سلامت انتخابات
روزنامه اعتماد ملی با تشکیک در سلامت انتخابات تهران مینویسد، میتوان پذیرفت اصلاحطلبان در کل کشور که قاعدتا قدرت نفوذ، حوزه بازی و امکان اثرگذاری لیستهای دولتی از تهران افزونتر است، 30 درصد رای آورند، اما در پایتخت که امکانات رسانهای، مطبوعات مستقل و شرایط اجتماعی متفاوت است چگونه چنین وضعیتی حاصل میشود؟
تهران نماد وضعیت سیاسی کشور است. یعنی آن که با رصد فضای سیاسی تهران، میتوان درباره کشور قضاوت کرد. آیا منظور وزارت کشور آن است که مردم شهرهای ایران همچنان در فضای اصلاحطلبی پیشین به سر میبرند و تهرانیها در مسیر اصولگرایی صرف قدم میزنند؟
اگر چنین است چرا در مجلس هفتم چنین نشد؟ و یا در انتخابات شوراهای اسلامی چنین الگویی ثمر نداد؟
اینها بعداً نامزد شدند!
روزنامه آفتاب یزد به این نکته اشاره میکند که جبهه متحد اصولگرایان، پس از اعلام نتیجه انتخابات، منتخبانی را که نامزد این جناح نبودهاند، به عنوان کاندیدای خود معرفی میکند.
این روزنامه مینویسد: تأکید اصولگرایان بر انحصاری بودن لیست انتخاباتی آن جناح در حدی بود که روزنامه دولتی، در فاصله 24 ساعت قبل از انتخابات در روز پنجشنبه لیست جبهه متحد در تهران را چاپ و به نقل از سران گروه 6+5 از مردم خواست مراقب لیستهای جعلی باشند.
این روزنامه همچنین به مردم یادآوری نمود که «لیستهای مختلفی که یکی از آنها متعلق به اصولگرایان و بیش از 3 فهرست دیگر با عنوان اصلاحطلبان است، فردا خود را در معرض رأی مردم قرار میدهند.»
این اقدام روزنامه دولتی که با چشم بستن بر وجود لیستهایی از قبیل ائتلاف فراگیر اصولگرایان و سایر لیستهای انشعابی این جبهه، به نحوی ائتلاف کامل اصولگرایان و وجود اختلاف در میان اصلاحطلبان را القا میکرد در روزی انجام شد که هر نوع تبلیغ انتخاباتی ممنوع بود.
اما اکنون بعد از پایان گرفتن انتخابات، روزنامههای مختلف نزدیک به اصولگرایان و خبرگزاریهای وابسته به آنان لیستهایی را منتشر میکنند که اسامی اصولگرایان مستقل و برخی نامزدهای نزدیک به سایر فراکسیونهای جبهه اصولگرایان و حتی افراد مستقل نیز در میان آنها وجود دارد.
علاوه بر روزنامههای جناح راست، یک خبرگزاری که در ایام انتخابات و پس از آن مواضع جبهه متحد اصولگرایان – گروه 6+5 – را منعکس و از انتشار و اخبار مربوط به سایر فراکسیونهای این جبهه خودداری میکرد، آماری ارائه داد که در آن، آنها را به عنوان کاندیدای خود معرفی نکرده بود و به درخواست بعضی از سران با نفوذ جناح اصولگرا، نباید از نام اصولگرا در تبلیغات خود استفاده میکردند!
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده حداقل 30 نفر از کسانی که در لیستهای منتشر شده بعد از انتخابات، به عنوان اصولگرا معرفی شدهاند در آخرین لیست منتشر شده توسط یک خبرگزاری نزدیک به اصولگرایان، کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان وجود ندارد.
اصلاحطلبان و مجلس هشتم
روزنامه اعتماد با اشاره به ضعف جناح اقلیت مجلس هشتم مینویسد: اعضای اصلاحطلب مجلس هفتم بارها خواستار حمایت جریانهای اصلاحطلب خارج مجلس از خود شدند،اما خواسته آنان اجابت نشد.
ضعفهای فراکسیون اصلاحطلب مجلس هفتم تا مرحلهای پیش رفت که برخی تحلیلگران مجلس هفتم را فاقد فراکسیون اقلیت دانسته البته ممکن است این شرایط در مجلس هشتم عوض شود، چراکه احزاب اصلاح طلب خود نیز پیشاپیش به این مسئله اعتراف کردهاند و علت آن را مهندسی انتخابات میدانند.
به این معنا که سران اصلاحطلب معتقدند شرایط برگزاری انتخابات مجلس هشتم به گونهای طراحی شده که تکلیف نیمی از کرسیهای پارلمان از پیش تعیین شده و در واقع رقابت بر سر یک دوم کرسیهای پارلمان بوده است؛ آن هم نه یک رقابت 100درصدی بلکه یک رقابت نسبی، چرا که سران شناخته شده اصلاحطلب صلاحیتشان رد شد و همین مسئله هم منجر به آن شد که رقابت نسبی صرفا برای یک سوم کرسیهای پارلمان بین چهرههای شاخص اصولگرا با حمایت تبلیغاتی گسترده و چهرههای کمتر شناخته شده اصلاحطلب با کمترین امکانات تبلیغاتی ایجاد شود.
