اما گاهی وقتها این مبارزه خودش نقض غرض میکند، یعنی به جای تأمین سلامت ما، آن را از ما میگیرد.
از خطرهای جراحیهای زیبایی و خودکشیهایی که به خاطر احساس بد فرد به هیکل چاقش اتفاق افتاده اگر بگذریم، محققان در بررسیهای درازمدتشان به تازگی متوجه شدهاند که نوجوانانی که اضافهوزن دارند، ممکن است بیش از دیگران در بزرگسالی افسرده شوند.
این مطالعه تازه، که گزارش آن در نشریه «طب روانتنی» منتشر شده، روی حدود 800 نوجوان دختر و پسر آمریکایی و در سال 1983 شروع شده است؛ اینها در آن زمان نوجوانان 9 تا 18 سالهای بودند که تعدادی از آنها اضافهوزن داشتند.
طی 20 سال بعدی، این بچهها 3 بار به لحاظ اختلالات روانپزشکی ارزیابی شدند.
قایسه نوجوانان چاق و همسنوسالهای با وزن متعادل، این طور نتیجه داد که بچههای چاق، 3 برابر بیشتر از بقیه در معرض ابتلا به افسردگی شدید و همچنین اضطراب هستند؛ البته این بچهها حالا دیگر پا به سن گذاشته بودند و بزرگسال به حساب میآیند.
محققان علت این اختلالات را، آن هم بعد از گذشت 20 سال، این طور توجیه کردهاند که بچههای چاق، معمولا از طرف همسنوسالهایشان طرد میشوند و به بازی گرفته نمیشوند. برخی از آنها هم انگها و برچسبها و اسمهای تمسخرآمیز از طرف دوستانشان دریافت میکنند.
اینها همه در بچههایی که زمینه مستعد دارند، میتواند موجب بروز اختلالات افسردگی و اضطراب شود.
جالب این که این تفاوت معنیدار، فقط در دختران چاق به دست آمد، طوری که میزان اختلالات روانپزشکی بین پسرهای با اضافهوزن، فرق معنیداری با سایر پسرها نداشت.
ین اختلاف در نتایج، نشاندهنده فشاری است که از طرف اجتماع، روی دختران و زنان وجود دارد؛ فشاری که از آنها میخواهد برای «به حساب آمدن» و کسب مقبولیت اجتماعی، اندامی فوقلاغر (یا به اصطلاح اینروزها، باربی) پیدا کنند.
این فشار، حتی روی دختران و زنان با وزن در محدوده طبیعی هم وجود دارد و میتواند موجب اختلالات روانی مانند بیاشتهایی عصبی یا «آنورکسیا نروزا» در آنها شود.
در این اختلال، که بیشتر زنان و دختران جوان را درگیر میکند، فرد به طرز بیمارگونهای از خوردن غذا امتناع میکند، حتی داروهای ادرارآور و اسهالآور و تهوعآور زیادی مصرف میکند تا هر آنچه خورده را، از هر راه ممکن، دفع کند.
بنا بر گزارشی که چندی پیش خبرگزاری بیبیسی ارائه کرد، سن این اختلال روانی-تغذیهای، از 18 سالگی در سالهای پیش، حتی به 8 و 7 سالگی هم رسیده است و این نشاندهنده اوج بحرانی است که امروز جهان را درگیر کرده است.
وقتی روی دختران با وزن طبیعی، چنین فشارهایی برای هیکلهای بیش از اندازه لاغر وجود دارد، چه سرنوشتی در انتظار دخترانی است که درجاتی از اضافهوزن هم دارند؟ آنها هم در معرض خطر بیماریهای قلبی، فشارخون، دیابت و مانند آن هستند و هم، بنا به نتایج همین مطالعه اخیر، در معرض بیماریهای روانپزشکی، مانند اضطراب و افسردگی.
از آنجا که جامعه ما نیز، به خصوص در بین طبقات شهری، با چنین دغدغهها و فشارهایی برای کاهش وزن و لاغری روبهروست، چندان دور نخواهد بود که ما نیز در سالهای آینده با موارد زیادی از بیاشتهایی عصبی یا افسردگی و اضطراب ناشی از چاقی مواجه شویم.