ميگوييم هنرمند ايراني، چراكه بارها ديدهايم و ثابت شده اثري كه بهدست تواناي استادان هنرمند كشورمان خلق ميشود، جدا از ظاهر، معنويتي در باطن دارد كه جاذبه هنر را صدچندان ميكند. نمونهاش را در آثار استاد رضا بدرالسماء ميتوان ديد؛ هنرمندي در رشته نگارگري با 67سال سن كه در شهر هنردوست و هنرپرور اصفهان متولد شده و زندگي كرده است. استاد بدرالسماء كه سال 1387درجه يك هنري را از وزارت فرهنگو ارشاد اسلامي دريافت كرده، نقاشي ميكند و نمونه شاهكارهايش را در ميناكاريهاي «بابالرأس» در حرم مطهر حضرت ابوالفضل عليه السلام، ضريح مطهر حضرت مسلم بن عقيل و حضرت حبيب بن مظاهر عليهماالسلام ميتوانيد تماشا كنيد. تا مدتي ديگر هم ضريح مطهر حضرت امامموسي بنجعفر و امام جواد عليهماالسلام رونمايي ميشود كه ميناكاري آن بهدست تواناي اين هنرمند اصفهاني در حال انجام است. اين روزها هم مظلوميت شهداي منا روي اثر مينياتور استاد بدرالسماء منتشر شده و اثر ديگري مربوط به ماجراي عيد غدير و ولايت حضرت اميرالمؤمنين امامعلي عليهالسلام، تازهترين اثر اين استاد نگارگري كشورمان است. با او درباره هنر ايراني و تجلي روح معنوي اسلام در كارش گفتوگو كرديم.
- فكر ميكنم مثل همه خانوادههاي هنرمند اصفهاني، ريشههاي هنر شما را هم بايد در خانوادهتان جستوجو كرد.
بله، خانوادههاي اصفهاني معمولا هنردوست و هنرمند هستند. دليل گسترش و پيشرفت صنايعدستي در اصفهان همين امر است. من هم در خانوادهاي به دنيا آمدم كه اهل هنر بودند؛ يعني پدرم هزينههاي زندگي را از راه تهيه آثار هنري و فروش آنها بهدست ميآورد. به همين علت بود كه از همان دوران كودكي علاقه زيادي به هنر داشتم.
- چرا از ميان تمام هنرهاي موجود، رشته نگارگري را انتخاب كرديد؟
علاقه به نقاشي و طراحي، از دوران كودكي در من وجود داشت. اين را هم از خانواده به ارث برده بودم و هم در اثر تماشاي آثار و كار آنها، شوق اين هنر در وجودم ميجوشيد. بهخاطر دارم كه وقتي نوجوان بودم، تمام روزها را به نقاشي و طراحي كردن ميگذراندم و خانوادهام از اين همه علاقه متعجب بودند. آنقدر به اين كار اشتياق و علاقه داشتم كه شبها منتظر ميماندم كه همه بخوابند و من بتوانم به اتاقي بروم و زير نور شمع و چراغهاي كوچك، نقاشي و طراحي كنم؛ چون پدر و مادرم مانع از اين ميشدند كه شبها را بيدار بمانم و به اين كار بگذرانم.
- يعني خودتان تمرين ميكرديد تا بياموزيد؟ استاد نداشتيد؟
خير، استادي نداشتم و خودم اين كار را با علاقه پيگيري ميكردم. از خودم ايراد ميگرفتم و كارهايم را تصحيح ميكردم. بعد از اينكه تحصيلات دوره متوسطه را تمام كردم، جديتر كار هنري را پيگيري كردم و بهطور حرفهاي و تخصصي هنر را ادامه دادم. حتي رشته آبرنگ را هم به تنهايي بهطور كامل آموختم و توانستم از آن به خوبي در كارهايم استفاده كنم. البته بايد اشاره كنم كه همسرم همراه و دوست خوبي برايم در زندگي بود كه هميشه نهتنها مانع كارم نميشد، بلكه هم من را به ادامه كار تشويق ميكرد و هم لوازم كارم را فراهم ميكرد.
- هر كسي كه آثار هنري شما را مرور كند، حتما دستش ميآيد كه بهخصوص آثار معنوي شما و آنچه در عرصه هنر ديني تهيه كردهايد بسيار وزين است. آيا تهيه آثار هنري در بخش مذهبي را از ابتداي فعاليت هنريتان در برنامه داشتيد يا اين كار را پس از مدتي شروع كرديد؟
از ابتدا به اين كار علاقه زيادي داشتم و آثاري در زمينه مذهبي و اعتقادي تهيه ميكردم. اما زماني اين را بهطور جدي شروع كردم كه احساس كردم هنرم به درجهاي از وزن و اعتبار رسيده كه قابليت بيان مفاهيم ديني را داشته باشد. چون اعتقاد دارم مفاهيم و تعاليم ديني در هر زمينهاي كه باشد، نيازمند استعداد و ظرفيت فكري بالاست تا مردم بتوانند آن را درك كنند. باور دارم كه هنر بايد به بهترين شيوه ممكن در كنار چنين مفاهيمي قرار بگيرد تا بتواند شمهاي از آن مفاهيم را بيان كند. به همين دليل بود كه بهترين آثارم در اين زمينه را زماني تهيه كردم كه نسبت به كارم تا اندازهاي مطمئن شدم.
