مرجان مرتضوي زماني كه دانشجو بود يعني از سال ٧٠ وارد شهرداري تهران شد و بعد از 3،2سال كار كردن به سازمان پايانههاي شهرداري رفت و بهعنوان مدير روابط عمومي كار خود را دنبال كرد؛ «بعد از آنكه مدير روابط عمومي شدم 5،4 سال نيز مدير پايانهها بودم و ٢ سال هم در شهرداري منطقه ٧ مسئوليت تبليغات را برعهده داشتم و سپس مجددا به سازمان پايانهها بازگشتم. در اين زمان علاوه بر حضور در بخش روابط عمومي، مدير امور بانوان و مسئول بهداشت كليه پايانهها نيز بودم. آن زمان معاونت اجتماعي مانند الان وجود نداشت. به همين دليل هم مدير امور بانوان بودم و هم مسئوليت انجام كارهاي فرهنگي را برعهده داشتم. سال 74با وجود آنكه مجرد بودم به موضوع مادران و زنان متاهل فكر ميكردم». او از دوران پس از ازدواج و بچهدار شدنش ميگويد كه چند روزي به همراه همسر و فرزندش به سفر خارج از كشور ميروند و در يكي از مراكز خريد دخترش نياز به عوض كردن پوشك و خوردن شير پيدا ميكند؛ «وقتي نوزاد من در مركز خريد دچار مشكل شد خانمي با دستش اتاقي را نشانم داد و وقتي وارد اتاق شدم، براي نخستين بار اتاق مادر و كودك را ديدم؛ جايي كه به وسايل موردنياز براي شستوشوي بچه و عوض كردن پوشك كودك مجهز بود. زماني كه از اين سفر برگشتم تصميم نهايي خودم را گرفته بودم كه هرطور شده اين اتاقها را در كشور داير كنم». سال84 بهوجود آمدن اتاق مادر و كودك دغدغه خانم مرتضوي ميشود و ميگويد: «هميشه اين دغدغه در ذهنم بود. در همان سالها نيز اداره كل بانوان به نوعي در حال شكلگيري بود و ديدم فرصت خوبي است تا يك فضايي براي مادرها در اماكن عمومي ايجاد شود و اين معضلي كه مادرها در اماكن عمومي كه دسترسي به فضاي خصوصي ندارند، حل شود. متأسفانه معمولا كساني كه بچهدار ميشوند تصور ميكنند از جامعه شهريشان حذف شده و اصلا ديده نميشوند كه به همين دليل دچار بيماريهاي روحي و رواني ميشوند. آنها وقتي بيرون از خانه ميروند نگران اين هستند كه فرزندشان را چه كار كنند؟ درصورتي كه در خارج از كشور به اين موضوع فكر كردهاند و در تمام اماكن عمومي جايي را درنظر گرفتهاند تا مادرها بتوانند در آنجا فرزندانشان را شير دهند و پوشكشان را تعويض كنند. چرا ما نبايد در كشورمان چنين فضاهايي را داشته باشيم؟ آن هم بهتر از اتاقهايي كه در خارج از ايران وجود دارد. در حال حاضر نيز ميتوانم به جرأت بگويم اتاقهايي كه ساخته شده بهتر و متفاوتترند. مادر بايد بداند كه در مديريت شهري آنطور كه شايستهاش است تكريم ميشود».
- ايده شكلگيري نخستين اتاق مادر و كودك
ايده اوليه ساخت اتاق مادر و كودك در ابتدا براي پايانهها داده شده بود كه با موافقت مسئولان وقت نيز همراه بود؛ «سال ٧٨ طرحي را براي دفتر مديرعامل ارسال كردم كه بهتر است در سرويسهاي بهداشتي ترمينالها سكوهاي تعويض پوشك نوزاد داشته باشيم. همكارهاي فني اين طرح را پياده كردند اما مسكوت ماند. بعد متوجه شدم اين طرح نميتواند موفق باشد. اگر قرار باشد زنها را تكريم و مادرها را جذب كنيم تا از فضاهاي عمومي استفاده كنند گذاشتن سكوي تعويض پوشك بچه اين حس تكريم را منتقل نخواهد كرد. پس متفاوت فكر و عمل كردم تا شرايط را بوميسازي كنيم. لذا اين كار را انجام دادم تا مادري كه وارد اين محيط ميشود آنقدر احساس آرامش كند كه براي لحظهاي تمام دغدغههايش را كنار بگذارد».
