عدهاي دارند نماز جماعت ميخوانند و پشتسرشان عناوين درشت جوجهكباب، پاچين و چلوكباب به چشم ميخورد. اين رستوران در ميدان عدل خميني مشهد واقع شده است؛ محلهاي كه فاصله زيادي تا حرم مطهر رضوي ندارد و از روي پشت بام خانههاي اطراف رستوران ميتوان به راحتي گنبد طلايي آقا را نظاره كرد. حالا حدود 3 سال از نخستين روزي كه مراسم نماز جماعت جلوي اين رستوران برپا شده، ميگذرد. در طول اين 3 سال پيادهروهاي حاشيه ميدان، تبديل به مكاني معنوي براي رهگذران و مغازهداران شده است.
- عطر نيايش در خيابان ميپيچد
باد بهاري به كمك روزهداران ميآيد و عرقشان را خشك ميكند تا تحمل 17ساعت گرسنگي و تشنگي اندكي آسانتر شود. مشتريان رستوران گوش جان به نواي دعاهاي قبل از افطار سپردهاند و در آخرين لحظات غروب، آرزوهايشان را مرور ميكنند. چند نفر از كارمندان رستوران در پيادهرو مشغول پهن كردن موكت براي اقامه نماز جماعت هستند. امير اميريان، صاحب رستوران تعيين ميكند كه چه كساني بايد داخل رستوران بمانند. از 25نفري كه در رستوران مشغول كار هستند 5 نفرشان داخل ميمانند تا در لحظه افطار جواب مشتريها را بدهند. بقيه اين اختيار را دارند كه نماز بخوانند يا به نيروهاي داخل رستوران كمك كنند. صداي راديوي مسجد محله به گوش ميرسد كه ميخواند: «اللَّهُمَّ لَك صُمْتُ وَ عَلَي رِزْقِك أَفْطَرْتُ وَ عَلَيك تَوَكلْتُ...» تعدادي از مردم با آستينهاي بالازده به سرويس بهداشتي رستوران ميروند و وضو ميگيرند. نمازگزاران را ميتوان به 4 گروه تقسيم كرد؛ كاركنان رستوران، مغازهداران اطراف، رهگذران و مشترياني كه ترجيح دادهاند قبل از بازكردن روزه پاي سفره نيايش بنشينند. گارسونها و آشپزها با لباسهاي متفاوتشان كنار هم ميايستند. حاج آقاي روحاني چند ثانيه بعد از «الله اكبر» اذان، سر ميرسد و تكبيره الاحرام ميگويد. يكي از نيروهاي خدماتي مكبر شده . سرنشينان خودروهاي گذري با تعجب به اين صحنه خيره ميشوند. عطر نيايش و بندگي در خيابان ميپيچد و مشام رهگذران را مينوازد. اقامه نماز جماعت زير سقف آسمان، شكوه و جلوه متفاوتي دارد.
- همهچيز از يك موكت كوچك شروع شد
ماجرا از ماه رمضان 3 سال پيش شروع شد؛ هنگامي كه چند مشتري ميخواستند قبل از نشستن بر سرِ سفره افطار از فيض نماز اول وقت بهرهمند شوند. آنها دنبال نمازخانه ميگشتند و كارمندان رستوران چارهاي نداشتند جز پهن كردن يك موكت كوچك كف رستوران. امير اميريان، مدير رستوران واقع در ميدان عدل خميني مشهد با ديدن اين صحنه تصميم گرفت موكت بزرگتري در بيرون از فضاي رستوران پهن كند و اينگونه به خواسته نمازگزاران پاسخ مثبت دهد. بعد ازماه رمضان به ياد دوران نوجواني خودش افتاد؛ «زماني كه سن كمتري داشتم در فصل زمستان گاهي اوقات نمازم قضا ميشد چون روزهاي زمستان كوتاه است و ساعت 5 -4 اذان ميگويند. در كبابي سابق تا ساعت 3:30 جواب مشتري را ميدادم. بعد از آن، موقع ناهار و استراحت ميشد و گاهي وقت نماز ميگذشت. الان كه خودم صاحب رستوران هستم ميگويم خداي نكرده يك وقت نماز كاركنان بهخاطر من قضا نشود.»
او براي آنكه نماز همكارانش قضا نشود تصميم گرفت موكت نماز را علاوه بر شبها، ظهرها هم بيرون از رستوران پهن كند. بهتدريج يك روحاني را هم آورد تا مردم بتوانند نمازظهرشان را به جماعت بخوانند. كمكم برنامه را گسترش داد و زمينهاي فراهم كرد كه علاوه بر نماز ظهر و عصر، نماز مغرب و عشا هم به جماعت خوانده شود. مراسم نماز جماعت اين رستوران در نوبتهاي ظهر و غروب به 2شيوه متفاوت برگزار ميشود. اينكه چرا مراسم شب بيشتر طول ميكشد دليل ظريفي دارد؛ «اذان ظهر همزمان با ساعات اوج كار رستوران است و برنامه نمازجماعت بهصورت فشرده برگزار ميشود. همه نمازشان را ميخوانند و سريع سراغ كارشان ميروند اما از روحاني نماز مغرب و عشا خواستهايم كه هر شب 15دقيقه درباره احكام ديني هم صحبت كند. البته در ظهرهايماه رمضان چون مغازه تعطيل است زمان بيشتري داريم. بعد از نماز يك ساعت جزءخواني قرآن كريم داريم و روحاني درباره احكامماه رمضان صحبت ميكند.»