- تا آنجا كه ما ميدانيم يكي از توفيقهاي زندگي شما شركت در كارگروه طراحي و تهيه تعدادي از ضريحهاي اماكن متبركه بوده است. درست است؟
بله. خوشبختانه اين توفيق را داشتهام كه در روند ساخت و تهيه چند ضريح مقدس حضور داشته باشم. البته بايد يادآوري كنم كه در تمام اين موارد، تهيه بخش ميناكاري بر عهده من بود.
- به هر حال اين توفيق بزرگي است و بسياري از هنرمندان مسلمان و حتي غيرمسلمان آرزو دارند كه آثار هنريشان در چنين اماكن مقدسي مورد استفاده قرار بگيرد. چه شد كه بهعنوان عضوي از اين كارگروهها انتخاب شديد؟
در پاسخ به اين پرسش كه شايد سؤال بسياري از مردم و بهخصوص هنرمندان علاقهمند به شركت در اين گروهها باشد، بايد يادآوري كنم كه سابقه فعاليتهاي هنري من كه به حدود 60سال ميرسد، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ثبت شده است. چون در حدود 8سال قبل بود كه مدرك درجه يك هنري را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دريافت كردم و پيش از آن هم سابقه 50سالهاي از هنر در كارنامه كاريام داشتهام. در عين حال در مسابقات هنري و همايشهاي بسياري در كشور خودمان و ساير كشورها عنوان برتر را كسب كردهام. اما به هر حال وقتي روند تهيه ضريح متبركهاي آغاز ميشود از هنرمندان و افراد توانا در هر رشته هنري خواسته ميشود تا آثار خود را در بخش ويژهاي به گروه مركزي ارسال كنند. من هم با زحمت اما شوق و علاقه بسيار نمونههايي از ميناكاري را تهيه كردم و خوشبختانه مورد پذيرش قرارگرفت. به اين ترتيب بود كه تهيه بخش ميناكاري ضريحهاي متبركه را به من سپردند و توفيق خدمت در اين زمينه را داشتم. هميشه براي انجام اين كار وضو ميگيرم و با ذكر و دعا كارم را شروع ميكنم. حتي همسرم كه در تهيه آثار به من كمك ميكند هم در تمام مدت مشغول ذكر است و دقت بالايي در انجام كارها دارد. البته همسرم در رشته خاص هنرياي فعاليت ندارد اما هميشه كمك كار من بوده است.
- در تهيه كدام يك از ضريحهاي متبركه شركت داشتهايد؟
طراحي بخش ميناكاري ضريح حضرت مسلم بن عقيل، ضريح جديد حضرت حبيب بن مظاهر، دونيم (دوطرف) ضريح جديد مقام حضرت ابوالفضل(ع) در خيمهگاه ازجمله آثارم بوده است. همچنين در تهيه بابالراس حضرتابوالفضل(ع) هم شركت داشتم. معمولا كارهايي كه ميناكاري ضريح اماكن متبركه انجام ميشود، خوشنويسي و گل خط است كه ماندگاري و دوام بسيار زيادي دارد.
- در حال حاضر چه آثاري در دست تهيه داريد؟
در حال حاضر توفيق دارم كه 2 اثر بزرگ را انجام بدهم؛ يكي تهيه بخش ميناكاري حرم مطهر امامموسي بن جعفر و ديگري امام جواد عليهماالسلام است. چون ميدانيم كه حرم اين دو امام بزرگوار كه در شهر كاظمين قرار دارد، داراي ضريح مشتركي است. ميناكاري اين ضريح مطهر را مدتي است كه شروع كردهام و اميدوارم به ياري خدا تمام اثر به بهترين وجه ممكن تهيه شود تا قابليت استفاده در آن مكان مقدس را داشته باشد. از طرف ديگر تابلويي به مناسبت عيد غدير تهيه كردم. اين تابلو تلفيقي از هنر مينياتور و آبرنگ است كه در مركز آن نام مقدس امام علي(ع)نوشته شده و در بالاي آن هم حديث شريفي از نبي مكرم اسلام ثبت شده است. اطراف نوشتهها هم با هنر مينياتور و آبرنگ طراحي شده است. اين تابلو در روز عيد غدير رونمايي شد و قرار است از آن در بيلبوردها و پوسترها هم استفاده شود.
