ممكن است لجبازي در كودكي كمتر يا بيشتر شود يا سن شروع و پايان آن متفاوت باشد اما بالاخره هر پدر و مادري در برههاي از زمان درگير لجبازي كودكان خود هستند؛ زيرا اين مرحله، مرحلهاي از رشد بچهها بهحساب ميآيد. آگاهي به اين موضوع كه حدي از لجبازي در هر كودكي طبيعي است و ربطي به خوب يا بد تربيت كردن ندارد، موجب آرامش رواني والدين است. از طرف ديگر لجاجت، اميد به آينده را نشان ميدهد؛ يعني كودك شما توانايي دارد در آينده فرمانبردار نباشد و اصرار كردن و پيگير بودن از ويژگيهاي او خواهد بود و برخورد همراه با اعتماد به نفس و مصمم مانع از آن ميشود كه خصوصا در نوجواني تن به تصميمهاي نادرست بدهد. با اين حال نحوه برخورد با لجبازي بسيار مهم است. كودك از يك دوره سني به لجاجت ميافتد. در اين سن رفتار والدين تعيينكننده است كه لجبازي جزو ويژگيهاي شخصيتي كودك شود يا خير. لجبازي مثل يك گره است، هر چه بيشتر بكشيدش، كورتر ميشود. اما اين لجبازي را چگونه ميتوان بهگونهاي در مسير صحيح انداخت كه در آينده منجر به بروز اعتماد به نفس شود نه منجر به يك رفتار كودكانه؟
- قوانين را كم كنيد لطفا!
خيلي وقتها با گذشت و صرفنظر از بسياري از چيزها، اساسا موقعيت بروز لجبازي را از بين ميبريم. اين اصل با اصل آزادي نسبت دارد. هرچه آزادي يك بچه براي رسيدن به خواستههاي معقولش بيشتر باشد، لجبازي او كمتر است. به بيان ديگر هر چه بچه آزادتر باشد، سن شروع لجبازي هم در او ديرتر شروع ميشود. اگر كودكي دو ساله هر روز كفشهاي جا كفشي را پهن زمين ميكند، به او چيزي نگوييد و اجازه دهيد اين كار را بكند. مطمئن باشيد برخورد شما موجب تغيير رفتار او نميشود، بلكه آن را از روي عمد و براي ايجاد فشار بر والدين تكرار خواهد كرد. اما عدمبرخورد باعث ميشود كه بعد از مدتي اين كار از سرش بيفتد. پس داشتن قوانين كم اما منطقي در خانه اهميت زيادي دارد. هر چه موارد منع كمتري وجود داشته باشد، اين موارد بيشتر مورد قبول كودك واقع ميشود. اما اگر قرار باشد هر عمل كودك از صبح تا شب نهي شود، ارزش قانون نزد كودك از بين ميرود. از طرف ديگر والدين نيز نميتوانند بر سر هر چيزي داد و فرياد راه بيندازند و آن را منع كنند، بنابراين كوتاه ميآيند و اين بدترين رفتار براي لجبازي است. قوانين، هيچگاه از طرف والدين نبايد نقض شود. والدين در مواقع شكستن قوانين، بدون خشونت اما بسيار قاطع بايد برخورد كنند. يكبار ديگر به خواسته فرزندتان فكر كنيد و ببينيد اين خواسته آيا جزو موارد ممنوعه خانه شماست يا يك جور ميل به اعمال قدرت يا بيحوصلگي باعث ميشود آن را منع كنيد؟ هر بار بعد از خواسته كودك اين سؤال را از خود بپرسيد.
- مثل كودكتان لجباز نشويد
تا جاي ممكن نبايد فضاي لجبازي را گسترش داد. نبايد بهصورت پينگپنگي با كودك بحث كرد. اگر در سنين پايينتر است، سريع حواسش را با چيز ديگري پرت كنيد. اگر بزرگتر است با قاطعيت او را منع كنيد. خيلي مهم است والدين لجبازي خود را در مقابل كودك بروز ندهند. دقيقا در اين نقطه است كه لجبازي نهادينه ميشود؛ وقتي والدين شروع به لجبازي با كودك ميكنند خودشان تبديل به كودكي لجباز ميشوند!
- بازي درماني
بازي كردن با بچهها يكي از راههاي پيشگيري از لجبازي آنها در طول روز است. اگر اول صبح مدتي با كيفيت بالا و خلاقيت زياد و با حوصله با بچه بازي كنيم، احتمال لجبازي و بهانهگيري در او كم ميشود. در واقع يكي از دلايل لجبازي، بيكار شدن كودكان است. بايد مدام آنها را به بازيهاي مختلف مشغول كرد يا پيشنهادهاي جديد در مورد بازي به آنها داد، مثلا بگوييم: «پسرم برو خونهسازيهاتو بيار برام يه قطار درست كن». همچنين براي پيشگيري از لجبازي بايد الگوهاي يادگيري لجبازي را در محيط كودك تا جاي ممكن كم كرد. لجبازي كردن و كلكل بزرگترها خصوصا پدر و مادر تأثير زيادي در يادگرفتن چگونگي لجبازي دارد. همچنين برخي لجبازيهاي زباني را كودكان از همبازيهاي نامناسب ياد ميگيرند. از نظر بچهها همهچيز بازي است، پس سعي كنيد مثل آنها مسائل را ببينيد نه مثل يك بزرگسال سي و چند ساله. سعي كنيم در مورد همهچيز چارچوبشكني كنيم و با چارجوبهاي بچه كنار بياييم. اگر موقع كاردستي درست كردن،كاغذ را تميز نميبرد يا اشتباهي رنگ ميزند مدام با او برخورد نكنيم و استاندارد خودمان را به او تحميل نكنيم. اگر تزئين ماست و شله زرد را خراب كرد، بهخودمان بگوييم اين اشتباه مهمتر است يا نشاط و افتخار بچه از اين كار؟
- مديريت لحظات سخت لجبازي
وقتي كودك ما ميخواهد قانوني را زير پا بگذارد كه مجاز نيست و بعد از قاطعيت ما همچنان به آن اصرار و پافشاري ميكند، چگونه ميتوان او را منصرف كرد؟ چند راهكار براي اين وضعيت وجود دارد: اول عوض كردن فضاي ذهني است؛ مثلا با تعريف كردن يك خاطره يا دادن يك خبر جالب يا تعريف كردن يك قصه به لحاظ ذهني، فضاي او را تغيير دهيد. دوم پيشنهاد هيجانانگيزتري كه مجاز است به او بدهيد مثلا بگوييد بيا به جاي اون كار، با هم به گلدانها آب بدهيم. سوم ايجاد تماس بدني از طريق در آغوش گرفتن و بوسيدن، كودكان را خيلي آرام ميكند.
با اين حال لجبازي بروزهاي مختلفي دارد؛ كودك گاهي با مظلوم نمايي، گاهي با داد و فرياد و جيغ، گاهي با هيجانزدگي، گاهي با قشقرق و گاهي با بهانهگيري سعي در جلب توجه دارد. مثلا هنگام بهانهگيري ميشود از ترفند حواسپرتي استفاده كرد، هنگام قشقرق بيتفاوت باشيد. اگر اين اتفاق در خارج از خانه افتاد كه احتمال دخالت اطرافيان وجود دارد تهديد به محرومسازي جواب خواهد داد؛ مثلا بگوييد:«اگر ادامه دهي مجبور به رفتن ميشويم.» اگر باز هم اصرار كرد واقعا محل را ترك كنيد و در راه بازگشت براي او توضيح دهيد كه كارش چه تبعاتي داشته است. اما اگر ديگران قصد دخالت داشتند محترمانه اما با اقتدار از دخالت ديگران جلوگيري كنيد، در كل با سنجش موقعيت و شناخت از بچه، بايد راهحلهاي مختلف را امتحان كرد. مثلا ممكن است براي كودكي توضيح و حرف زدن و همدلي در ابتدا جواب دهد و اين همدلي براي او كفايت كند. بسته به موقعيت، سن بچه، ويژگيهاي شخصيتي بچه، وضعيت او در چند هفته گذشته، رفتار پدر و مادر و ... واكنش به كودك ميتواند متفاوت باشد.
در وضعيتهاي پيچيده لجبازي ميتوان از كمك نفر سوم بهعنوان ميانجي استفاده كرد. توصيه ميشود اين نفر سوم يكي از والدين باشد كه هم به اصول و اهداف تربيتي طرف مقابل آگاه است و هم جايگاه ويژهاي براي كودك دارد. اما مهمترين نكته در اينباره اين است كه جايگاه مادر يا پدر را در اين ميانجيگري حفظ كنيم و از قوانين كوتاه نياييم بلكه پيشنهادي جايگزين يا شبيه به آن قانون به كودك بدهيم.
- موقعيت را بهبود دهيد
بعضي مواقع هنگام لجبازيهايي كه منجر به قشقرق ميشود، يك محرك بيروني وجود دارد، مثلا بچه گرسنه يا تشنه است يا خوابش ميآيد. در اين مواقع بهتر است والدين با كودك همراهي بيشتري كنند، نه اينكه به او امتياز بدهند بلكه با او همدردي كنند مثلا بگويند «ميدونم خستهاي الان ميريم ميخوابيم». در واقع در اين موارد گفتوگو و تذكر و تنبيه بيفايده است و وضعيت را بدتر ميكند. بنابراين بايد از جدال و كشمكش كلامي و توصيه و توبيخ پرهيز كرد. اگر از قانون تخطي ميكند بايد قاطعانه اما بدون خشونت يا مجادله و گفتوگوي كشدار، مخالفتتان را با خواسته يا رفتار نامعقولش ابراز كنيد. اگر به گريه و جنجال متوسل ميشود با خويشتنداري، نه امتياز دهيد و نه وارد گفتوگو شويد فقط سكوت كنيد و بيتفاوت باشيد. سپس در سريعترين زمان بايد محرك بيروني را از بين برد تا موقعيت كودك بهبود يابد.
- قاطع سخن بگوييد!
استفاده از جملات مبهم زمينه بروز لجبازي را در كودكان افزايش ميدهد. به جاي آن بايد از جملاتي استفاده كنيد كه جاي هيچگونه شبهه و سوءتفاهمي را ايجاد نكند و كودكان نتوانند از جملات شما به نفع خود سوءاستفاده كنند. مثلا جمله «بهنظرت وقت خوابت نرسيده؟» منجر به لجبازي و نافرماني كودك ميشود. به جاي آن بايد از جمله دقيق «ساعت نه و نيم شده، مسواكت رو بزن كه بريم بخوابيم.» استفاده كنيم.
- گزينههاي رنگارنگ
تا جاي ممكن به كودك خود دستور ندهيد. به جاي آن فرصت انتخابهاي مختلف را جلوي او قرار دهيد. البته گزينههاي پيشنهادي نظر شماست و هر كدام را كودك انتخاب كند، نظر شما تأمين ميشود اما اين كار باعث ميشود ميل به استقلال و خودگرداني در كودك ارضا شود. مثلا به كودك نگوييد «همين الان برو اتاقت رو تميز كن!» بلكه دو گزينه در تميز كردن اتاق به او دهيد. مثلا بگوييد «دوست داري اول كتابات رو بذاري سر جاش يا تختت را مرتب كني؟» همچنين ميتوانيد به جاي دستور دادن، او را در تصميمگيري مشاركت دهيد، با نظر خواستن از او احساس مالكيت نسبت به تصميم را در او ايجاد كنيد. مثلا بپرسيد «فكر ميكني اين كتابارو چهجوري بچينيم بهتر ميشه؟»
نظر شما