مهجبين با خودش عهد كرد كه هر سال ماه مبارك رمضان كه ميشود بين مردم محلهاش نان توزيع كند؛ آن هم از نوع نان محلي خود مردم محله كه از روستاهاي اطراف زاهدان هستند. اوايل بهنظر كاري معمولي بود اما وقتي مردم محله هر شب منتظر نان مهجبين شدند و بعد از آن به كمك او رفتند، همدليهايشان بيشتر شد. حالا در سفره آنهايي كه وضع ماليشان خوب نبود هم نان هست.
مهجبين با توزيع نان نهتنها بوي نان تازه را در سفرهها پيچاند بلكه دل مرد محل را به اين نور اميد روشن كرد كه همه مردم اين محل پشت هم هستند و گرچه توان ماليشان زياد نيست اما همدليشان مثال زدني است.
هنوز ماه رمضان شروع نشده شال و كلاه ميكند تا رسم چند سال گذشته را بهجا بياورد. با خودش عهدي بسته است؛ عهدي كه در هيچ جا نوشته نشده است. 3سال پيش بود كه با خود عهد كرد هر سال دست بهكار شود و 30روز ماه رمضان، نزديك افطار نان پخش كند، آن هم نان محلي مردم زاهدان. مهجبين براي انتخاب نان بهعنوان نذري بين مردمي كه روزگار بر وقف مرادشان نيست و تنگدستي مدتهاست مهمان خانهشان شده است دليل دارد.
ميگويد: اعتقاد دارم نان جايگاه ويژهاي نهتنها در ايران بلكه در تمام دنيا براي تغذيه دارد. نان حرمت دارد و يك جورهايي گندم، نماد تمام نعمتهاي خداست. از طرفي سر هر سفرهاي نان هست و اصل سفره را تشكيل ميدهد. شايد سر سفرهاي غذايي نباشد اما حتما نان هست ولو به مقدار كم. با اين عقايد و طرز فكر تصميم گرفتم كه تمام 30روز ماه رمضان نان پخش كنم، آن هم نان سنتي و به شيوهاي كاملا محلي.
- پخت نان با دهان روزه
اعتقاد دارد نان بايد سنتي باشد تا رسم و رسوم مردم سرزميني كه در كنار هم زندگي ميكنند، حفظ شود. اما پخت نان، آن هم از نوع سنتي، تخصص زن جوان نيست. او براي اين كار از يكي از اهالي نعمتآباد شهر زاهدان كمك ميگيرد؛ زن ميانسالي كه وضع مالياش چندان تعريفي ندارد و زندگي را به سختي ميگذراند اما از زماني كه فهميده مهجبين ميخواهد نان سنتي بپزد و بين مردم شهرش پخش كند داوطلب شده. زن ميانسال ميگويد: پخت نان باعث شده رابطه بين همسايهها صميميتر شود و كدورتي كه با بعضي از همسايهها داشتيم از بين برود. وقتي نان براي همسايهها ميبرم، خوشحال ميشوند؛ اما اين تمام ماجرا نيست، بركت سفرهام بيشتر شده است. وقتي روزه ميگيرم و همزمان نان ميپزم، خوشحالم كه با دهان روزه كار خير انجام ميدهم. پخت نان براي همه ما مفيد بوده و هست. بچههايم به جاي اذيت و شيطنت به كمكم ميآيند و حس خوبي دارند از اينكه دارند كار بزرگي انجام ميدهند. بهخودم قول دادهام تا آخر عمرم هر ماه رمضان نان در تنور خانهام پخت شود و با زبان روزه براي روزهداران نان بپزم.
- خيرين و كمكهاي هميشگي آنها
يك هفته قبل از ماه مبارك رمضان، مهجبين براي تهيه آرد اقدام ميكند؛ روزي يك كيسه لازم است و او هر روز، كيسه فردا را تهيه ميكند. هر كيسه آرد 40 كيلو است و قيمت آن 60 هزار تومان تمام ميشود. اما براي پخت نان سنتي آرد كافي نيست. ميگويد: روغن و سياهدانه هم براي پخت اين نان نياز است. براي پخت يك كيسه آرد حدود 4 ليتر روغن لازم است و يك كيلو سياه دانه كه كيلويي 25هزار تومان است؛ البته چون در اين منطقه محروم گاز لولهكشي نداريم هر 2 روز يك كپسول گاز جديد هم لازم است. آب زاهدان براي پخت نان خوب نيست، براي همين بايد آب معدني تهيه كنم.
زماني كه مهجبين با خود تصميم گرفت هر ماه رمضان نان بپزد و بين مردمي نانها را پخش كند كه وضع مالي بدي دارند، با خود به تنها چيزي كه فكر نميكرد، هزينه خريد آرد، روغن و... بود. دلش قرص و محكم بود كه خدا كمكش ميكند. وضع مالي مهجبين هم چنان تعريفي نداشت اما دلش ميخواست اين كار را انجام دهد، پس بايد تمام تلاشاش را ميكرد. ميگويد: زماني كه تصميم گرفتم، يك روز خيلي اتفاقي ماجراي نانپختن و پخشكردن آن بين مردم در شبهاي ماه مبارك رمضان را براي خواهر و برادرم گفتم و آنها بعد از شنيدن حرفهاي من آمادگيشان را براي كمك اعلام كردند. وقتي همراهي آنها را ديدم، خيلي خوشحال شدم و اين خوشحالي زماني چندبرابر شد كه 4 نفر از دوستانم كه از خيّرين هستند با شنيدن پيشنهادم مرا در تهيه وسايل پخت نان همراهي كردند.
- توزيع نان در خانهها
حالا پخت نان در محله نعمتآباد، به يك عادت تبديل شده است. همه نيازمندان ميدانند همين كه نخستين روز ماه رمضان بيايد، نياز نيست به سراغ نانوايي محل بروند. مهجبين و زن ميانسال كه كار پخت نانها را بهعهده دارد، براي آنها نان ميآورند. مهجبين ميگويد: روز اول ماه رمضان دست بهكار ميشويم؛ تنور روشن و آرد خمير ميشود و داخل تنور قرار ميگيرد. براي تهيه آرد از يك هفته قبل از شروع ماه رمضان اقدام ميكنم.
مهجبين يك ليست دارد؛ ليستي كه اسامي 40خانواده مستمند، يتيم و نيازمند در آن نوشته شده است؛ افرادي كه در اوج فقر خدايشان را فراموش نكرده و روزه و نمازشان را ترك نميكنند. همين كه نانها پخت ميشود، مهجبين و فرزندان و دامادهاي زن نانوا راهي خانههاي 40 نيازمند محله نعمتآباد ميشوند. راههاي دورتر را مهجبين با ماشين ميرود و نان توزيع ميكند و نزديكتر را بچههاي زن نانوا كه كنار تنور نشسته و دانهدانه نانها را از دل تنور داغ با زبان روزه بيرون ميكشد.
مهجبين ميگويد: توزيع نان، فقط براي روزهاي اول است، روزهاي بعد اغلب خود خانوادههايي كه اسمشان در ليستمان است مراجعه ميكنند و سهم نانشان را ميگيرند و با لبي خندان راهي خانههايشان ميشوند.
- نان در سفره مسجد
اما نان تنور مهجبين فقط سهم 40خانواده يتيم و نيازمند نيست، 60 نان ديگر راهي مسجد محل ميشود و سر سفره افطار جاي ميگيرد. از آنجا كه نانها بريده ميشود، حدود 80 نفر سر سفره افطار از نانهاي مهجبين ميخورند و روزهشان را با آن افطار ميكنند. ميگويد: مسئول بردن نان به مسجد يكي از مرداني است كه هرساله در مسجد براي سفره افطاري كمك ميكند.
نانپزي و توزيع نان مهجبين و زن ميانسال در همين مدت كوتاه آنقدر گرفته كه هر كسي گرهاي در كارش ميافتد، آرد نذر تنور آنها ميكند، به همين دليل گاهي اوقات ميزان آرد در يك روز از يك كيسه بيشتر ميشود و مهجبين به ناچار به سراغ زنان ديگر محله كه در پخت نان تخصص دارند ميرود و از آنها كمك ميخواهد. مهجبين ادامه ميدهد: حالا طوري شده كه روزي 200نفر به بركت نان ما، افطار ميكنند. من با يك كيسه آرد شروع كردم اما معمولا بيش از يك كيسه پخت ميشود چرا كه خيرين و افرادي كه نذر كردهاند آرد و ساير مواد را تهيه كرده و برايمان ميآورند.
مهجبين ميگويد: زني كه برايم نان ميپزد نذر كرده تا زنده است و دستهايش ميتواند كار كند هر سال ماه رمضان براي روزهداران نان بپزد و اين براي من خيلي ارزشمند است چون هدفم بزرگداشت باورها و ايمان و سنتهاي ماست كه نسلهاي جديد بشناسند و پاس بدارند. درست است كه كار ما به ظاهر بزرگ نيست و هزينه خيلي زيادي مثل افطاريهايي كه در بعضي از شهرها ميگيرند ندارد اما همين كار باعث شده تا 200نفر هر شب نان سر سفرهشان برود. به غير از اين، حدود 20نفر در اين كار به ما كمك ميكنند و اين 20نفر از لذت كار گروهي و كمك به ديگران بهره ميبرند.
- شما چه ميكنيد؟
مهجبين چندسالي است كه نذر كرده در ماه رمضان به افراد نيازمند در محلهاش نان سنتيرايگان بدهد. شما براي كمك به او چه ميكنيد؟ نظرات و پيشنهادهاي خود را به 30003344 پيامك كنيد يا با شماره تلفن 84321000 تماس بگيريد.
نظر شما