گاهی در رانندگی حقوق دیگران را نادیده میگیریم یا مثلا فکر میکنیم در دعوای زناشویی همیشه حق با ماست؛گاهی ما میتوانیم روی صندلی اتوبوس و مترو بنشینیم و دیگران نه؛ چرا...؟ این افکار از کجا سرچشمه میگیرند؟
پاسخ ساده است: ما خود را از ديگران مهمتر ميدانيم! در روزگاري كه آينه وجود نداشت، يك آقايي به اسم نارسيسوس، تصوير خودش را در آب ديد و عاشق آن شد؛ از آنوقت «نارسيسيسم» واژه مصطلحي براي تعبير «خودشيفتگي» شد. اما خودشيفتگي پديدهايست كه بسياري از ما بهعنوان والدين، اين ويژگي اخلاقي را ناخواسته در كودك خود ايجاد و تقويت ميكنيم. شناخت منشأ تربيتي خودشيفتگي باعث ميشود كه از پر و بال دادن به آن در فرزندمان جلوگيري كنيم.
- نشانههاي خودشيفتگي كودك چيست؟
كودكي كه توجه كمي به خواستههاي ديگران دارد، خود را بالاتر از ساير كودكان ميداند و توقع دارد هميشه و همه جا بهطور ويژهاي با اوبرخورد شود، درجاتي از خودشيفتگي را تجربه ميكند. كودك خودشيفته به تحقير ساير كودكان ميپردازد، نياز شديدي به تحسين و توجه دارد، براي كنترل و دستوردهي به ديگران و بهرهكشي از آنها تلاش زيادي ميكند و تكبر و حسادت در رفتار او مشهود است. كودك خودشيفته دائما موفقيتهاي خودش را به رخ ديگران ميكشد، عموما برخوردي سرد دارد و در برقراري ارتباط با ساير كودكان داراي مشكل است. البته كودك خودشيفته در عين حال گاهي دچار ضعف اعتمادبهنفس دروني است و مسئله عزتنفس در او نوسان دارد.
- راههاي پيشگري
دوستيهاي كودكتان را تقويت كنيد و فرصتهايي را براي برقراري رابطه مثبت با بقيه همسالان آنها تدارك ببينيد. ميتوانيد با دوستان يا اقوامي كه كودك هم سن و سال كودك شما دارند رفتوآمد بيشتري داشته باشيد. فرصت را براي بازيهايي فراهم كنيد كه كودكان به شكل هم سطح موقعيتهاي مختلف رهبري جمع ديگران يا اطاعت از آنها را تجربه كنند.
همدردي و نوعدوستي را به او بياموزيد. يك مشكل اساسي كودكان خودشيفته عدمدلسوزي براي ديگران است. پس دست بهكار شويد و با رفتارتان در همراهي با كودك در كارهاي خير شريك شويد. بگذاريد كودكتان ببيند كه شما ممكن است از حق خودتان بهخاطر دوست داشتن ديگران بگذريد. به كودك در كمك كردن به اطرافيان مسئوليت بدهيد و او را تشويق كنيد. البته او را مجبور به كاري نكنيد و بگذاريد اين ميل بهصورت داوطلبانه و با تشويق شما در او دروني شود.
تفاوتهاي فردي افراد را بهعنوان يك پديده طبيعي براي كودكتان توضيح دهيد. والدين تيزهوش بهره دقيقي از موقعيتها ميبرند؛ در موقعيت مقتضي كه موفقيتي را در دوست يا همبازي كودكتان ديديد، در مورد تفاوت استعدادها و ارزشهاي اصيل همه انسانها با كودك هم صحبت شويد و فكر او را در اين زمينه به چالش بكشيد. مواظب باشيد كه از زبان سن كودك فاصله نگيريد.
بيش از حد او را تحسين نكنيد. كودكتان را به اندازه كار خاصي كه انجام داده است تحسين كنيد، نه كمتر و نه بيشتر. گوشزد كردن ويژگيهاي خوب كودك بسيار لازم و پسنديده است اما غلو در ستايش رفتار يا خصوصيات ظاهري و يا زيستياش، به او القا ميكند كه موجودي خاص و متفاوت با ديگران است و بايد به شكل متفاوتي با او برخورد شود. در اين حالت كودك هنگام مواجهه با شكست بسيار شكننده ميشود و توانايي شنيدن انتقاد سازنده را هم را از دست ميدهد.
او را دوست داشته باشيد: به كودكتان بفهمانيد كه او را غيرمشروط (بهخاطر خودش، نه استعدادهاي خاصش) دوست داريد. كودكي كه فكر ميكند بهخاطر هوش خاصش يا كارهاي خارقالعادهاش محبوب پدر خود است، براي جلب محبت بيشتر، دائما بر آن ويژگي خود تأكيد ميكند.
الگوي خوبي براي كودكتان باشيد. فرصتهاي مناسب براي آموزش تواضع به كودك تدارك ببينيد. كودك شما به رفتارتان در برخورد با ديگران بسيار دقت ميكند. اينكه شما با نگهبان ساختمان خوش و بش ميكنيد، هنگام رانندگي به ديگران راه ميدهيد، با خانوادههاي مختلف از سطحهاي اجتماعي اقتصادي مختلف برخورد يكسان داريد و... توجه كودك شما را جلب ميكند.
خدا را براي او بزرگ كنيد: بزرگي خداوند و اينكه اودهنده همه خوبيها و بخشنده نعمتهاست و سپاسگزاري از او را را براي كودكتان شرح دهيد. كودكي كه اين موضوع را در موقعيتهاي خوب و با روشهاي بازي و سرگرمي درك كرده باشد، هميشه خودش و نعمتهاي وجوديش را در عين تحسين، هديه خداوند ميداند و به آنها مغرور نميشود.
- چه پدر و مادرهايي كودكان خودشيفته تربيت ميكنند؟
والديني كه بيش از ظرفيت كودك از او توقع دارند و استعدادهاي واقعي او را نميشناسند.
مادر و پدري كه بيش از اندازه فرزند خود را تحسين ميكنند و فراتر از رفتار وي، او را ستايش ميكنند يا اينكه دائما او را شخصي خاص و متفاوت با ديگران خطاب ميكنند.
آن دسته از والديني كه نسبت به كودك بيتوجه و بيمهرند و كودك ناچار است براي جبران كاستي توجه، خودش را بيش از حد تحسين كند.
همچنين والديني كه بسيار آسان گير يا بسيار مستبد هستند.