این بازار پرسر و صدا که از سهراهی بازار چهل تن شروع میشد از سمت شمال به گذر عودلاجان و بازار عودلاجان و در پایان به محله کلیمیها میرسید. قدیمها در این بازارچه تا گوش میشنید فقط صدای کوبیدن پتک روی آهن بود. سرتاسر بازار پر از مغازههایی بود که صاحبان هرکدام با دست مشغول صیقل دادن آهن و ساختن در و پنجره و ابزارآلات آهنی بودند.
هر دکان یک کوره زغال سنگی و یک دم دوطرفه بزرگ داشت که پشت آن یک جوان یا مرد میانسال قوی کار دمیدن را انجام میداد. یک استادکار و 4پتکگر بهعنوان دستیار در کنار کوره هرکدام مسئولیت انجامکاری را داشتند. وسط مغازه هم یک سندان بزرگ روی کنده وجود داشت که استاد و شاگردان آن را اداره میکردند. روند کار اینطور بود که استادکار، آهن داغ را با انبر از کوره بیرون میآورد و کارگران و پتکداران روی نقطه مورد نظر میکوبیدند.
برای تبدیل آهن به شکل دلخواه اغلب آن را دومرتبه به کوره میفرستادند، پتککاری در آهنگری از جمله مشاغلی بود که نیازمند داشتن زور و نیروی بدنی بالا، تمرین و مهارت زیاد و در کنار آن تجربه نسبت به نحوه زدن پتک بود. بهویژه اینکه شخص پتکزن حتماً باید مهارت داشته باشد که ضربه را در کدام بخش آهن بکوبد. معمولاً افرادی که در دکان آهنگری کار میکردند تابستانها از کمر به بالا عریان میشدند و بدون تنپوش کار میکردند و فقط با قطعه چرم یا تیماجی که به کمر میبستند بخشی از بدنشان را از آتش محفوظ نگه میداشتند. بیل، کلنگ، کلنگ بنایی، بیل باغبانی، شنکش، دیلم، قلم و چکش سنگ تراشی، سیخ، کفگیرک نانوایی و... از مهمترین محصولات دکانهای آهنگری محسوب میشد.