فرستاده انوشيروان او را در كمال آرامش و خوشحالي ديد. وقتي علتش را جويا شد، بوذرجمهر گفت آنچه او را اينگونه سرحال نگه ميدارد، توجه به چند نكته است. آنگاه به ذكر اين نكات پرداخت و گفت: ميدانم كه بيتابي مشكلي را حل نميكند. ميدانم كه صبر بهترين ياور و كمككار آدمي است و ميدانم كه اگر صبر نكنم، كار ديگري از دستم بر نميآيد. ميدانم كه از اين ستون تا آن ستون فرج است. ميدانم كه بسياري از مردم مشكلاتي بيش از مشكلم ندارند؛ پس صبوري به خرج ميدهم و به خدا توكل ميكنم تا مشكلات حل شود.
ميدانيم كه تلخي و مشقت، همراه هميشگي زندگي است و هيچ زندگياي بدون مشكل نيست اما آنچه در اين ميان اهميت دارد اين است كه انسان در مقابل مشكلات و سختيها پايدار و استوار باشد و بهراحتي خود را نبازد. صبر، آموزهاي ديني و راه و روش پيشوايان معصوم عليهمالسلام است كه دل را قرص ميكند و انسان را مانند كوه استوار ميسازد. وقتي قرآن در دهها آيه، بيش از 100بار از صبر ميگويد و در آيه 153بقره، خدا را همواره با صابران ميداند، آيا دل مومن ميتواند قرص نباشد؟
براي تمرين تحمل و افزايش قدرت صبوري و شكيبايي، بايد روح ايمان را در خود تقويت كنيم و بدانيم كه زندگي الزاما طبق خواستههاي ما پيش نميرود. چه بسا آنچه را ما هماكنون نميپسنديم، مصلحتي الهي دارد كه ما بهخاطر عدماشرافمان به راز و رمز كائنات و اسرار هستي، از درك آن ناتوانيم. بايد يقين پيدا كنيم كه وجود گرفتاري و مصيبت از الطاف الهي است كه به انسانها هديه ميشود و همين گرفتاريهاست كه آدمي را براي پيمودن مراحل بالاي موفقيت و كمال همراهي و كمك ميكند. بايد با خداي مهربان ارتباطي تنگاتنگ داشته باشيم و به دستور قرآن از نماز كمك بگيريم و كمر مشكلات را به خاك بساييم. بايد بدانيم كه مشكلاتي بدتر از مشكل ما و كساني مشكلدارتر از ما هم هستند و سعي كنيم همواره خودمان را با آنهايي مقايسه كنيم كه گرفتاري و بحراني بيشتر از ما دارند. بايد باور كنيم كه بحرانهاي زندگي روزي فروكش ميكنند و مشكلات هرچند هم كه زياد باشند، هميشگي نيستند و روزي تمام خواهند شد. اگركسي دنيا را بشناسد و آنچه گفته شد را تمرين كند، هرگز در سختيها خود را نميبازد.