خانم مرتضوي براي آنكه بتواند طرح اتاق مادر و كودك را به تأييد برساند تلاش فراواني كرد. حتي به شكل شخصي، مستنداتي جمعآوري كرد تا بتواند به وسيله آنها سختي مادران را در محيط بيرون از خانه نشان دهد؛ «وقتي طرح اتاق مادر و كودك را نوشتم يكسري مستندات نيز جمعآوري كردم تا به شكل ملموس نشان دهم چنين اتاقهايي واقعا لازم است. قصد اوليهام اين بود كه اين طرح را تبديل به مصوبه كنم تا در كل كشور پياده شود. بعد از آن به اين فكر كردم وقتي خودم مدير فرهنگي و امور بانوان سازمان هستم؛ چه بهتر كه از اين پتانسيل استفاده كنم و ابتدا به ساكن در ترمينالها اين اتاقها را ايجاد كنم كه قدم خوبي براي خانمها خواهد بود. بعد طرح را به دفتر مديرعامل بردم در آنجا استقبال شد، به واحد فني براي اجرا رفت و جانمايي صورت گرفت. اگر ميخواستم نخستين طرح اتاق مادر و كودك را در ترمينال بيهقي پياده كنم مانند همه طرحها مثلا ميگفتند شهرداري در بهترين جايي كه داشت اين كار را انجام داد، خيلي كار به چشم نميآمد. براي همين ترمينال جنوب را براي اجراي طرح انتخاب كرديم؛ جايي كه مردمي در همه سطوح اقتصادي در آنجا رفتوآمد ميكنند و شايد اصلا زن هم در آنجا ديده نشود. پس اگر در چنين فضايي زنان تكريم شوند اين نكته را بهتر نشان ميدهيم كه شما را ديدهايم. سال٨٧ اين اتفاق براي نخستين بار افتاد و با استقبال بسيار بالايي روبهرو شد. از بهترين وسايل با استاندارد لازم و بومي شده استفاده كرديم؛ حتي تشكها را سازندگان داخلي با بهترين كيفيت ساختند كه اسفنجهاي بسيار مقاومي دارند. سپس آن را در ساير پايانهها وسعت داديم. براي اجرايي شدن اين طرح سازمان پايانهها و شهرداري واقعا با من همكاري كردند. خودم نيز سعيام بر اين بود كه تمام آنچه را كه در اتاقها استفاده ميشود شخصا انتخاب و تهيه كنم. روي تمام مسائل آن حتي رنگ اتاقها هم فكر شد».
- بازنشستگي پايان خط نيست
حالا بعد از 24سال تلاش و فعاليت، مرجان مرتضوي بازنشسته شده است. با وجود اين هيچگاه خود را از كارافتاده نديد و تمام تلاش خود را بهكار برد تا همچنان براي جامعهاش مفيد باشد. او ميگويد: «هماكنون بازنشستههاي جديد با قديم خيلي فرق كردهاند. ممكن است در اين زمانه شما بازنشستههاي جوان زياد ببينيد. بد نيست چنين اتفاقي طرح موضوعي شود و علت را پيدا كنند چرا يكسري افراد را يا پيش از موعد بازنشسته ميكنند يا ميپذيرند زودتر خودشان را بازنشسته كنند. درصورتي كه هنوز جوان هستند. من با 24سال خدمت خودم را بازنشست كردم چون احساس كردم اينطور بهتر ميتوانم به اهدافي كه دارم برسم و با پتانسيلي كه دارم ميتوانم شخصا كار كنم. بازنشستگي درست است كه معني لغوياش يعني كنار رفتن اما هميشه اينطور نيست. هميشه پايان خط نيست. بعضي وقتها معني سر خط ميدهد. اين معني را ميدهد كه خودت را پيدا كني. بازيابي كني. به اين فكر كني كه درست است تو از يك آدم پرنقش رسيدهاي به يك بينقشي اما اين بهظاهر بينقشي را بايد چه كار كني تا بتواني به آن معنا ببخشي؟ من همين الان هم فكر نميكنم بازنشسته هستم.