- كتاب بخوانيد و آب سرد بنوشيد!
برگزاري نماز جماعت تنها اقدام ابتكاري مدير اين رستوران نيست. او در داخل رستورانش يك قفسه كتابخانه با كتابهاي متنوع قرار داده تا مشتريان زمان انتظارشان را با مطالعه سپري كنند. در اين كتابخانه همه جور كتابي ديده ميشود؛ از كتابهاي آموزشي و روانشناسي گرفته تا مذهبي و داستان و... .
در ايام ولادت ائمه اطهار مدير اين رستوران با توزيع شيريني و شربت كام مردم را شيرين ميكند. او به تازگي يك آبسردكن با هزينه يك ميليون و 600هزار تومان خريده و جلوي رستورانش گذاشتهاست؛ «براي خشنودي دل امام زمان(عج) و امام حسين(ع) آبسردكن گذاشتيم تا زائران و مجاوران پياده از آن استفاده كنند. خيليها پول خريد آب معدني را هم ندارند.»
او كه هر سال بخشي از درآمدش را صرف كارهاي خيريه ميكند ميگويد: «من هر سال غيراز خمس و زكاتي كه ميدهم 2درصد از درآمدم را خرج امام زمان(عج) ميكنم. چند خانواده تحت پوشش من هستند. ماه رمضان هر سال براي كاركنان اينجا از محل همان 2درصد، گوشت، برنج، روغن، چاي و قند ميخرم».
- رابطه بوي گوشت و پياز و مسجد
نمازي كه اهالي رستوران باخدا ميخوانند يك نماز بيريا و بيغل و غش است. اما صاحب رستوران بدش نميآيد كه مردم زيادي اين صحنه آسماني را تماشا كنند و تحتتأثير رفتار دستهجمعي نمازگزاران قرار بگيرند؛ «از نظر من اقامه اين نماز جماعت خودش يك كار تبليغي است. البته براي دين و نه براي رستوران من. خدا را شكر من اصلا نياز مادي ندارم. بعضي وقتها جوانها از اينجا رد ميشوند و صداي ضبطشان موقع اذان بلند است. گفتم شايد اين نماز از بين هزار ماشين روي يك ماشين تأثيرگذار باشد و يك نفر صداي ضبطش را كم كند. شايد يك خانم يك ذره حجابش را بيشتر رعايت كند. به همينخاطر انگيزه داشتيم كه برنامه نماز را هر روز گسترش بدهيم. خوشبختانه صف نمازهاي ما هرروز طولانيتر ميشود».
نمازخانه روباز و خياباني رستوران اميركبير به اندازه يك مسجد طرفدار دارد. در هر نوبت حدود 40 تا50 نفر پشت سر امام جماعت ميايستند.حدود 20 نفر از كاركنان رستوران هميشه در صفوف نماز حاضر ميشوند و بقيه نمازگزاران هم جزو رهگذران يا مشتريان يا مغازهداران محله عدلخميني مشهد هستند. امير ميگويد: «دور و بر رستوران ما مسجد هم هست. لباس بچههاي ما بوي گوشت و پياز ميدهد. اگر اينها به مسجد بروند شايد مردم از بوي لباسهاي بچهها اذيت بشوند. ضمن اينكه نماز مسجد 25دقيقه طول ميكشد و نماز ما 10دقيقهاي تمام ميشود».
اقامه نماز اول وقت در جلوي رستوران هم كار كارگران نمازخوان را راحت كرده و هم روي گروه دوم كارگران تأثير گذاشتهاست؛ «از 25نفر نيرويي كه دارم چندنفرشان كاهل نماز بودند كه الان وضعشان فرق كرده است. يكي از كارگران رستوران كه اصلا نماز نميخواند، چندشب پيش بهصورت خودجوش وضو گرفت و در صف نماز ايستاد. نماز ما اجباري نيست ولي آنهايي كه نماز ميخوانند، هوايشان را بيشتر داريم.»
- موكت صلواتي و بلندگوي اهدايي
رهگذران علاوه بر اينكه خودشان در نماز جماعت شركت ميكنند، دوست دارند با اهداي كالاهاي معنوي در ثواب اين كار خير شريك شوند؛ «يكي از عابران براي ما موكت بزرگي خريد و به رستوران اهدا كرد. ميگفت دوست دارم ثوابش به روح پدر و مادرم برسد. فرد ديگري از سفر كربلا براي ما سجاده سوغاتي آورده است. يك نفر ديگر براي ما بلندگو خريده است. الان من 10 تا لوح تقدير دارم كه رهگذران از ما قدرداني كردهاند.»
عدهاي از رهگذران از اينكه مسير پيادهرو بستهشده اظهار نارضايتي ميكنند. اميريان در پاسخ به اين گروه ميگويد: «ما ازشهرداري منطقه 8 مشهد مجوز گرفتهايم. ضمن اينكه عرض كامل پيادهرو را نميگيريم. چند نفرعابر پياده بهراحتي ميتوانند از كنار موكت ما رد بشوند. شهرداري چون ديد داريم براي ترويج نماز فعاليت ميكنيم همكاري خوبي با ما داشت. حتي وقتي آبسردكن نصب كرديم، از طرف شهرداري به ما يك آبتصفيهكن هديه دادند».