در نتیجه انتخابات، تردید نکنیم
روزنامه کارگزاران در سرمقاله خود به قلم غلامحسین کرباسچی نوشته است:در شرایطی مانند امروز نباید به طور مداوم به تقلب، تعجب و بدبینی به شورای نگهبان و یا وزارت کشور بیندیشند و دیدگاههایی از این دست را در جامعه رواج دهید.
در همه دورههای گذشته و برگزاری انتخابات مشابه در کشور (برای مثال در دوران مدیریت آقایان ناطق، محتشمیپور، نوری، بشارتی، موسوی لاری و پورمحمدی) همواره کسانی که در جریان مسئولیت اجرای انتخابات بودهاند با تمام وجود از صحت انتخابات دفاع کرده و میکنند، این در حالی است که در سوی دیگر موضوع یا شورای نگهبان یا نمایندگان منتخبانی قرار دارند که این رویکرد مسئولان را تخطئه و آنها را به وقوع تقلب و خلاف متهم میکنند، یک بار باید بپذیریم که فراتر از این جریان سازیها با استناد به آمار و ارقام و ... نتایج را تحلیل کنیم و در مسیر انجام انتخابات قانون را دنبال کرده و درصدد رفع نابسامانی احتمالی با استفاده از راهکارهای قانونی موجود برآییم.
واقعیت این است که در برابر جناح رقیب، با همه تلاشهایی که به کار بستیم در این دوره از انتخابات نتوانستیم بیش از 30 درصد رأیدهندگان را برای مشارکت به حرکت در آوریم. آنها نیز با وجود لیستهای متعدد و عدم انسجام، رأی خود را بین نامزدهای زیادی شکستند و نتیجهای که حاصل شد را رقم زدند.
روزنامه کارگزاران میافزاید: مشارکت محدود رأیدهندگان در این دوره از انتخابات از طرفی هم ماحصل عملکرد مسئولان و کسانی است که در رد صلاحیتها و خالی کردن سبد اصلاحطلبان از شخصیتهای شناخته شده و قابل توجه مردم بود که میتوانستند بسیجکننده آرای عمومی بخشهای متنوعی از جامعه باشند، بخشی از این مسئولیت نیز متوجه رسانه ملی است که با نوع تبلیغات یکسویه خود رواج تک صدایی ترسیم کننده فضای محدود و یکپارچگی در این دوره از انتخابات بود و ناامیدی و یاس را به نیروهای چپ و مستقل جامعه القا میکرد. نتیجه انتخابات همچنین ماحصل عملکرد دوستان اصلاحطلبی است که یا به دلیل برخی دیدگاههای شخصی یا تحتتاثیر برخی القائات تفرقهافکن نتوانستند به وحدتی که باید و شاید برسند، آنها آرای خود را پراکنده کردند و در چنین شرایطی رقیب با درصد اندک پیروز شد.
کرباسچی در پایان توصیه میکند: هم اکنون باید برای یک ماه آینده در فکر باشیم (دور دوم انتخابات) راه بیفتیم و نیروها را بسیج و متحد کنیم و جامعه را به تحرک واداریم. حتی اگر با جناحی یا گروهی به نام اصولگرا یا راست اختلاف داریم که داریم با هم کنار آییم و از الان دست در دست هم شرکت یکپارچه را در دوره بعد ترغیب کنیم.
اکنون 40 تا 50 نماینده اصلاحطلب به مجلس فرستادهایم و به همین تعداد نیز نمایندگان مستقل انتخاب شدهاند و در دور دوم رقابت میان نیروهای مستقل و جناح رقیب، جدی است، به جای پراکندن تخم یاس و ناامیدی به فرصتهایی بیندیشیم که در این دوره از رقابت برای ما مهیا شده و یا خواهد شد. بیندیشیم که ممکن است تعداد قابل توجهی نماینده قدرتمند و نقشآفرین را در مجلس داشته باشیم و این امر میسر نمیشود مگر آن که به تحریکات و تبلیغات داخلی و خارجی که ما را به خود مشغول میکند دل نبندیم و اولویت را در صدر قرار دهیم.
وظایف مجلس هشتم
روزنامه رسالت به وظایف مجلس هشتم پرداخته و نوشته است: اولین کار اصولگرایان در مجلس بر حسب برنامه آنان سامان دادن به وضعیت اقتصادی کشور و مهار تورم و گرانیهاست. از هم اکنون تا 7 خرداد 87 که جبهه متحد اصولگرایان اکثریت مجلس را تشکیل میدهد بیش از دو ماه فرصت است که مطالعات اولیه برای آسیبشناسی وضعیت اقتصادی کشور توسط یک کار گروهی علمی صورت گیرد و محصول مطالعات کار گروه بر روی میز اولین نشست کمیسیون برنامه و بودجه و دیوان محاسبات و کمیسیونهای مربوط در دستور کار قرار گیرد.