- شايد مردم با هنر ميناكاري آشنايي نداشته باشند. اين نوع آثار چگونه تهيه ميشود و در كدام بخشها بهكار ميرود؟
بهعنوان مثال بايد بگويم ميناكاري كه در تهيه باب الراس حضرتابوالفضل(ع) مورد استفاده قرار گرفت، روي 92قطعه انجام شد كه ازجمله فعاليتهاي بسيار مهم و معنوي محسوب ميشود. البته بايد توجه داشته باشيم كه ميناكاري فعاليتي است كه آشنايي، شناخت و دقت بسياري ميطلبد. به همين علت حتما لازم است كه كسي وارد اين حوزه شود و مسئوليت اين بخش بهخصوص در ضريحهاي مقدس را بر عهده بگيرد كه مهارت كافي در اين زمينه را داشته باشد. چون در هنر ميناكاري لازم است كه فلز مس در چندين مرحله لعاب داده شده، در كوره گذاشته شود و در معرض حرارت قرار بگيرد تا از اين طريق به درستي پخته شود و وقتي مورد استفاده قرار ميگيرد دچار آسيب نشود. اين كار بسيار تكنيكي است و تبحر بالايي را نياز دارد. طبيعي است وقتي هم كه قرار است در كنار مضجع شريف بزرگان ديني و ائمه اطهار عليهمالسلام قرار بگيرد، از حساسيت بيشتري برخوردار است كه هنرمند در تهيه آن بايد دقت بيشتري داشته باشد.
- بعد از تهيه ميناكاري اين ضريحهاي متبركه، توفيق زيارت آنها را هم از نزديك داشتهايد؟
بله. خوشبختانه از زماني كه هنر خودم را صرف اظهار عشق و ارادت نسبت به ساحت مقدس بزرگان ديني و چهرههاي برجسته اسلامي كردم، شاهد عنايتهاي ويژهاي از طرف آن بزرگان بودهام. نمونهاش همين توفيقي كه در خدمتگزاري داشتم. حس و حاليكه در زمان زيارت آنها داشتم، برايم قابل بيان نيست. البته بسياري از مردم از اعتقادات و باورهاي گوناگون، هر كدام بهنحوي به اين بزرگان خدمت ميكنند، اما فرصت شركت در تهيه ضريحهاي متبركه، موقعيت و فرصت بزرگي است كه نصيب هر كسي نميشود. احساس ميكنم آن بزرگان عنايت ويژهاي نسبت به هنرم داشتهاند و من را براي اين خدمتگزاري انتخاب كردهاند. اميدوارم لياقت اين خدمتگزاري را داشته باشم كه اجازه دادند هنرم تا سالها در كنار مرقد مطهرشان باقي بماند و متبرك شود.
- عارفانه عروج كردند
با استاد بدرالسماء درباره تابلوي مينياتور منا
احتمالا شما هم اين روزها در شبكههاي گوناگون اجتماعي، طرح نگارگري از شهداي منا را ديده باشيد؛ طرحي كه فاجعه تلخ و غمبار منا در سال گذشته را يادآوري ميكند. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد اين اثر مينياتوري را استاد رضا بدرالسماء خلق كرده است. استاد درباره اين اثر اينطور توضيح ميدهد: «تابلوي شهداي فاجعه منا در حدود يك سال زمان بهخود اختصاص داد و اين روزها كه در ايام سوگواري اين شهداي بزرگوار و والامقام هستيم، كار آن به تازگي تمامشده است. در اين طرح نگارگري از نقوش و طرحهاي ايراني- اسلامي استفاده شده است. در عين حال رنگهاي گرم بسياري در آن بهكار رفته تا تداعيكننده تشنگي زائران بيتالله الحرام و همچنين خوف و رجاي ناشي از اين واقعه باشد. در كنار خانه كعبه نيز عروج روح مطهر شهداي فاجعه منا بهصورت رقصي سماع گونه به تصوير كشيده شده تا اوج و عظمت شهادت آنها را به بهترين شكل نمايش بدهد».
