با خوردن «کلهپاچه» و «سیرابی» گرم، حالشان قدری جا میآید. این اما همه ماجرا نیست. بیرون از مرکز «دی.آی.سی» میدان راهآهن هستم، برنامهای برایشان تدارک دیده شده است. تدارکی از جنس مهربانی تا از یادشان نرود کسانی هستند که در واپسین نفسهای سال کار و بارشان را کنار گذاشته و امروزشان را به اهدای عشق و مهربانی به آنها اختصاص دادهاند. شهرداری منطقه ۱۱ به همراه چهره ماندگار هنر آرایشگری کشور، یک روز خاص را برای معتادان و کارتنخوابهای منطقه رقم زد.
فرهنگسازی برای مهربانی با معتادان و کارتنخوابها، ۲ سال است که در شهرداری منطقه پررنگتر شده و هر سال در اواخر ماههای شهریور و اسفند، خدماتی به این قشر آسیبپذیر جامعه ارائه میشود. سال گذشته اما در آستانه «روز احسان و نیکوکاری» با همکاری مؤسسه دی.آی.سی «بهروزان» با رنگ مهربانی به استقبال بهار رفتند. «محمود سپایانی» مدیر اداره آسیبهای اجتماعی شهرداری منطقه ۱۱ در اینباره میگوید:
«برخی از آسیبدیدگان اجتماعی به دلیل عدم استحمام و اصلاح سر و صورت، چهره شهر را نازیبا میکنند و ظاهر ژولیده آنها در ترددهای روزانهشان در مترو، اتوبوس، پارکها و پیادهروها، تفاوتی بین آنها و دیگر افراد ایجاد میکند. این احساس تفاوت در نتیجه به طرد آسیبدیده تبدیل میشود و فرد کارتنخواب به فکر خسارت زدن میافتد. اجرای کارهای داوطلبانه، همسانسازی را ایجاد میکند و آنها احساس میکنند که آدمهایی هستند که دوستشان دارند و به آنها عشق و مهربانی میبخشند. در نتیجه خطر و گزند از طرف این افراد نیز به حداقل میرسد.»
مراجعهکنندگان به مرکز دی.آی.سی صبح متفاوتی را تجربه کردند. از صبحانه مقوی گرفته تا رخت نو که در آستانه سالی نو بر تن پوشاندند. آنها پس از سرو کلهپاچه و سیرابی برای اصلاح سرو صورتشان آماده شدند. پس از اصلاح و پیرایش به گرمابه خیابان مختاری هدایت شده و با لباسهای نو به استقبال ناهار و میوه رفتند. سپایانی میگوید: «بسیاری از کارتنخوابها توان مالی رفتن به سلمانی را ندارند. آرایشگرها هم متأسفانه به دلایل مختلف متأسفانه پذیرای این افراد نیستند. با برنامههایی از این دست بخشی از کمبودهای افراد آسیبدیده کمتر میشود.»
- ابزار مهربانیها را گسترش دهیم
درست رأس ساعت ۹ با چهرهای خندان به میان معتادان آمد. در حالی که نگاه مهربانش را به آنها دوخته بود، دست به کار شد و وسایل مورد نیاز را از کیفش بیرون آورد. «حمید اکبری» چهره ماندگار هنر آرایشگری کشور متولد ۱۳۶۲ و ساکن محله امیریه است. او فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۷۶ در زمینه آرایشگری آغاز کرده است. پس از به ثبت رسیدن آرایشگری بهعنوان هنر دهم، در نخستین جشنواره به خاطر به ثبت رساندن ۲ مدل ایرانی اسلامی، در سال ۹۳ بهعنوان برگزیده نخستین تندیس «قیچی طلایی» شهر تهران و آرایشگر برتر معرفی میشود. در سال ۱۳۹۶ اما به دلیل کارآموزی و فعالیتها و نوآوریهایی که در این هنر ایجاد کرد، بهعنوان کارآفرین برتر کشور شناخته میشود. کمی بعد، او بهعنوان نخستین چهره ماندگار آرایشگری انتخاب میشود. این عناوین بزرگ اما برای او آغاز راهی بود که بیشتر از یک افتخار برایش مسئولیت آورده است.
میگوید: «احساس کردم باید در خدمت مردم و بهویژه قشر کمتوان باشم. من ابتدای راه مهربانی هستم و تلاش میکنم که مهربان باشم. هر فردی در هر شغلی میتواند با ابزار خود مهربانی کند.» در حالی که صورتش از موهای قیچی شده پر شده، بغض گلویش را میگیرد وقتی از او درباره انگیزهاش برای آمدن به میان معتادان در روزهای پایانی سال میپرسم، میگوید:
« اگرچه اواخر اسفند سالنهای آرایشگری شلوغ بودند من کرکره مغازهام را پایین کشیدم تا در خدمت مردم باشم، پیامی دارم و آن این است که مهربانی کردن را به زندگیمان بیاوریم و به آن جامه عمل بپوشانیم. برخی افراد پول اصلاح را ندارند کاری که از دست من بر میآید این است که در ماه، یکی ۲بار سالن خود را بسته و در خدمت مردم باشم. طرح قیچی مهربانی با همین نیت آغاز شد. میتوانیم محبت کردن را با یک قیچی یا شانه و هر ابزار دیگری در هر صنف ایجاد کنیم.»
چهره ماندگار هنر آرایشگری کشور به همراه ۵ نفر از دوستانش که از صنوف مختلف هستند و اتاق فکر او را تشکیل میدهند، با نقطهیابی و هماهنگی با اداره اماکن و دیگر نهادها، در هر ماه ۲ بار با قیچی مهربانی به میدانهای اصلی شهر میروند. اکبری در ادامه میگوید: «پس از اجرای طرح قیچی مهربانی در شیرخوارگاهها، مدارس، مدارس کار و سالمندان و فرهنگسازی در این زمینه، احساس کردم که باید قیچی مهربانی را به پوسته اصلی شهر ببرم و به مردمی که نیاز دارند با آرایش و اصلاح کمک کنم. میدان قزوین، میدان حسنآباد، بازار دوم نازیآباد، میدان راهآهن و... از میدانهایی است که تاکنون طرح قیچی مهربانی در آنها برگزار شده است.»
- یک مصرفکننده مواد خطاب به مردم
- لطفاً از ما دوری نکنید
۳۰ سال دارد و در اثر اختلافهای خانوادگی از خانه بیرون آمده. بیرون آمدن همانا و کارتنخوابی همانا. «اشکان» ۶ ماهی است هروئین را کنار گذاشته اما هفتهای ۲بار شیشه مصرف میکند. در حالی که نگاهش را به تصویری دور گره میزند، لبخند میزند و با اشاره به آدمهایی که دستاندرکار برنامه امروز هستند، میگوید: «واقعاً کارشان بینظیر است. آقای آرایشگر را نخستین باری است که میبینم. کاش آدمهای دیگر هم مانند او از ما دوری نمیکردند.»
- چیزی شبیه معجزه
لیسانس «پیراپزشکی» دارد و خوشصحبت است. بهعنوان فروشنده مواد ۲۵ سال زندان را از سر گذرانده. «علی افلاکی» یک سال است آزاد شده و میگوید: «برخلاف وعدههایی که به آنها داده شده، پس از آزادی، حمایت نشده و کاسه چه کنم دستش گرفته است. با طرد خانواده او هم کارتنخواب و مصرفکننده مواد شده است. درباره برنامهای که برایشان تدارک دیدهاند، میگوید: «معتاد، بیمار است و جرم ندارد. متجاهر نیست. در این اوضاع که هیچ آهی در بساط نداریم، رسیدگی و دادن لباس نو و اصلاح برایمان زندگی دوباره است.»
- حس خوب زندگی کردن با مهربانی
«محمدرضا» لیسانس «روانشناسی» و کارمند بوده. پس از اینکه در یک تصادف همسرش را از دست میدهد آواره خیابانها و ۸ سال گرفتار موادمخدر میشود. میگوید: « ۲ سال است برای دریافت متادون به مرکز دی.آی.سی میآیم. امروز حالم خیلی خوب است و احساس بهتری دارم چون مهربانی مردم را میبینم. میدانم که انسانهای مهربان زیادی هستند که میخواهند ما را کمک کنند، البته اگر ما بخواهیم و اراده کنیم.»