانات خانگي است. حقوق شهروندي و رعايت آن بحث ديگري است كه حجتالاسلام مولايي به آن اشاره ميكند و ميگويد: «احكام طهارت جنبه فردي دارد اما نگهداري از حيوانات جنبههاي اجتماعي هم دارد كه بايد به آن توجه كرد. ايجاد هر نوع مزاحمتي به لحاظ صوتي، بهداشتي، مسائل امنيتي و... براي ديگران، حرام است و عقوبت دارد».
- دردسرهاي وابستگي به جانوران!
حيوانات خانگي براي خيلي از افراد حكم يك دوست را دارند كه جدا شدن از آنها برايشان غيرممكن است؛ يك همنشين بازيگوش و بيتوقع كه ميتواند سرگرمي خوبي براي آنها دست و پا كند. به همين دليل است كه روانشناسان به ارتباطداشتن با طبيعت و تعامل با دنياي حيوانات تأكيد دارند اما فقط براي مدتي كوتاه و تا محقق شدن اهداف تربيتي يا درماني خاص.
دكتر فاطمه زادهمحمدي، روانشناس باليني در اينباره ميگويد: «نگهداري از حيوانات خانگي از نگاه روانشناسي 2 جنبه دارد كه يكي مثبت و ديگري منفي است. بچهها اغلب به حيوانات علاقهمند هستند و اصرار دارند در خانه حيوان نگه دارند. براي آنها حمايت و نگهداري از حيوان ميتواند جنبههاي آموزشي داشته باشد و مسئوليتپذيري، روابط عمومي، كنش و واكنش و حتي تحرك بدني را در آنها تقويت كند اما بايد توجه داشت كه اين تأثيرات مثبت ممكن است به قيمت مشكلات بهداشتي و بيماري كودك تمام شود يا وقت زيادي از روز او را بهخود اختصاص دهد و نظم زندگي او را به هم بزند. بنابراين خيلي از والدين به اين نتيجه ميرسند كه براي آموزش مسئوليت پذيري به فرزندشان از راههاي ديگري استفاده كنند». دكترزاده محمدي وابستگي افراد به حيوان را بهعنوان يكي از انتقادهايي كه به نگهداري از حيوانات در خانواده مطرح است، ميداند و ميگويد: «گاهي حيوان آنقدر به جزئيات زندگي روزمره فرد راه پيدا ميكند كه حذف او عملا غيرممكن ميشود و حتي گاهي فرد احساس نياز به ارتباط با ديگران نخواهد داشت چون تمام توجه و محبت خود را معطوف به موجودي كرده كه نه او را ناراحت ميكند، نه حرف آزارندهاي به او ميزند، نه توقعي از او دارد و نه حتي بودن با او به معني يك تعهد مادامالعمر است! در عوض نسبت به صاحب خود وفادار و با محبت است و شيطنتها و جذابيتهاي خاصي دارد. بنابراين حيوان از نظر برخي افراد همنشين بهتري است و به همين دليل وابسته او ميشوند و روابط اجتماعي محدودتري پيدا ميكنند». او ادامه ميدهد: «از طرف ديگر، طول عمر حيوان بهطور متوسط بسيار پايينتر از طول عمر انسان است. بنابراين خيلي طبيعي است كه فرد نگهدارنده حيوان شاهد مرگ آن باشد و از آنجا كه وابستگي عاطفي به حيوان بهوجود آمده، تأثير اين مرگ خيلي سهمگينتر از چيزي است كه ما تصور ميكنيم؛ بهخصوص اگر فرد بعد از مرگ حيوان يا گمكردن او، يك حيوان ديگر تهيه كند و باز هم شاهد مرگ او باشد؛ درست مثل اين است كه فرد در طول عمر خود بارها و بارها مرگ كساني را كه دوست دارد، مشاهده كند».
- مجازاتشدن به جاي حيوان زبان بسته!
نگهداري از حيوانات خانگي صرفنظر از ممنوعيتهاي قانوني و مزاحمتهايي كه براي همسايگان در پي دارد، به معني پذيرفتن مسئوليتهاي قانوني زيادي است كه شايد كمتر كسي از آنها اطلاع داشته باشد؛ مسئوليتهايي كه صاحب يك حيوان بهعنوان مالك و اختياردار او بايد قبول كند و پاسخگو باشد. بهطور مثال براساس ماده ۳۵۷ قانون مجازات اسلامي، صاحب هر حيواني كه خطر حمله و آسيب رساندن آن را ميداند بايد آن را حفظ كند و اگر در اثر اهمال و سهل انگاري موجب خسارت شود صاحب حيوان عهدهدار خواهد بود. همچنين در ماده ۳۶۰ قانون اسلامي آمده است: هرگاه كسي با اذن وارد خانه كسي بشود و سگ خانه به او آسيب برساند صاحب خانه ضامن است، خواه آن سگ قبلاً در خانه بوده يا بعدا وارد شده باشد و خواه صاحب خانه بداند كه آن حيوان او را آسيب ميرساند و خواه نداند. ماده ۳۵۹ اين قانون هم به بخشي ديگر از مسئوليتهاي صاحب حيوان اشاره دارد و ميگويد: هرگاه با سهل انگاري و كوتاهي مالك، حيواني به حيواني ديگر حمله كند و آسيب برساند مالك آن عهدهدار خسارت خواهد بود و هرگونه خسارتي بر حيوان حملهكننده و مهاجم وارد شود كسي عهدهدار آن نيست. در كنار تمام اينها، بد نيست بدانيد كه اصل ۴۰ قانون اساسي ميگويد: هيچكس نميتواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد. اين مسئله درباره نگهداري از حيوانات خانگي هم صدق ميكند؛ يعني نگهداري حيوانات خانگي، از بلبل و طوطي گرفته تا سگ و گربه و لاكپشت، اگر باعث مزاحمت همسايهها شود، جرم بهحساب ميآيد. بنابراين جمله معروف چهارديواري اختياري اينجا بيمعنا ميشود و شما حتي اگر در يك خانه ويلايي هم زندگي كنيد، باز بايد مراقب باشيد كه نگهداري حيوان خانگيتان باعث دردسر ديگران نشود.
نظر شما