نخواستم اين موضوع روي من تأثير بگذارد. شايد در باطن با خودم كلنجار رفته باشم و حتي خيلي جاها نگفتم بازنشسته هستم. اما سعي نكردم دائما فكر كردن به اين موضوع من را درگير خودش كند. هنوز هم صبح زود از خواب بيدار ميشوم. ورزشم را انجام ميدهم. كلاسهايي را كه از قبل براي تقويت خودم ميرفتم همچنان ادامه ميدهم و بهخودم ميگويم چرا شخصا اتاق مادر و كودك را تقويت نكنم؟ وقتي آدم بازنشسته ميشود كارهاي مفيدي كه انجام داده و از خودش به يادگار گذاشته هميشه مانند بچههايش هستند. الان من فكر ميكنم طرح اتاق مادر و كودكم را مانند بچههايم در جايي جاگذاشتهام و چون اين يك حسي بود كه من را اذيت ميكرد گفتم چرا بايد بيكار بنشينم؟ باز هم ميتوانم آنها را تقويت كنم. اتاقهاي مادر و كودك هماكنون ٩ ساله ميشوند و ما بايد از آن استفاده مفيد داشته باشيم. حتي قبل از آنكه مصوبه «شهر دوستدار كودك» شكل بگيرد اين اتاقها بهوجود آمدند و در سال ٨٨ يكي از مصوبات شهر دوستدار كودك بود. اما هنوز خيلي از جاهايي كه ميرويد احساس ميكنيد روي آن خوب كار نشده است و اولويت نيست و اين براي من خيلي ناراحتكننده است».
- كار كردن بعد از بازنشستگي ساده نيست
كار كردن بعد از بازنشستگي آنقدرها هم ساده نيست. در همين زمينه مرجان مرتضوي توضيح ميدهد: «وقتي آدم بهصورت حقوقي كار ميكند در بعضي مواقع بهتر است چون وقتي بهصورت حقيقي كار ميكني بايد خود را اثبات كني. چون ديگران وقتي با تو وارد مذاكره ميشوند بايد بدانند داري دلي كار ميكني نه اينكه داري تبليغ كارت را ميكني و بهدنبال درآمد هستي. خيلي سعي ميكنم از ايجاد اين تصور فاصله بگيرم. براي همين اگر دلتنگ قبل از بازنشستگيام شوم فقط براي وابستگي به اتاقهاي مادر و كودك است كه همچنان اين هدف را پيش گرفتهام».
خانم مرتضوي دنياي بازنشستگي را دنياي جديدي براي شروع زندگي تازه ميداند؛ «من فكر ميكنم در دوران بازنشستگي هر كسي كه زودتر خودش را پيدا كند موفقتر ميشود. من سعي كردم خودم را خيلي زود پيدا كنم. بعضي از خانمها و حتي آقايان زماني كه به جايي مراجعه ميكنند تا فرم پركنند رويشان نميشود كه داخل فرم بنويسند بازنشسته. انگار بازنشسته براي آنها هم رديف با پيري است؛ اينكه الان وقت بازي با نوههاست و رفتن به سفرهاي زيارتي. چون خيلي از خانمها و آقايان احساس ميكنند وقتي وارد بازنشستگي ميشوند فقط بايد استراحت كنند اما با خانه ماندن نشاط از بين ميرود. حتي خود من هم در بعضي مواقع به اين حس و حال ميرسم و خيلي جاها خودم را بازنشسته معرفي نميكنم؛ چون در تصور ما بازنشستگي يعني اتمام عمر مفيد؛ انگار بايد ديگر در خانه بنشيني و مصرفكننده باشي. اين، حس مثبتي نيست و بيشتر، آدم را افسرده ميكند.