تابلوي شهداي منا كه در سالروز شهادت زائران بيتالله الحرام در شهر قم رونمايي شد، تابلويي در ابعاد 80در 100سانتيمتر است كه استاد بدرالسماء آن را با هنر آبرنگ و مينياتور به تصوير كشيده است تا يادماني از شهداي مظلوم منا باشد. او درباره نحوه شكلگيري اين ايده در ذهنش ميگويد: «زماني كه حادثه منا روي داد من در حال تهيه ساير آثارم بودم. وقتي اخبار مربوط به اين حادثه را شنيدم و تصاوير جان باختگان را ديدم، خيلي متأثر شدم. نحوه قرار گرفتن شهداي منا در ذهنم مانند رقص سماع تداعي شد. چون در عرفان اينگونه حالات وجود دارد كه وقتي عارف مجذوب و شيفته خالق خود ميشود، به حالت رقص درآمده و عروجي ملكوتي به سمت خداوند دارد. به همين علت بود كه در خلق اين اثر حدود 200چهره از شهداي منا را به تصوير كشيدم كه حالت عروج همه آنها سماع گونه بوده و شهادتي معنوي و قابل تقدير داشتهاند. به اندازهاي كه ساير حجاج محو عروج و شهادت آنها شدهاند و اين نكته را در تصوير نشان دادهام».
اين استاد نگارگري معتقد است: «فاجعه منا يكي از تلخترين حوادثي است كه يادآوري آن قلب و ذهن هر مسلماني را آزرده ميكند. در اين ميان هنرمندان در رشتههاي گوناگون ميتوانند با خلق آثاري درباره اين حادثه كه ازجمله تلخترين حوادث در تاريخ جهان اسلام است، بيكفايتي آلسعود و مظلوميت مسلمانان جهان را در قاب هنري به نمايش بگذارند».
حدود 200زائر در طرح اين تابلو وجود دارد و در اين اثر آيه 100سوره مباره نساء با موضوع اجر و پاداش شهادت در راه هجرت به خانه خدا در حاشيه تابلو كار شده است. همچنين آيه 25سوره حج در حاشيه خانه خدا نوشته شده است كه بيانگر وجود عذابي دردناك براي كساني است كه در سرزمين خانه خدا دست به ستم عليه زائران و مسلمانان ميزنند و اين دو آيه دو وجه، از فاجعه منا را به تصوير ميكشد. بدرالسماء ميگويد: «تابلوي شهداي فاجعه منا را با شور و اشتياق دروني خودم و بدون دريافت هيچ نوع هزينهاي خلق كردهام و به هنرمندان جوان هم پيشنهاد ميدهم متوجه اتفاقات و وقايع جاري در جامعه خود باشند و عمق وقايع را با زبان هنر و در حد توانايي و وسع خود بيان كنند؛ چراكه اين كار به ماندگاري و تثبيت خاطرات در ذهن اجتماعي مردم و همچنين تسكين دردها كمك زيادي ميكند».
- نگارگري ايراني؛ مركز ثقل توجه هنرمندان جهان
اولگ گرابر، تاريخ نويس هنر اسلامي كه بيش از 31 عنوان كتاب درباره هنر اسلامي نوشته، باور دارد كه جاذبه نقاشي ايراني در پيچيدگيهاي هوشرباي آن و شيوه حيرتانگيز طرح مسئله درباره ماهيت نگارگري ايراني و شيوه درك شاهكارهاي آن است.گرابر كه اهل كشور فرانسه و پروفسور هنرهاي زيبا در دانشگاه هاروارد و تاريخ نويس و باستانشناس هنري بود، در كتابي كه با عنوان «مروري بر نگارگري ايراني» تأليف كرده، مينويسد: «هنر غرب تنها در آغاز قرن بيستم بود كه شروع به كشف نقاشي ايراني كرد. هنرمنداني چون ماتيس و كاندينسكي كه تحتتأثير هندسه و رنگهاي درخشان نگارگري ايراني قرار گرفتند جزو نخستين مدرنيستهايي هستند كه خصايص هنر ايراني را وارد آثار خود كردند. حالا كه يك قرن از اين تحول ميگذرد علاقه هنردوستان و بازديدكنندگان از موزهها به نگارگري ايراني روزبه روز بيشتر ميشود».او در اين كتاب خواننده را با نقاشي ايراني كه عمدتا نگارههاي زينتبخش كتابهاي ادبي، تاريخ، منافع الحيوان، هيأت و ديگر نسخههاي خطي است، آشنا ميكند. هرچند ديوارنگارههاي آثار تاريخي و نقوش سفالينه را نيز مدنظر قرار ميدهد تا با طرح پرسشهايي چند، راهگشاي پژوهشهايي بنيادين در عرصههايي كه مهم مييابد شود. مؤلف سعي دارد مخاطب را در وسط جهان مولد اين نگارهها قرار دهد؛ جهان فرهنگ اسلامي از قرون وسطي تا عصر مدرن.اينگونه است كه با مطالعه آثارگرابر متوجه خواهيد شد كه هنر ايراني- اسلامي از جمله هنر نگارگري بهشدت مورد توجه هرمندان غربي قرار گرفته است؛ به قدري كه در حد رشتههاي تخصصي دانشگاهي به بررسي و مطالعه آثار هنرمندان كشورمان پرداخته و كتابها و مقالات بسياري در اينباره تأليف كردهاند.