وقتی کتاب «اَپل و رِین» را خواندم، دوست داشتم درباره‌اش بنویسم و آن را به همه معرفی کنم، اما فکر کردم کافی نیست. باید درباره‌ی این کتاب بیش‌تر از این‌ها حرف زد.

پس با مترجمش «مريم فياضي» به گفت‌وگو نشستم؛ گفت‌وگویی اینترنتی با جوهر الکترونیکی و صدا. صدایش صدای مامان‌ها بود، اما شور نوجوانانه را می‌شد از حرف‌هایش تشخیص داد.

 

  • چه‌طور شد نویسندگی و ترجمه را انتخاب کردید؟

برای این‌که دنیا قشنگ‌تر و قابل تحمل‌تر شود، به دنیای داستان پناه بردم. تا مدت‌ها خواندن و بعد هم نوشتن کارم بود. هنوز تا داستان‌نویسِ خوبی‌شدن راه زیادی دارم، اما به ادامه‌ي این راه خوش‌بینم. درباره‌ي ترجمه هم می‌خواستم دنیا‌های تازه در دسترس آدم‌های بیش‌تری باشد.

 

  • ترجمه‌کردن روی نوشتنتان چه تأثیری می‌گذارد؟ کدام لذت‌بخش‌تر است؟

قطعاً نوشتن لذت‌بخش‌تر است، اما ترجمه هم لذت‌بخش است، مخصوصاً وقتی کتاب را خودم انتخاب کنم. وقتی داستان را دوست داشته باشی، با ترجمه‌ي هرجمله به اين فکر مي‌كني كه داستان زیبایی را برای هم‌زبان‌هايت قابل‌خواندن می‌کنی.

 

  • مهم‌ترین پیام کتاب «اپل و رین» براي نوجوان‌ها چه بود؟

در نوجوانی نه دیگران آدم‌بزرگ حسابت مي‌کنند و نه بچه‌ای. دوست داشتم بچه‌ها از كتاب دريافت كنند كه گاهی به خودشان اطمینان کنند و کاری را که فکر می‌کنند درست است، انجام بدهند، مثل کاری که اپل کرد.

 

  • با توجه به فضای فرهنگی و تفاوت سبک زندگی ما و نوجوان‌های داستان، نوجوان‌های ایرانی با این کتاب ارتباط برقرار می‌کنند؟

در همه جای دنیا چیزهایی وجود دارد که نوجوان‌ها را به هم وصل می‌کند و آن‌ها را با همه‌ي تفاوت‌هایشان یکی می‌کند؛ چیزهایی مثل حس‌ سركشي یا ایستادن در برابر خواسته‌های دیگران. این‌ها در همه‌ي نوجوان‌ها وجود دارد.

 

  • کتاب مورد علاقه‌تان چیست؟

در دوره‌ي راهنمایی در یک مسابقه‌ي کتاب‌خوانی برنده شدم و کتاب «امروز چلچله‌ي من، فردا چلچله‌ي تو» را جايزه گرفتم که نویسنده‌اش خانم «فریبا کلهر» است. اين جايزه باعث شد علاقه‌ام به کتاب خواندن بيش‌تر شود. اين کتاب یادگاری است از شروع یک مسیر تازه. به جز این، «شازده‌کوچولو» را هم خیلی دوست داشتم و آن را حفظ بودم.

 

  • از نوجوانی‌تان بگویید.

نوجوانی‌ام راحت نگذشت. احساس می‌کردم از طرف هیچ‌کس درک نمی‌شوم. این ناشی از تنهایی‌ هم بود. هرچند خیلی بازیگوش بودم و نمره‌هایم هم خوب بود. تن صدایم بلند بود و خبرهای مدرسه را من اعلام می‌کردم! چند سالی هم تئاتر کار کردم و سال پیش‌دانشگاهی بهترین بازیگر استان تهران شدم، اما چون دوست داشتم مهندس شوم، به ادامه‌ي تئاتر فکر نکردم.

 

  • برای ادبیات کودک و نوجوان ایران چه آرزویی دارید؟

با ادبیات کودک و نوجوانِ جهان قابل مقايسه شود. آرزو می کنم بچه‌ها بیش‌تر با کتاب مأنوس شوند و پدر و مادرها حساب‌شده بچه‌ها را به کتاب‌خواندن تشویق کنند.

بعضي پدر و مادرها از کتاب‌ انتظار دارند بچه‌ها را تربیت کند و فقط آموزنده‌بودن کتاب برایشان مهم است. برای آشتی‌دادن بچه‌ها با کتاب بهتر است کمی هم مثل سرگرمی به کتاب نگاه كنيم؛ مثل همه‌ي سرگرمی‌های امروزی.

 

  • توصیه‌تان به نوجوانان‌هايي که می‌نویسند، چیست؟

هرچیزی را كه در ذهنتان هست، بنویسید. «نیل گیمن» در مصاحبه‌ای می‌گوید یک‌عالم چیز مزخرف در ذهن شماست. برای این‌که چیز درست حسابی و خوبی خلق شود، اول باید چیزهای به‌دردنخور را بیرون بريزيد. و البته این‌که بخوانید و بخوانید و بخوانید!

سارا نجفی، 16ساله

خبرنگار افتخاري از سروستان

عکس: سایت دنیای سبزتر