اگر در وجود انساني حسد ريشه دوانده باشد حتما نميتواند براي ديگران خير و خوبي بخواهد اما اگر در وجود همين انسان، مهرباني و رأفت نهادينه شده باشد، مدام براي ديگران طلب خير ميكند.
حضرت امامحسين(ع) كه ايشان را اينگونه زيارت ميكنيم: «و منه النصح و بذل مهجته فيك» مصداق بارز خيرخواهي براي همنوعان و اطرافيان هستند كه با همه وجود حتي در آخرين لحظه عمر شريفشان هم براي قاتل خود، خيرخواهي ميكنند و دوست ندارند گزند و آسيبي به او برسد.
اگر ميخواهيم واقعا رهرو و دوستدار اهل بيت باشيم بايد خيرخواه همديگر باشيم و اگر ميخواهيم خيرخواه همديگر باشيم به بيان آموزههاي ديني اسلام بايد 4نشانه داشته باشيم؛ به حق قضاوت كنيم، از خود به ديگران حق بدهيم، براي ديگران آنرا بپسنديم كه براي خود ميپسنديم و به حق هيچكسي دست درازي نكنيم.
پيامبر خدا(ص) در بيان جايگاه انسان خيرخواه چه زيبا فرمودهاند كه با منزلتترين مردم نزد خداوند در روز قيامت، كسي است كه در راه خيرخواهي براي خلق او، بيش از ديگران قدم بردارد.
امروزه نياز جدي و اساسي زندگي اجتماعي ما انسانها خيرخواهي است. در دورهاي كه به بهانه باندبازيهاي سياسي و افكار جناحي، يا خود بزرگبينيهاي بيپايه، متاسفانه مچگيري از رقيب و همسايه و دوست و همكار و... به يك عادت در زندگي تبديل شده، آنچه براساس آموزههاي اسلام ضروري است، خيرخواهي و خوبخواستن براي اطرافيانمان است. اگر اين خصوصيت را در وجودمان نداريم، پس هم در بندگي خالصانه خود بايد ترديد داشته باشيم و هم يقين بدانيم كه نسبت بهخودمان هم مدام ظلم ميكنيم.
از حضرت امير(ع) در خطبه 86 نهجالبلاغه در اين خصوص اينگونه نقل شده كه ميفرمايند: خيرخواهترين مردم نسبت بهخود، فرمانبردارترين آنان از پروردگار خويش است و خيانتكارترين آنها نسبت بهخود كسي است كه در برابر پروردگارش نافرمانتر باشد.
اگر فقط و فقط بهدنبال بندگي خالصانه حضرت حق باشيم، بايد وظيفه خود بدانيم كه نسبت بهخود و اطرافيانمان خيرخواه باشيم. هميشه خير ديگران را نسبت به آنچه براي خود طلب ميكنيم، بيشتر بخواهيم. پس در مسير بندگي خدا تمرين كنيم كه مدام خير بندگان خدا را طلب كنيم، چرا كه در سايه اين تمرين، زندگي آرامتر و لذتبخشتري خواهيم داشت.