مجلس هشتم برای مقابله با تورم و گرانیها باید یک تئوری عملی ارائه دهد، دستیابی به این تئوری اگر همت ویژهای صورت گیرد خیلی دور از دسترس نیست.
دومین کار اصولگرایان رصد کردن تهدیدات دشمن به ویژه آمریکا در خصوص مانع ایجاد کردن در سر راه پیشرفتهای علمی ایران به ویژه در زمینه هستهای است، دولت نهم و مجلس هفتم کارنامه خوبی از ایستادگی در برابر تهدیدات غرب از خود نشان دادند. ما در مجلس هشتم وارد فاز جدیدی از تهدیدات میشویم، به همین دلیل ایستادگی مضاعف را میطلبد.
شکست دوم خرداد، چرا؟
روزنامه کیهان در مورد انتخابات و رویکرد جناح دوم خرداد نوشته است: طیفی از اصلاحطلبان که معتقد یا مایل به ماندن در جرگه نیروهای انقلاب هستند طی دهه گذشته به خاطر غفلت یا تغافل و یکی شدن حسابشان با طیف منافق تندرو و ساختارشکن مدعی اصلاحات، لطمات حیثیتی اساسی را متحمل شدهاند و بیش از این نه میتوانند و نه فرصت و مهلت دارند که به بازی «جمع محال نقیضین» ادامه دهند.
دوستان پاکباخته انقلاب و جمهوری اسلامی و دشمنان قسم خورده آن را نمیتوان یکجا از خود راضی کرد. حضور این طیف در انتخابات را باید حمل بر اعتقاد آنان به نظام و ملت کرد و در این صورت توقع داشت لااقل برای احیای حیثیت خود، به بازسازی مرز شکسته با جبهه ضد انقلاب اهتمام ویژه کنند.
همه حاضرین در صحنه انتخابات-اعم از برنده و بازنده در خور قدرشناسیاند اما در عین حال حتما نیاز به بررسی دارد که چرا ملت دیگر بار حاضر نشد به جریان اصلاحطلبان اعتماد کند و برای ششمین بار، ناکامی انتخاباتی آن جریان (از سال 1381 تا 24 اسفند 86) را رقم زد.
وسوسه به بهره جستن از وزن موهوم جریانهای ضد انقلاب و قدرتهای بیگانه، همان سم مهلکی است که در جان ائتلاف مذکور- به رغم همه اعترافها و انتقادهای درونی- تزریق شده و اگر بیش از این دیر شود، خدای نکرده ممکن است پایان حیات سیاسی شخصیتهای موجه این مجموعه را رقم زند.
در این میان تجربه دهه اول و دوم انقلاب برخی چهرهها که با خط کردن خطاها به حیات سیاسی خود پایان دادند، عبرتآموز است و امید که آن تجربه تکرار نشود.
محافظهکاری، بلای جان اصولگرایی
روزنامه سیاست روز به مجلس اصولگرای هشتم توصیه کرده است: اصولگرایان باید مراقب ارتجاع به فضای راست سنتی و محافظهکاری و چرخش به سمت سرمایهداری و اقتصاد بازار باشند، آنها باید بدانند که اگر مردم آنها را انتخاب کردهاند، فقط و فقط به خاطر زنده شدن اصول و شعارهای انقلاب اسلامی نظیر عدالتخواهی، مردمگرایی و مبارزه با استکبار در سالهای اخیر بوده است.
اصولگرایان باید راه ناتمام خود را در احیای اصول غبار گرفته انقلاب اسلامی ادامه داده و به پایان برسانند تا جایی که مردم شادابی و نشاط انقلابی را در چهره مجلس و نمایندگان خود مشاهده کنند، نباید خدای نکرده به این پیروزیهای کوچک سیاسی ظاهری دلخوش کنیم و آرمانهای انقلاب را تا این حد تنزل دهیم. نباید محافظهکاری، رکود و مصلحت اندیشیهای پیاپی، نهال رو به رشد آرمانگرایی و عدالتخواهی را از ریشه قطع کند.
این روزنامه خطاب به اصلاحطلبان نیز چنین نوشته است: اما اصلاحطلبان هم، نباید طعم شیرینی حضور گسترده مردم را با فضاسازهای بیهوده بر آنها تلخ کنند. آن عده از اصلاحطلبان که به مجلس راه یافتهاند، باید به دور از جنجالطلبی در فکر تعامل سازنده و در عین حال خارج کردن مجلس از خطر تکصدایی باشند.
اصلاحطلبان باید به جای تخریب دولت، در فکر نقد سازنده و اصلاح واقعی باشند، در این میان اصلاحطلبان ارزشی و معتقد به نظام رسالتی بزرگتر و خطیرتر خواهند داشت. باید امیدوار بود که سایر اصلاحطلبان نیز به جای جنجالسازی، با نگاهی عمیق به عملکرد خود، نواقص خود را اصلاح نمایند. اصلاحطلبان باید بدانند فاصله گرفتن از مردم در نحوه زندگی و دوری از آرمانهای انقلاب اسلامی برای هر جریانی (چه اصلاحطلب و چه اصولگرا) سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت.