آدمي حتي اگر براي گذران زندگي، هيچ نيازي به كسي نداشته باشد و خود از پسِ همه مشكلاتش برآيد، باز هم از مصاحبت و دوستي با ديگران بينياز نخواهد بود. دوست واقعي به انسان قدرت ميبخشد و خلأهاي او را پر ميكند و روابط اجتماعياش را سامان ميدهد. به همين جهت است كه دوست از برادر هم نزديكتر بهحساب آمده و چه بسا برادر هم نتواند جاي دوست و رفيقِ واقعي را بگيرد.
از منظر روايات، عاجز كسي است كه نتواند براي خود دوستي دستوپا كند و عاجزتر از او كسي است كه نتواند دوستش را نگهدارد و عليالقاعده عاجزتر از همه، كسي است كه دوستش را به دشمن تبديل كند.
از آن طرف، اينكه دشمنيها را از بين ببري نيز هنر است؛ اما تبديل كردن دشمن به دوست، چيزي مافوق هنر است كه هركس از عهده آن بر نميآيد. حالا چگونه ميتوان از دشمن، براي خود دوستي صميمي ساخت؟
از نظر قرآن (آيه 34فصلت) اگر بدي دشمن را با نيكي پاسخ بدهيم، چه بسا كه به دوستي خونگرم تبديل شود. از عبارت ابتداي آيه كه «بدي با خوبي برابر نيست» برداشت ميشود كه تأثيرخوبي با بدي برابر نيست. يعني بُردِ بدي هرچقدر هم كه زياد و مؤثر باشد، بُردِ خوبي و نيكي بهمراتب بيشتر، فراوانتر و مؤثرتراست. اين بُرد به اندازهاي كاري، مؤثر و مفيد است كه نهتنها دشمني را از بين ميبرد، كه حتي دشمن را به دوستي صميمي تبديل ميكند.
درتاريخ پيشوايان معصوم عليهمالسلام و اصحاب آنان فراوان ديدهايم كه افرادي از روي دشمني، آزار و اذيتشان كردهاند، ليكن پاسخي جز نيكي و محبت از آن بزرگواران نديدهاند و به ناچار در مقابل رفتار محبتآميز آنان كمآورده و زبان به اعتراف گشودهاند كه خدا بهتر از هركس ميداند كه مقام امامت را در چه خانداني قرار دهد و اگر كسي شايسته اين مقام باشد، همين بزرگواران هستند. بياييم سبك زندگي خود را براساس زندگي پيشوايان خود قرار دهيم. بياييم از فكر انتقام و تلافي دست برداريم. بياييم بدخواهي نسبت به بدخواهانمان را فراموش كنيم و با خوبي و خيرخواهي، سرنوشتِ آنان و خودمان را عوض كنيم. بياييم دنيايي از آرامش را بهخودمان هديه بدهيم و بهشتي كوچك را در همين دنيا تجربه كنيم.
نظر شما