اما تمام تلاش من اين بود كه خودم را از اين حس و حال دور كنم. بايد از خانهنشيني و وقتگذراني در پاركها خودداري كرد. من يك زن بازنشسته هستم كه نبايد بازنشستگي را انتهاي زندگي مفيدم ببينم بلكه برعكس بايد به اين فكر كنم كه اين دوره براي من يك فرصت مناسب است. فرصتي كه باعث ميشود بتوان كار ديگري را شروع كرد؛ اصلا براي خود كسب و كار خانگي راه انداخت. حتي در همان جايي كه قبلا كار ميكردي به شكل پاره وقت باز هم كار را ادامه دهي. حتي اگر به پول احتياج نداري سركاررفتن كمك ميكند روحيهات حفظ شود. من قبول دارم اين شرايط كمي سخت است. من هم اوايل براي آنكه با اين مسائل كنار بيايم سعي كردم درس بخوانم تا حس منفعل بودن نداشته باشم. شروع كردم به درس خواندن و تفكر تا بتوانم نگاهم را نسبت به بازنشستگي عوض كنم. اصلا بازنشستگي به شما فرصت ميدهد با فراغ بال شروع كنيد به انجام كاري كه واقعا دوستش داريد. من خودم اين روزها كه بازنشسته شدهام همين كار را ميكنم؛ بهدنبال فعاليتهايي هستم كه دوستشان دارم، به آنها اعتقاد دارم و تا رسيدن به اهداف و ايدهآلهايم از پا نخواهم ايستاد.
من تمام تلاشم را خواهم كرد تا زنان سرزمينم ديده شوند و مشكلي نداشته باشند. آنها مادران سرزمين من هستند كه بايد نقش پررنگ خود را احساس كنند. من بهعنوان يك فرد سعي ميكنم از تمام توانم براي رسيدن به اين نگاه استفاده كنم. حتي با وجود آنكه يك زن بازنشسته هستم اما از پا نخواهم نشست. به همه و بهخصوص بازنشستهها توصيه ميكنم زندگي را به حال خودشان رها نكنند. زندگي مانند يك گياه نياز به رسيدگي دارد؛ نور ميخواهد، هرس ميخواهد و توجه ميخواهد. نبايد زندگي را باري به هر جهت گرفت. برنامهريزي در زندگي مهمترين كاري است كه هر كس ميتواند در حق خودش بكند. كار سختي هم نيست. ياد بگيريم براي چيزي كه ميخواهيم به آن برسيم تلاش كنيم و تمام سختيها را بهجان بخريم. سختيها را بايد تحمل كنيم تا به آرامش و راحتي برسيم.»
- توسعه اتاقهاي مادر و كودك بعد از بازنشستگي
او بعد از بازنشستگي همكاري خود را با وزارت كشور جهت توسعه دادن به اتاقهاي مادر و كودك ادامه ميدهد و ميگويد: «من زماني كه سازمان پايانهها بودم از سوي وزارت كشور دعوت شدم تا دستورالعمل ساخت اتاق كودك و مادر را تدوين كنم. اين كار انجام شد و اين همكاري هنوز ادامه دارد و به جهت آنكه يونيسف در اين خصوص ابراز تمايل كرده با وزارت كشور همكاري كند، تفاهمنامهاي بين خودشان منعقد كردند چون يونيسف به جاهايي كه دوستدار كودك هستند اعتبار ميدهد. من هم در اين زمينه به وزارت كشور كمك كردم تا از اين اعتبار بتوانيم در بخش محتواي آموزشي و تبليغات ايجاد اتاق مادر و كودك استفاده بهينه كنيم. موضوع دستورالعمل ساخت اتاق مادر و كودك با همكاري من بهعنوان مبدع طرح به معاونان امور عمراني استانداريها جهت اجرا در شهرداريها از سال 93 ابلاغ شده است». به گفته مرتضوي درست است كه ٩ سال از ساخت نخستين اتاق مادر و كودك ميگذرد اما هنوز اين اتاقها مخاطبهاي خودش را دارد و بعد از اين هم بيشتر و بيشتر مخاطب پيدا ميكند؛ «امروز فرزند من احتياج به اين اتاقها ندارد؛ اما فردا نوه من به اين اتاقها احتياج پيدا ميكند و اين چرخه ميتواند ادامه داشته باشد. كودكي كه براي نخستين بار به اين اتاق مراجعه كرده الان كلاس دوم است. من از اين موردها زياد دارم. اين طرحي است كه مرتب بايد بازتوليد شود و اين بازتوليدها به بقاي طرح كمك خواهد كرد. من حتي بعد از بازنشستگي به اين نتيجه رسيدم بايد اين اتاقها را تقويت كنم».
- خانواده از ابتدا تا الان حاميام بود
از خانوادهاش كه ميپرسيم آنها را حامي خود معرفي ميكند. مخصوصا همسرش كه مانند يك همراه و دوست به او در اين سالها كمك كرده و همچنان حامي اوست؛ «همسرم هميشه من را در اين مسير همراهي كرده و مانند يك دوست بوده. يكسري موفقيتهايي كه بهدست آوردهام بهدليل وجود و حمايت ايشان بوده است. حتي بعضي وقتها نقشهاي مادرانه را خيلي بهتر اجرا كرده تا من بتوانم به كارهاي بيرون از خانهام برسم. وقتي كارهاي اجرايي در دست داشته باشي هرچقدر هم بخواهي مادر خوبي براي بچههايت باشي كم ميآوري. شايد من در بعضي جاها كم گذاشتم؛ بهطوري كه دختر بزرگم ميگفت مامان تو هميشه سر كاري، مثل مادرهاي ديگر خانه باش. اين نارضايتيها وجود داشت اما همينكه بزرگتر شدند حالا ميگويند اصلا چرا بازنشسته شدي؟ اما با اين حال حامي من بودند».
- مشاوره براي اتاقهاي مادر و كودك با امكانات مناسب
خانم مرتضوي اميدوار است در اتاقهاي مادر و كودك علاوه بر فعاليتهاي معمول كه صورت ميگيرد فعاليتهاي فرهنگي و آموزشي بيشتري انجام شود: «اتاق مادر و كودك ميتواند پايگاهي باشد كه مادرها نگاه مادرانهشان و نحوه نگهداري فرزندشان را تقويت كنند. هماكنون در حال راهاندازي سايتي هستم تا مشاور خوبي در اين حوزه باشم چون در اين اتاقها خيلي كارها را ميتوان انجام داد؛ مثلا محصولات فرهنگي، بهداشتي و... را به مردم معرفي كنيم. همچنين برندهاي خوب ايراني را معرفي كنيم. در حال حاضر باتوجه به همكاريام با وزارت كشور اين كار را انجام ميدهم تا به اميد خدا اگر اين كار انجام شود در آينده بهعنوان مشاور در زمينه تبليغات، محتويات آموزشي و نحوه ساخت و مكانيابي فعاليت داشته باشم. فعلا اتاقها يك دستورالعمل ساخت دارد اما شايد خيلي آكادميك نوشته نشده باشد چون اگر آن زمان ميخواستيم به شكل آكادميك بنويسيم اين كار به تعويق ميافتاد. الان دنبال اين هستم تا استانداردسازياش به درستي انجام شود؛ مثلا تخت چه ارتفاع و ابعادي داشته باشد. سكوي تعويض پوشك نوزاد چه ارتفاعي داشته باشد. شير دستشوييها به چه صورت باشد و... يكي از آرزوهايم اين است به جاي اين همه رستوران در كشور، مجتمعهاي تخصصي تفريحي كودك راه بيندازيم. فعلا فقط يك مجتمع به اين سبك در شرق تهران ساخته شده است كه بايد بيشتر و بيشتر شود. زماني كه به آنجا براي بازديد اتاق مادر و كودك رفتم متوجه شدم اتاق استانداردي نيست. با آنها صحبت كردم و علاقهمند شدند طبق استانداردها اين اتاقها را ايجاد كنند. تمام تلاشم بر اين است در اين مدتي كه بازنشست شدهام بهعنوان مشاور فعاليت كنم تا در بلندمدت قراردادهايي ببندم. براي شروع كار بايد زمينههايي آماده شود و من الان در اين مرحله هستم تا كار دقيقتر، پايهايتر و اساسيتر شروع شود».
- برنامه بعدي؛ ساخت اتاق مادر و كودك در بازار
از برنامههاي آيندهاش هم سؤال ميكنيم اينطور جواب ميدهد: «من براي خودم برنامههاي بلندمدت خوبي چيدهام؛ مثلا از بعد بازنشستگي به بازار زياد ميروم؛ نه بهخاطر خريد بلكه براي آنكه معضل مادرها را در بازار بسنجم. فكر نميكردم اين تعداد مادر با بچه كوچك به بازار بيايند و اينكه چقدر معضل دارند. براي همين به اين فكر كردم پروژه بعديام بازار باشد. نظرم اين است بچهداريمان در اين دوره و زمانه اصولي نيست؛ مثلا الان مادرهاي زيادي به فرزندان خود شيرخشك ميدهند. حتي مادرهايي كه كار نميكنند. من در زماني كه كار ميكردم هر دو فرزندم تا دو سالگي شيرمادر خوردند تا ثابت كنم حتي مادري كه سركار ميرود ميتواند به فرزندش شير مادر بدهد. ميخواهيم در اين اتاقها ترويج استفاده از شيرمادر هم بكنيم؛ حتي بايد برنامهريزي شود تا در اتاقها پزشك و مشاور وجود داشته باشد. الان خيلي از خانوادهها خبر ندارند شهرداري چه خدمات و امكاناتي به مادران شهر ميدهد. مردم وقتي اعتمادشان به مديريت شهري بيشتر شود خودشان هم باور ميكنند و دست بهكار ميشوند تا شهروند خوبي براي شهرشان باشد». او حتي در برنامههاي آيندهاش اين موضوع را جاي داده تا اتاقي هم براي اتاق استراحت پدران راهاندازي كند؛ «چند وقت پيش در شبكههاي اجتماعي ديدم نوشتهاند پس اتاق پدرها كجاست؟ كشورهايي مانند استراليا، انگليس و فرانسه بهدنبال ساخت اتاق خانواده هستند. طرح بعدي من هم همين است؛ ميشود جايي براي پدرها درنظر گرفت كه منتظر همسر و فرزندشان باشند. چون براي آنها هم خيلي سخت است به شكل ايستاده منتظر باشند.
خيلي خسته ميشوند. لازم است فضايي باشد تا پدرها استراحت كنند و در اين مدت كليپهاي آموزشي گذاشته شود تا سرگرم باشند. بهطور آزمايشي در نمايشگاههايي كه برگزار كرديم غيراز اتاق مادر و كودك، اتاق استراحت براي پدر هم ايجاد كرديم كه خيلي استقبال شد چون به هر حال پيش ميآيد به هر دليلي بچه پيش پدرش باشد و مادري در كار نيست. نبايد ممنوعيتي در اين موضوع باشد تا اگر شرايط خاصي وجود داشت پدرها هم بتوانند با فرزندشان وارد اين اتاقها شوند. اما در همه دنيا اين اتاقها با عنوان مادر و كودك شناخته ميشود».
حال مرجان مرتضوي خوب است و در سرش آنقدر فكرها دارد و آنقدر برنامهريزيها دارد كه ديگر نميتوان از او بهعنوان يك زن بازنشسته ياد كرد. او زني است كه تمام تلاش خود را ميكند تا زنان و مادران كشورش در بهترين شرايط مورد احترام و تكريم قرار گيرند تا آنها هم حالشان خوب باشد.
- اتاق مادر و كودك در مترو جان گرفت
اتاق مادر و كودك براي نخستين بار در پايانههاي پايتخت راهاندازي شد و بعد از آن وارد ايستگاههاي مترو شد. هماكنون 7ايستگاه مترو مجهز به اتاق مادر و كودك هستند. خانم مرتضوي در اين زمينه ميگويد: «با وجود آنكه وقتي شما با بچه كوچك وارد مترو ميشويد تا به ايستگاه مقصد برسيد دوست داريد هرچه زودتر از زير زمين خودتان را به بالا برسانيد اما در هر صورت براي همان زمان اقامت كوتاه مادران در مترو، بايد اتاق مادر و كودك داشته باشيم كه خوشبختانه مسئولان مترو به ساخت اتاق استاندارد مادر و كودك پرداختند. با اينكه شروع ساخت اتاق مادر و كودك در پايانهها بود اما در مترو جان گرفت. هر اتاقي كه ساخته ميشود من صدچندان خوشحال ميشوم».
نظر شما