یکشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۶
۰ نفر

همشهری دو - مریم کمالی‌نژاد: دم دم‌های آمدن نوروز طبق یک رسم دیرینه، سروکله یکسری کارهای الزامی و بدون فکر در زندگی‌مان پیدا می‌شود.

حال خوب خریدنی نیست

 كارهايي كه تنها به‌خاطر «حرف مردم» و «اين يه رسمه» انجامش مي‌دهيم؛ ازجمله خريد عيد! يعني همان خريدن‌هاي بي‌حدو حصر نوروزي و تغيير دكوراسيون‌هاي عجيب كه گمان مي‌كنيم اگر مهمان‌هايمان روي مبل‌هايي كه پارسال نشسته‌اند، امسال هم بنشينند و فاميل، ما را در لباس‌هاي يك‌ماه قبل‌مان ببينند، ‌شأن اجتماعي و وضعيت اقتصادي‌مان به چالش دردناكي كشيده مي‌شود. در اين شرايط به هيچ‌عنوان حواسمان نيست كه كودك و نوجواني كه دستش را مي‌گيريم و از اين پاساژ به آن يكي و از اين فروشگاه به ديگري مي‌بريمش و انواع لباس‌هاي نو را روي تنش پرو مي‌كنيم، ما را مي‌بيند، حرص ما را براي خريدن وسايل غيرضروري به خوبي مي‌فهمد و در ذهنش تحليل مي‌كند و ياد مي‌گيرد كه «خريد‌كردن ربط چنداني به نياز واقعي ندارد؛ چون من با اينكه هنوز لباس‌هايم قابل استفاده است و همين يك‌ماه قبل مامان و بابا برايم شلوار خريده‌اند، باز هم به خاطر آمدن عيد بايد خريد كنم».

  • از ماست كه بر ماست

از در و ديوار فضاي مجازي و حقيقي‌مان تبليغات مي‌بارد. تبليغ به مصرف بيشتر و بيشتر! بيلبوردهاي نصب شده در خيابان و بزرگراه‌ها برنامه‌هاي مختلف تلويزيون، تبليغات چسبيده به گوشه و كنار سايت‌ها و كانال‌هاي و صفحه‌هاي تلگرام و اينستاگرام و ... ، يك هزارتوي بي‌انتها ساخته‌اند كه تنها آدمي مي‌تواند از ميان‌شان جان سالم به در ببرد و به دام مصرف‌گرايي نيفتد كه خوب فكركند، قبل از هر كاري، هر خريدي و هر انتخابي كافي و منطقي فكر كند. اين فكركردن را اول بايد خودتان به‌عنوان والد، تمرين كنيد. بعد آن را با رفتار و انتخاب‌ها و تصميم‌هايتان و البته با گفت‌وگو به فرزندتان آموزش دهيد. نمي‌شود كه دم عيد خريدهاي حريصانه و غيرضروري را جلوي چشم نوجوان انجام دهيد و بعد در طول سال از او توقع داشته باشيد كه گوشي موبايل پيشرفته‌تر، لپ‌تاپ جديد، لوازم‌التحرير بيشتر و... نخواهد.

  • بچه‌هايي كه در اولويت‌اند

برخي از والدين حتي اگر خودشان لباس‌هاي مندرس بپوشند و وسايل از رده خارج شده و مستهلك را استفاده كنند، بايد آخرين مدل‌ها و جديدترين وسايل را براي فرزندشان فراهم كنند. چرا؟ اول اينكه تحت‌تأثير احساسات غيرمنطقي و كنترل نشده‌مان هستيم و دوم اينكه گمان مي‌كنيم بايد براي بچه هر چه خواست خريد تا عقده‌اي نشود و چشمش به‌دست ديگران نباشد. با همين 2 استدلال است كه مي‌بينيم پدري با وضعيت مالي متوسط يا پايين كه خودش به كمترين‌ها رضايت مي‌دهد، براي فرزندانش گوشي‌هاي موبايل ميليوني مي‌خرد. معمولا اين تفكر به نتيجه‌‌اي كه والدين در ذهن دارند منتج نمي‌شود بلكه به روحيه مصرف‌گرايي و زياده‌خواهي نوجوان مي‌انجامد.

  • با هم ببينيم

اسفندماه يك فرصت طلايي است براي اين كه شما به همراه فرزندتان علاوه بر مرتب‌كردن كمد ‌لباس‌‌ها و ديگر لوازم خصوصي‌اش كه به خانه‌‌تكاني هم منجر مي‌شود، درباره خريد وسايل و لباس‌هاي جديد صحبت كنيد. اگر لباس‌هايش نو، تميز و قابل استفاده هستند به او بگوييد كه دليلي منطقي براي دوباره خريدن وجود ندارد و بعد بشنويد دلايل فرزندتان را اگر چيزهاي بيشتري طلب مي‌كند؛ «همه لباس نو مي‌خرند، مگه مي‌شه من لباس‌هاي قبلي‌ رو بپوشم»، «بچه‌ها مسخره‌ام مي‌كنند، مي‌گن فقط همين يه دونه كفش رو داري» «من از اون مانتو آبيه خيلي خوشم اومده، دلم مي‌خواد براي عيد داشته باشمش». دلايل را كه بشنويد مي‌توانيد بفهميد ايراد كار كجاست. نوجوان شما تحت‌تأثير حرف مردم است يا ذهن‌اش به سمت مصرف‌گرايي بيشتر متمايل شده و نمي‌تواند خودش را از زير بار آن نجات دهد، يا اينكه فقط يك هوس نوجوانانه براي خريدن دارد و با صحبت‌كردن و دليل‌آوردن، همه‌‌چيز ختم به خير مي‌شود.

  • خريد مي‌كنم، پس هستم

نوجوان نبايد هويت خودش را با مصرف بيشتر گره بزند. خوب مي‌دانيم كه نوجواني زمان هويت‌يابي است. اگر خود شما والديني هستيد كه هويت‌تان به تجملات گره‌خورده و بدون گوشي موبايل چندميليوني، اتومبيل و خانه لوكس و لباس‌هاي مارك‌دار، چيزي براي گفتن نداريد و احساس ضعف و عدم‌اعتماد به نفس به سراغ‌تان مي‌آيد، مطمئنا فرزند شما هم به همين دام گرفتار خواهد شد. او براي جلب توجه، به سمت مصرف متنوع و بيشتر قدم برمي‌دارد. سعي مي‌كند به واسطه وسايل اطرافش ديده شود؛ «مرا ببينيد كه تبلت چندميليوني دارم»، «مرا ببينيد كه لباس‌هايم مارك دار است»، «مرا ببينيد كه چندين‌دست لباس و كفش و كيف و... دارم»، اين آسيب بسيار بزرگي است چون نوجوان، خالي از شخصيت مي‌شود و خريد‌كردن برايش حكم نان شب را پيدا مي‌كند.

  • پشت صحنه‌ تبليغات

گفتيم كه عصر، عصر تبليغات است. در بزنگاه‌هاي خريد، مثل اسفند، اوضاع رقابتي‌تر هم مي‌شود چون همه مي‌خواهند محصولات‌شان فروش بيشتري داشته باشد. مواجهه نوجوان با اين حجم از تبليغات باعث مي‌شود كه احساس نياز كاذب در او شكل بگيرد. يعني آنقدر تحت‌تأثير تبليغات متفاوت و رنگارنگ قرار مي‌گيرد كه باورش مي‌شود اين محصولات نيازهاي واقعي‌اش هستند و بدون اينها زندگي و كار و تحصيل و برقراري ارتباطات اجتماعي و موفق‌شدن، غيرممكن است. درباره پشت صحنه‌ تبليغات و بزرگ‌نمايي‌هايي كه جزء اصول تبليغات است با فرزندتان صحبت كنيد. روشن‌اش كنيد تا به دام هر نوع تبليغي نيفتد. بگوييد همه كساني كه مي‌خواهند محصولشان به فروش برسد تعريف و تمجيدهاي اغراق‌آميز و بزرگ‌نمايي‌هاي عجيب از آن ارائه مي‌دهند و او نبايد همه را چشم و گوش بسته قبول كند.

  • اين به جاي آن

حتما كه نبايد خريدهاي عيد را به لباس و پوشاك اختصاص داد. فرزندتان را مأمور كنيد تا خودش بنشيند، فكر كند و يك فهرست از وسايلي كه براي سال جديد نياز دارد بنويسد. از او بخواهيد تمام جوانب زندگي‌اش را درنظر بگيرد و البته اولويت‌بندي كند. بعد مي‌توانيد با هم فهرست پيشنهادي نوجوان را تحليل كنيد. او براي هر كدام از لوازمي كه به‌عنوان محصول ضروري پيشنهاد خريدش را داده، بايد دليلي واقعي و منطقي داشته باشد. حتما هم نيازي نيست با تمام پيشنهادهاي او مخالفت كنيد. در عوض مي‌توانيد پيشنهادهاي جايگزين بدهيد كه به تربيت و تفكر منتج مي‌شود، مثلا: «تو كه همين يك‌ماه پيش لباس خريدي، پيشنهاد من اينه كه مانتوي جديد نخريم و به جاي اون يه سفر يه روزه به جايي كه تو پيشنهاد مي‌دي بريم» يا «مي‌توني به جاي كفشي كه نوشتي و هفتمين كفشي مي‌شه كه داري و قابل استفاده است، چندتا كتاب، فيلم، مجله و...بخري».

  • خريد‌كردن مهارت مي‌خواهد

از يك سن و سالي كه معمولا اواسط دوره بلوغ است، نوجوان ديگر زير بار انتخاب‌هاي شما نخواهد رفت. او براي خودش نظر و سليقه شخصي پيدا مي‌كند و ديگر هر آنچه شما بخريد را بي‌حرف و سخن قبول نمي‌كند. علاقه و تمايل ويژه‌اي دارد كه با دوستان‌اش خريد كند و طبق نظر و سليقه خودش پيش برود. اگر نوجوان مهارت خريدكردن نداشته باشد، هم در دام مصرف‌گرايي مي‌افتد، هم هرگز از خريدي كه انجام داده احساس رضايت نمي‌كند. خاصه اين روزها كه خريدهاي اينترنتي حسابي بازارشان گرم است، نوجوان بايد راه و رسم آن را بلد باشد تا تحت‌تأثير تبليغات تقلبي، دل به خريدهاي متفاوت و تقلبي ندهد.

  • چه كنيم؟

شايد فراموش كرده‌ايم كه دين ما سراسر مدح ساده‌زيستي است. شايد يادمان رفته كه هر چه سبكبارتر، آرامش بيشتر. شايد به خاطرمان نمانده كه شخصيت‌هاي ماندگار تاريخي كه توانسته‌اند ردي پاك و خوب از خودشان به جا بگذارند سراسر زندگي‌شان ساده‌زيستي و پرهيز از اسراف بوده است. از اين الگوها براي فرزندتان بگوييد. از قبح اسراف. از اينكه آدم‌هايي كه تمام زندگي‌شان منوط به تجملات مي‌شود چقدر سطحي هستند. تقويت باورهاي ديني نوجوان، شما را از افتادن به دام مصرف‌گرايي نجات مي‌دهد.

آنقدر نوجوان را بابت شخصيت، رفتارهاي خوب، موفقيت‌هاي تحصيلي و... تشويق كنيد تا اعتماد به نفسش تقويت شود و سعي نكند آن را در لباس و گوشي موبايل و ديگر ظواهر جست‌وجو كند.

آينده‌نگري و پس‌اندازكردن را به فرزندتان ياد بدهيد. قرار نيست تا آخرين پولي كه در جيب داريم را خرج كنيم. نوجوان بايد بتواند براي خرج‌هاي يك‌ماه بعدش هم برنامه‌ريزي داشته باشد. به‌عنوان مثال اگر قرار است در فصل بهار با مدرسه به سفري تفريحي برود، به او يادآوري كنيد كه در آن زمان هم نياز به پول پيدا مي‌كند و بد نيست اولويت‌بندي كند و براي آن زمان هم پول‌هايش را نگه دارد.

در عين حال كه مراقبيد به خساست و سختگيري متمايل نشويد، حواستان باشد در مقابل خواسته‌هاي نامعقول نوجوان و گريه‌و زاري‌ها و كج‌خلقي‌هايش كوتاه نياييد. او بايد ياد بگيرد كه طبق نياز واقعي‌اش خريد كند نه براساس هوس و تبليغات.

کد خبر 364003

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha